روابط انسانی خاستگاه رشد هوش و شخصیت کودک است
به گزارش تابناک جوان به نقل از ایسنا، سید امیر امینیزدی در سومین همایش ملی جایگاه و نقش مادر که در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزارشد، اظهار کرد: برنامهای برای تثبیت رشد شناختی، جسمی، زبانی و هیجانی کوکان طراحی شده است فراتر از پیش دبستان تاکید ویژه بر دوره شیرخوارگی وجود دارد. معمولا برای برنامههای آموزشی طراحی شده و یا در دست طراحی، یک نقشه تئوری و یک نقشه عملی تهیه میشود تا مربیان با استفاده از آن بدانند که چگونه با کودکان رفتار کنند. در کشور ایران برای بازه سنی تولد تا 3 سالگی برنامه آموزشی خاصی وجود نداشته و بیشتر این طرحها و برنامهها سلیقهای است.
وی ادامه داد: سازمان بهزیستی به عنوان متولی ملی مهدهای کودک از من خواست، برای این مقطع سنی برنامهای طراحی کنیم تا بتوانیم برای مهدهای کودک هم نقشه جامعی برای والدین و مربیان داشتهباشیم. در فرآیندی سه ساله برنامه درسی به نام برنامه جامع آموزش تحول یکپارچه کودک را طرحریزی کردیم. مبانی نظری این مدل آموزش مبتنی بر نگاه به انسان است. این دیدگاه تجزیه در مورد انسان را نمیپذیرد و هر دیدگاهی که انسان را تفکیک و تکه تکه میکند را غلط میداند. باید انسان را یک کل یکپارچه دانست که در هر موقعیت و رفتاری کل این تیم هماهنگ رفتار میکنند. نیاز داریم تا یک تصویر کلگرا داشتهباشیم و تمام برنامه درسی و هدف رفتار مادری دربردارنده ویژگی کلگرا باشد. رشد یکپارچه در دستیابی به موضوعاتی مثل توانایی درک علیت، افزایش حافظه و افزایش دایره لغت کودک است.
استاد روانشناسیتربیتی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: کودک باید بتواند ارتباط برقرار کرده و تجربه هیجانی مثبتی در ذهن خودش ایجاد کند. برایمان مهم است که کودک به مهارت ارتباط متقابل دست یابد، کودک در این ارتباط باید بتواند دیگران را درک کرده، به آنها پاسخ داده، در این ارتباط مانده، در جریان این ارتباطات انواع خواستهها، احساسات خودش را به دیگران ابراز کرده و از دیگران دریافت کند.
امینیزدی اضافه کرد: نکته مهم دیگر این است که کودک باید بتواند منطقی فکر کند و واقعگرا باشد. تعریف از سلامت و بهداشت روانی در مقطع کودکی دستیابی به چنین قابلیتهایی است. فرضی دیگر وجود دارد مبنی بر اینکه انسانها در سیستمهای عصبی با یکدیگر متفاوتند. هر کسی جهان پیرامون خود را با سیستم عصبی خاص خود احساس و ادراک میکند، هیجان تجربه میکند و هیچ دو نفری نیست که درک مشابهی از یک محرک داشته باشند. کلید طلایی برای رشد روابط بوده و روابط انسانی خاستگاه رشد هوش و شخصیت است. در این دیدگاه فرهنگ بسیار مهم است چرا که بر روابط والدین یا مربیان اثر میگذارد. هیجانات نیز در این نظریه، مهم است زیرا نقش محور رفتار و تعیین کننده سازمان فکر را دارد. زمانی که یک کودک با ساختمان ویژه در کیفیتی از رابطه تعاملی بین ویژگیهای زیستی و فرهنگی اتفاق میافتد، این تعامل سرنوشت روان کودک را تعیین میکند.
وی در خصوص برنامه درسی طرح شده عنوان کرد: برنامه درسی طراحی شده برای بازه سنی تولد تا سه سالگی بوده که این مقطع خود به شیرخوارگی و نوپا تقسیم میشود. رشد از لحاظ ابعاد به چهار دسته شناختی، زبانی، تبادلی و هیجانیاجتماعی دستهبندی شده که هر کدام از این موارد خود به قسمتهای کوچکتر وریزتری تقسیم میشود.
استاد روانشناسیتربیتی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: برای رفع چالشهای احتمالی کودک در مواردی همچون حافظه و توجه، باید فازهای آموزشی طراحی کنیم. حدود 400 گونه عنوان آموزشی که جنبه بازی هم دارند را طراحی کرده که متناسب با سن کودک جدا خواهند شد. علاوه بر معیار سن، باید ببینیم این بازی مربوط به کدام حوزه میشود.
امینیزدی تشریح کرد: هدف نهایی برنامه تحول یکپارچه صرفا توسعه حافظه کودک نیست و تک تک ابعاد برایمان مهم است. برقراری ارتباط، صمیمیت، ارتباط متقابل، درک دیگران و دنیای پیرامون خود و مبانی اصلی رشد تفکر و کودک هدف اصلی و نهایی را رقم میزنند. علاوه بر اینکه میگوییم فلان راهکار و یا فلان بازی برای این کودک و در این سن خاص لازم است، باید راه برقراری ارتباط با والد را هم آموزش دهیم. اگر مادر آموزش ببیند تا حلقه ارتباط با فرزند را طولانیتر کرده و درون آن چالش ایجاد کند مهارتهای رشد کودک اتفاق میافتد.
وی افزود: آموزش کودکان از دو راه تجربه شخصی، آزمون و خطا و تجربه کردن به همراه بزرگتر در کنار خود صورت میگیرد. اگر مربی یا مادر در درون این رابطه واسطهگری را یاد بگیرد و در انجام آن ورزیده شود، میتواند در رابطه کمک کند. در درون این تعاملات، کودکان یاد میگیرند توجه خود را حفظ کنند و با معطوف شدن توجه مادر به شی، مثلث رابطه به وجود میآید. خواسته و نیاز کودک در ابتدا با زبان اشاره و بعد از آن با زبان گفتار بیان میشود.