گروگانگيران 120 ميليارد توماني پاي ميز محاکمه
خبر آدمربايي و سرقت از بانک يک سال و نيم قبل به مأموران پليس داده شد. فردي که از بانک گزارش سرقت را به مأموران داد گفت سارقان رئيس بانک را هم گروگان گرفتهاند و درخواست مبلغ بسيار بالايي پول دارند،
بهمحض اينکه مأموران و مديران ارشد بانک در دفتر مرکزي در جريان قرار گرفتند، عمليات براي رهايي رئيس بانک آغاز شد.
ساعاتي بعد وقتي که اشراف اطلاعاتي مأموران پليس و مأموران امنيتي روي گروگانگيران کامل شد، تيم رهايي گروگان و کارآگاهاني که اين تيم را هدايت ميکردند، به مديران ارشد بانک گفتند براي بهدامانداختن گروگانگيران 122 ميليارد توماني را که آدمربايان درخواست کردهاند به يک حساب به شکل صوري واريز کنند؛ اين در حالي بود که مديران ارشد بانک و کارآگاهان طوري انتقال پول را برنامهريزي کردند که امکان بازگشت آن بعد از اينکه گروگان آزاد شد، وجود داشته باشد، ضمن اينکه مأموران امنيتي نيز در اين مدت موفق شده بودند محل نگهداري گروگان را شناسايي کنند و بهطورکامل وضعيت را در کنترل بگيرند؛ اما آنها طوري عمليات را طراحي کردند تا کمترين ريسک براي جان رئيس شعبه گروگانگرفتهشده ايجاد شود.
به اين ترتيب بعد از اينکه سارقان تصور کردند پول به حسابشان واريز شده است، رئيس بانک آزاد شد و دقايقي بعد مأموران گروگانگيران را نيز بازداشت کردند.
بررسيهاي اوليه مأموران نشان داد اعضاي اين باند پنج نفري از مدتها قبل شعبه بانک را تحت نظر گرفته بودند و ميدانستند رئيس شعبه چه زماني از خانه خارج ميشود و چه مبلغ پول در شعبه قرار دارد. بازجويي از شاهدان عيني و کارمندان بانک اين اطلاعات را کامل کرد.
يکي از کارمندان بانک به مأموران گفت: ما در حال کار بوديم که چند مرد مسلح وارد شدند. آنها با تهديد 40 ميليون تومان پول نقد را که در بانک بود گرفتند و بعد هم گفتند رئيس شعبه را گروگان گرفتهاند و درخواست 122 میلیارد تومان پول کردند تا او را آزاد کنند. آنها خودشان اجازه دادند که ما موضوع را به مديران ارشد گزارش کنيم. آنها بسيار خشن برخورد ميکردند و تهديد کردند که اگر همکاري نکنيم رئيس شعبه را ميکشند.
با توجه به اين اطلاعات اين سؤال براي مأموران پيش آمد که گروگانگيران چطور رئيس بانک را شناسايي کرده بودند.
رئيس بانک به مأموران گفت: نميدانم چطور من را شناسايي کردند، صبح زود و طبق معمول از خانه بيرون آمدم تا سر کار بروم. سوار ماشين بودم که يک ماشين گشت نيروي انتظامي با مأموري که لباس نيروي انتظامي به تن داشت، من را متوقف کرد و گفت حکم جلب دارد و بايد من را بازداشت کند، وقتي من را سوار ماشين کردند، متوجه شدم دروغ گفتهاند و آنها مأمور قلابي هستند؛ به من گفتند با شعبه تماس بگيرم و بگويم هرچه پول نقد است بدهند و بعد هم بگويم براي آزاديام 122 ميليارد تومان پول ميخواهند؛ آنها شماره حسابي اعلام کردند که پول به آن حساب واريز شود. بعد هم به بانک رفتند و حرفهايشان را عملي کردند.
جورچين اين گروگانگيري با بازجويي از متهمان تکميل شد؛ بررسيها نشان داد متهمان همگي سابقهداراني هستند که دوران محکوميتشان را در زندان میگذراندند. آنها بعد از تشکيل باند در زندان با هم مرخصي گرفتند و براي اجراي نقشه بيرون آمدند، همچنين مشخص شد رئيس باند به نام بيژن، کارمند اخراجي همان بانک است که سال 82 بهخاطر سرقت از حساب مشتريان توسط مأموران امنيتي شناسايي و بازداشت شده بود.
او در آن زمان هشت ميليارد تومان با همکاري زني به نام رکسانا سرقت کرده بود که به رد مال و 18 سال حبس محکوم شد. همچنين متهم در سال 92 يک بار مرخصي گرفته و بيرون آمده بود که باز هم سرقتي از بانک انجام داده و دوباره به شش سال حبس محکوم شده بود؛ اما اينبار و بعد از گذشت شش سال يک بار ديگر نقشه گروگانگيري را طراحي کرده و با ساير اعضاي باند که بهجز يک نفر همگي تحصيلکرده بودند، نقشه گروگانگيري را اجرا کرده بود.
چهار متهم در اعترافاتشان به مأموران گفتند: بيژن به ما گفت رئيس يک شعبه را ميشناسد که در انديشه شهريار کار ميکند و محل زندگياش را به ما معرفي کرد؛ او گفت زماني که در بانک کار ميکرد با اين فرد همکار بود و چون مدير موفقي است، بانک حاضر است بهخاطر او هزينه کند و ميتوانيم از بانک بخواهيم پول را به حساب فردي که خارج از کشور است واريز کند و ديگر دستشان به ما نميرسد. او حتي مشخصات بانک را داد و گفت ساختمان بانک چه شلکي است، ما هم بعد از بيرونآمدن از زندان همهچيز را بررسي کرده و نقشه را عملي کرديم.
با تکميل تحقيقات براي هر پنج متهم پرونده کيفرخواست سرقت مسلحانه از بانک، آدمربايي و جعل عنوان مأمور نيروي انتظامي صادر شد، ضمن اينکه بانک نيز شکايت جداگانهاي درباره کارمند سابقش که اين نقشه را طراحي کرده است، مطرح کرد. پرونده با کيفرخواست از دادسراي شهريار به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد و بهزودي متهمان پاي ميز محاکمه ميروند.