محسن کیایی:در همگناه دنبال تصاویر شیک نبودیم
محسن کیایی میگوید: نظارت روی شبکه نمایش خانگی به اندازه صداوسیما نیست اما سانسور در اینجا هم وجود دارد که به هر حال کمتر از تلویزیون است.
سریال «همگناه» به کارگردانی مصطفی کیایی یکی از مجموعههای شبکه نمایش خانگی است که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده است. داستان این مجموعه حول خانوادهای اصیلی با نام صبوری میگذرد و به زندگی پلیسی میپردازد که در گذشته همسر و فرزند خود را گم کرده است.
پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، مسعود رایگان، محسن کیایی، پدرام شریفی، احسان کریمی ازجمله بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش میپردازند. به بهانه پخش این مجموعه با محسن کیایی که در کنار بازی شخصیت آرمان، در نگارش فیلمنامه این مجموعه نیز نقش داشته، به گفتگو پرداختیم.
محسن کیایی (نویسنده و بازیگر) درباره شباهت شخصیت آرمان به شخصیتهایی که پیش از این در سریالهای دیگری از شبکه نمایش خانگی تصویر شده است، گفت: اگر فصل دوم سریال را ببینید، کاراکتر من یک چرخش اساسی خواهد کرد و یک چیز دیگری خواهد شد. به هر حال در تمام دنیا یک فرمولی برای نوشتن نقشهای شیرین و کمدیها وجود دارد. کمدی یکسری فرمول دارد که باید آنها را رعایت کنید. به عنوان مثال اشتباه قرار گرفتن آدمی در یک جایگاه ازجمله این موارد به شمار میآید که فرمول مشخص خود را دارد. اگر تمام فیلمهای ما را از ابتدا تا الان نگاه کنید، شاهدید که به همان اندازه که شما را میخنداند، شما را متاثر هم خواهد کرد.
وی افزود: شخصا معتقدم که بازیگری، نوشتن، کارگردانی و فیلم ساختن همه باید مثل زندگی باشد. چون ما صبح که از خانه بیرون میآییم احتمال دارد که غمگینترین آدم روی زمین باشیم ولی عصر بین رفقای خود نشسته و در حال قهقه زدن هستیم. این زندگی است و نمیتوان با آن کاری کرد. به همین دلیل باوجود اینکه در طول یک سریال میتوان افراد را خنداند، 10 دقیقه بعد از آن هم میتوانید اشک آدمها را دربیاورید.
این بازیگر همچنین درباره تفاوت وجوه ظاهری شخصیت آرمان با درونیاتش که موجب قضاوتهایی از طرف دیگران میشود، نیز توضیح داد: آرمان نماد جوانهای الان ماست. شاید جوانها بنا به حال و هوای خود علاقمند به خوشگذرانی باشند. اما موضوعی که وجود دارد باید ببینید این آدم تا چه اندازه پای کار است. جوانهای الان ما شبیه آرمان هستند و متاسفانه همه ما را بر اساس قیافهای که داریم و شکل زندگیامان قضاوت میکنند. آدمها در درون خود چیزهایی دارند که تا آن را بیرون نکشید، متوجه نمیشوید که این آدم چند مرده حلاج است. به همین خاطر تمام تلاشم برای طراحی کاراکترها در این جهت بوده که آنها را واقعی بنویسم. مثلا این شخصیت همین الان شما را میخنداند ولی چند لحظه بعد میتواند غمگین باشد.
وی ادامه داد: بنابراین بهتر است که درون آدمها را هم ببینیم تا متوجه شویم که این فرد چطور آدمی است. جوانهای دهه هفتاد و هشتاد جامعه ما هم همین هستند و برخی درباره آنها میگویند که اینها هیچی بلد نیستند. ولی مگر شما به او نزدیک شدید؟ مگر میدانید که در دل آنها چه خبر است؟ شما میدانید که او اگر در موقعیت خطر قرار گیرد، چطور عمل میکند و برای رفیق خود چه کارهایی انجام میدهد؟ اینها گوهرهایی است که در آدمها وجود دارد ولی ما همه بر اساس ظاهر آنها را قضاوت میکنیم و به آن چیزی که در درون آنها هست، نمیپردازیم.
کیایی همچنین درباره سریال «همگناه» و چالشهایی که در نوشتن فیلمنامه و بازی شخصیت آرمان داشته، بیان کرد: اگر از لحاظ سکانسی به نقشها نگاه کنیم، میزان سکانسهای کاراکتر آرمان از همه بیشتر است. چون علاوه بر اینکه خودش سکانسهایی دارد، با بقیه نیز در ارتباط بوده و حلقه ارتباط همه به شمار میآید. البته در ابتدا قرار نبود که من شخصیت آرمان را بازی کنم و خودم از لحاظ بازیگری دوست داشتم که نقش پیمان را بازی کنم. اما مصطفی ترجیحش این بود. این را مثال زدم که فکر نکنید چون تعداد سکانسهای آرمان بیشتر بوده، این نقش را برای خودم نوشته و انتخاب کردم.
وی درباره تاثیر نگارش فیلمنامه در بازی بازیگر و فعالیت در این حوزه اظهار داشت: همیشه در میانه کارهایم نوشتن را هم تجربه کردم. به عنوان مثال فیلم لونه زنبور و چند سریال که در گذشته پخش شدند، نوشته من بوده است. اما از آنجا که آدم تنبلی هستم، از نوشتن فراریام. برای این کار هم دستگیرم کردهاند چراکه نوشتن برای همچین کاری خیلی سخت بود. البته باید بگویم که قطعا نوشتن به بازیگری کمک میکند. به این خاطر که شما وقتی مینویسید، همه کاراکترها را طراحی میکنید و وقتی یاد میگیرید که چطور کاراکترها را طراحی کنید، در بازی کردن قطعا به شما کمک خواهد کرد.
نویسنده سریال همگناه درباره انتقادهایی که نسبت به تصویر ارائه شده از زندگی مردم در شبکه نمایش خانگی مطرح میشود نیز اظهار داشت: ما در سریال همگناه تصویر شیکی از زندگی مردم نشان ندادیم. به نوعی اگر خانواده پولدار هم نشان دادیم، یک خانواده اصیل بوده که خانه آنها خیلی عجیب و غریب نیست. در واقع خیلی روی این موضوع حساس بودیم و تاکید داشتیم و با مصطفی و طراح صحنه هم که صحبت میکردیم اصلا دلمان نمیخواست که یک عمارت خاص داشته باشیم. حتی به آن اصولی که قبلا خانوادهها کنار هم زندگی میکردند، پرداختیم و نشان دادیم که چقدر این مدل زندگی هم باحال بوده است.
وی باتوجه به اینکه اکنون شبکه نمایش خانگی به عنوان زیرمجموعهای از صداوسیما معرفی میشود، درباره نظارتها روی آثار این شبکه توضیح داد: در اینجا هم نظارتهایی صورت میگیرد اما مثل صداوسیما نیست. درواقع اینجا هم سانسور وجود دارد ولی کمتر از تلویزیون.
کیایی در پاسخ به این پرسش که آیا شخصیت دختر ترنس سریال دچار ممیزی شده است، گفت: ممیزیهای ما مربوط به شخصیت ترنس نبود و این مسئله بیشتر روی کاراکتر من و حسین امیدی اعمال شد. به نوعی برای برخی کلمات و شیطنتهای آنها و موقعیتهایی که برایشان به وجود میآمد، ممیزیهایی اعمال شد اما در مورد شخصیت ترنس تا همین الان که اینجا هستیم هیچ چیز به ما نگفتهاند.
وی همچنین درباره دلایل طراحی این شخصیت نیز بیان کرد: ما نیامدیم یک چیزی را بدون منطق بنویسیم. در این سریال یک کاراکتری داشتیم به اسم فرید که بزرگ خانواده است و دوست دارد که روی همه چیز نظارت داشته باشد. در عین حال همیشه دوست داشته که یک پسر داشته باشد. ولی دو دختر دارد. حال یکی از دخترها ترنس بوده و در ذهن دوست دارد که پسر باشد. ولی فرید نمیتواند این را بپذیرد. یعنی میخواهم بگویم انتخاب یک کاراکتر دختر به عنوان ترنس نیز بر اساس داستان بوده است.
این نویسنده همچنین درباره انتقادها نسبت به عدم اعتراض کاراکتر ترنس به ازدواج و دلیل این عمل از سوی او نیز اظهار داشت: دلیل این بوده که کاراکتر برای این اتفاق نقشه دارد. حتی آرمان به او میگوید که اگر ازدواج کنی، دیگر احتیاجی به اجازه پدر برای عمل نداری. در واقع موضوع حساسی در میان است که حرف را مستقیم به پدرش نمیزند. به عنوان مثال چند وقت قبل یک ویدیو از آمریکا بیرون آمده بود که در آن یک آقایی مهمان یکی از برنامههای تلویزیونی آمریکا بود. پسر آن مرد ترنسی بود که عمل کرده و حال دختر شده بود. در آمریکا که همه آن را مهد همه چیز میدانند، پدر آن فرد برای چنین موضوعی در برنامه زار زار گریه میکرد. خب ما که یک جامعه سنتی هستیم این موضوع حساسیت بیشتری دارد.
کیایی در پایان گفت: ما میدانیم که دغدغه همه افراد خانه فرید است و دختر هم میگوید که فرید من را برای این موضوع میکشد. فرید هم از موضوع مطلع بوده و به همین خاطر شرایط عقد دخترش را فراهم میکند و از او بچه میخواهد. یعنی در واقع به هم پلتیک میزنند و شاید نمیخواهند که همه رازها فاش شود. منظورم این است که ما همه این موارد را چیدمان کردیم و ساعتها راجع به آن فکر کرده و صحبت کردیم تا به نتیجه کنونی رسیدیم. واقعا بیخودی و الکی و از روی هوس هیچ کاراکتری در این فیلم طراحی نشده است.