مجلس یازدهم؛ آزمون عدالت، تقوا و سلامت
مجلس یازدهم درحالی کار خویش را آغاز می کند که برای تحققِ عدالت اجتماعی و بهبود وضعیتِ معیشت مردم راهی دشوار و طاقت فرسا در پیش رو دارد. این مجلس باید بتواند ضمن ترمیم نارسایی ها و خلاء های موجود که در ده دوره گذشته گریبانگیر مجلس شده است؛ تحولی بنیادین در تقنین و نظارت بر عملکرد دستگاه های اجرایی ایجاد نماید. به طوری که به واقع بتواند شایسته مجلسی برای انقلاب اسلامی و آرمان های متعالی آن باشد. مجلسی که از آفت های مرسوم و رایج، دوری گزیده و بتواند مسیری برای اصلاحِ روند زندگی مردم داشته باشد.
البته اگر اکنون پس از ده دوره برگزاری مجلس نتوانستیم به قله های پیشرفت و اقتدار دست یابیم؛ بی تردید یکی از پایه های آن، ضعف عملکرد دستگاه قانون گذاری و مشی ناصواب یا ضعیفِ نمایندگان بوده است. به عبارت بهتر وضعیت کنونی کشور، بازتاب مستقیم نحوه فعالیتِ مجلس شورای اسلامی است. و باید اعتراف کرد که تا مجلسِ طراز جمهوری اسلامی فاصله بسیار است و این مهم جز با تغییرات اساسی امکان پذیر نخواهد بود. تغییراتی که باید از درونِ خانه ملت اتفاق بیفتد و ارزش واقعی آن – که به فرموده حضرت امام(ره) در رأس امور بودن است- به دست آید. این شاخصه ها در پیام اخیر مقام معظم رهبری نیز با شفافیت و صراحت بیان شده است. ما برخی از سرفصل های این پیام را که باید منشور سیاست گذاری و اخلاقِ مجلس یازدهم قرار گیرد؛ بررسی می کنیم:
1- مجلس باید در رأس امور باشد و این را اراده و عملکرد نمایندگان تعیین می نماید. در همین مجلس روزی بوده است که نمایندگان با ساده زیستی و دقت نظر، مسائل مهم کشور را هدایت و راهبری کرده و برای جایگاهِ خویش ارزش والایی قائل شده و به واقع خود را نماینده و خادم مردم دانسته اند. الگوهای روشن این جریان خدمت گزار از سید حسن مدرس آغاز شده و تا شهید دیالمه و شهید آیت تداوم یافته است. مجلسی که سستی و رخوت، غیبت و تن آسایی در آن معنایی نداشته و همه نمایندگان خود را وقف مردم و انقلاب کرده بودند. امروز نیز این اراده جمعی تنها راه حل معضلات بزرگ کشور است.
2- پاکدستی و امانت داریِ نمایندگان امری بسیار ضروری است. اگر خدای ناکرده نماینده ای دچار فساد در روابط اداری و اقتصادی شده باشد، نمی تواند ادعای حق مداری کرده و همواره منافع شخصی خود را به نیازهای کشور و مردم ترجیح می دهد و در سراسر اوقات نمایندگی، به دنبال کسب سود و فایده و لابی گری های خودخواهانه است و چون وامدار این و آن خواهد بود، هرگز نمی تواند نظارت بر عملکرد سازمان ها و اشخاص حقیقی و حقوقی داشته باشد. نماینده ای که نظارت خویش را بر پایه باج خواهی یا دریافت امتیاز از این و آن قرار دهد؛ مسلماً از جریان حق گرایی فاصله معناداری گرفته است. نماینده ای که تبلیغ خود را مدیون سرمایه سالاران و پولشویی های پیدا و پنهان است، یا با زد و بندهای گوناگون و عوام فریبی این جایگاه را به دست آورده است، نمی تواند امانت دار مصالح مردم باشد. نماینده ای که تنها به کارگشایی برای نزدیکان یا افرادِ معلوم الحال فکر می کند و اقتضائات عده ای از خواص را در نظر دارد؛ از مدار تقوا خارج شده و سلامت اخلاقی ندارد. نماینده ای که دایره تفکرش تنها محدود به جدال های قومی- قبیله ای یا بهره برداری های خاص حوزه نمایندگی است؛ هرگز نمی تواند با سعه صدر برای مصالح و منافع کشور برنامه ریزی نماید.
3- یک نماینده باید خود را امینِ مردم قرار داده و این کرسی را فقط برای خدمت خالصانه و عاشقانه به مردم بخواهد. در واقع نماینده مردم کسی است که انگیزه ای شخصی و مادی برای این منظور در نظر ندارد و خود را به عنوان یک مجاهد در سنگر برنامه ریزی و تدوین قانون فرض نماید. چنان که منش و سیره نمایندگانِ متقدم مجلس چنین بوده است. البته این مسیر در طی سال های اخیر در برخی موارد از تعاملِ سازنده و راهگشا، به دخالت های گاه و بیگاه، تهدید و تطمیع، امتیازخواهی و معامله گری تبدیل شده و جایگاهِ یک نماینده به کسی که به دنبال خواسته های ناچیز یا شخصی است؛ تنزل یافته است.
4- پرهیز از جناح بازی و منافع گروهی مرز تقوای سیاسی یک نماینده است. این دام خواه ناخواه یک نماینده را به سوی چشم پوشی از حق و حقیقت پیش می برد. بارها شاهد این مطلب بوده ایم که تصمیماتِ کلان کشور در مقاطع حساس، تحت الشعاع این جناح و آن مصلحت شده است. در حالی که نمایندگان انقلابی و با تقوا قدرتِ تشخیص سره از ناسره دارند و عدالت و امانت را فدای این لابی گری های سیاسی نخواهند کرد. لابی گری هایی که عقده گشایی ها و حشو و زواید را جایگزینِ تصمیمات اثربخش و کارگشا می کند.
5- باید دانست که مردم معیار دقیقی برای قضاوت هر یک از نمایندگان دارند و فطرتِ پاک شان به تدریج انفعال، بی نظمی، خودخواهی و تکبر را در نمایندگانِ خود به خوبی تشخیص می دهند و به دلیل مطالبه گری هایی که به وجود آمده است، کسانی که ظاهرالصلاح باشند؛ دیر یا زود به مکافاتِ عمل خویش خواهند رسید. بنابراین کارنامه قابل قبول نمایندگان در حضور فعالانه و کارشناسانه در مسائل خطیر کشوری و منطقه ای است و قضاوت مردم در اغلب موارد در این خصوص صائب خواهد بود.
8- مجلس یازدهم باید هدف گذاری داشته و از روزمرگی به کارآمدی و از انتظار و انفعال برای دریافتِ لوایح و تدوین قوانین غیرضرور یا قیام و قعودِ صرف به در آمده و نیازهای روز کشور را – که همان اقتصاد و فرهنگ با همه زوایا و جوانب آن است- با جدیت پیگیری نماید. به طوری که مردم طعم نظارت و دقت نظر نمایندگان را در زندگی خویش به صورت محسوس و ملموس دریافت نمایند. این درصورتی محقق می شود که نمایندگان ریل گذاری های قانونی را در مدار صحیح خود قرار دهند و بتوانند مرزها و محدوده های اصلاحِ معیشت مردم یا ارتقاء فرهنگی را ترسیم کرده و گام های درست و صواب آن را برای اجرا ره گیری نمایند.
9- اقتصاد مردم ایران با تهدیدهای خارجی و داخلی به کلافی به هم پیچیده تبدیل شده است. کلافی که تنها راه برای گره گشایی اش، فعالیت جهادی و مستمر همه کارگزاران به ویژه مجلس است. این ضعفِ اقصادی با « اصلاح خطوط اصلی اقتصاد ملی مانند «اشتغال، تولید، ارزش پول ملی و تورم» و «مبنا قرار دادن سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی» و « توجه به کاهشِ نقش تعیینکننده نفت خام در منابع مالی دولت » قابل رفع خواهد بود.
10- فرهنگ نیز متأسفانه اکنون تابعی از اقتصاد شده است و ما در جامعه با یک آشفتگی فرهنگی مواجه هستیم که آسیب شناسی و اصلاح آن به تلاش و جدیت نیازمند است: « شبیخون فرهنگی و تهاجم فرهنگ بیگانه»، « فضای باز رسانه ها و شبکه های مجازی»،« عدم دانش و احاطه دستگاه های ناظر فرهنگی»،« انفعال دستگاه های سیاست گذار فرهنگی»، « تغییر ماهیت نهادهای فرهنگی»، « تعدد مراکز و هم پوشانی دستگاه های فرهنگی»، « نفوذ شبکه های استحاله فرهنگی» « آموزش و پرورش ِ فرسوده» و « آموزش عالی تقلیدی» تنها برخی از این آسیب هاست که مجلسِ مقتدر و آگاه می تواند در پیشگیری و کاهش این آسیب ها مؤثر باشد.
به هرترتیب انتظار از این مجلس- که در آستانه گام دوم انقلاب اسلامی قرار دارد و کارنامه نه چندان درخشانِ مجالس پیشین را از یک سو و چهره های جریان ساز دهه اول انقلاب را از سوی دیگر تجربه کرده است- بسیار بیشتر از پیش شده است و در این برهه حساس که مردم در تنگناهای معیشتی و فشارهای اقتصادی قرار دارند؛ توقعات از آن روزافزون است. اما این مجلس می تواند با درس گرفتن از پیشینیان چنان باشد که هم خدا و هم خلق از وی خوشنود باشند و به موازات آن به همین دلیل، رستگاری را برای خود به ارمفان بیاورد. البته این بسته به آن هویتی دارد که مجلس برای خود ترسیم کرده و آن ردایی است که نمایندگان بر تن می کنند؛ ردای خدمت و تقوا یا انتفاع و کیسه دوزی!