استراماچونی و تیم ملی،شایعه یا واقعیت؟
همین چند روز پیش بود که خبرگزاری ایسنا از احتمال فسخ قرارداد فدراسیون فوتبال با دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی و حضور گابریل کالدرون سرمربی سابق و آرژانتینی تیم پرسپولیس روی نیمکت تیم ملی ایران خبر داد و خیلی جدی این فرضیه را مطرح کرد. البته فدراسیون فوتبال هم خیلی سریع به آن واکنش نشان داد و با تاکید بر ادامه همکاری با اسکوچیچ حضور کالدرون را تکذیب کرد. پس از آنهم اسکوچیچ چند مصاحبه کوتاه و بلند درباره حضورش در تیمملی ایران و اهداف و برنامههایش در پایان محدودیتهای کرونایی انجام داد تا پرونده کالدرون و تیم ملی به ظاهر بسته شود.
هرچند دیگر کسی سراغ سوژه کالدرون و تیم ملی نرفت اما 2 روز پیش سایت اسکایاسپورت ایتالیا و جانلوکا دیمارتزیو، خبرنگار و کارشناس مشهور حوزه نقل و انتقالات خبر از مذاکره فدراسیون فوتبال ایران با آندرهآ استراماچونی سرمربی سابق اینترمیلان و استقلال خبر داد. او و دیگر رسانههای ایتالیایی مدعی شدند استراماچونی که عملکرد بسیار خوبی در استقلال داشت و به خاطر مشکلات انتقال پول و بدعهدی باشگاه ایرانی با سروصدای زیادی این تیم را ترک کرد، مذاکراتی با مسئولان فدراسیون فوتبال ایران برای هدایت تیم ملی این کشور داشته تا جانشین دراگان اسکوچیچ شود. البته این خبر هم سریعا از سوی فدراسیون فوتبال تکذیب شد و جالب اینکه فدراسیون فوتبال ایران تکذیب فارسی را کافی ندانسته و این بار مسئول روابط عمومی فدراسیون فوتبال با ارسال نامهای به زبان ایتالیایی به دیمارتزیو خواهان تکذیب فوری این خبر (مذاکره با استراماچونی توسط فدراسیون فوتبال) شد.
شاید با تکذیب خبر عدهای از فوتبالدوستان مجاب شده و این خبر را کذب قلمداد کردند اما مطرح شدن نام 2 مربی بزرگ خارجی که از قضا بیکار و بدون تیم نیز هستند برای هدایت تیم ملی که به خاطر انتخاب اسکوچیچ به عنوان سرمربی از نظر خیلیها پسرفت داشته، نمیتواند بدون کنجکاوی و پیگیری بماند. در این زمینه چند گمانهزنی و فرضیه وجود دارد. برخی بر این باورند که فدراسیون فوتبال از بحران کرونا استفاده کرده و قصد دارد به همکاری با اسکوچیچ که از قضا مخالفان زیادی هم دارد پایان دهد و تا پیش از آغاز مرحله نخست انتخابی جامجهانی در قاره آسیا سریع یک مربی سرشناس خارجی را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کند. قطعا در اینمیان گزینههایی که پیشتر امتحانشان را به خوبی پس دادهاند و شناخت نسبی از ایران دارند مثل کالدرون و استراماچونی در اولویت قرار میگیرند و بعید نیست مذاکراتی هم با آنها انجام شده باشد. فرضیه دوم این است که این 2 مربی سابق سرخابی که بیکار و بدون تیم هستند بهترین تبلیغ برای بازگشت به عرصه فوتبال را مطرح کردن نام خود به عنوان گزینههای سرمربیگری تیم ملی ایران یافتهاند و با استفاده از دوستان رسانهایشان نام خود را بر سر زبان انداختهاند. بخصوص که درحال حاضر به خاطر کرونا مسابقات ورزشی و فوتبال تعطیل است و کسی از مربیان شاغل سراغی نمیگیرد، چه برسد به مربیان بیکار! فرضیه سوم هم این است که بهخاطر تعطیلی فوتبال ایتالیا، آنها خوراک خبری نداشتهاند و دست به شایعهسازی درباره استراماچونی –و نه هیچ مربی دیگری- زدهاند!
اما ماجرا زمانی جالب میشود که این خبر را دیمارتزیو همان خبرنگار معروف ایتالیایی و نزدیک به استراماچونی منتشر کرده که در ماجرای استقلال و مرد ایتالیایی همه اخبار او درست از آب درآمد و در آن زمان او تنها منبع مطمئن برای فوتبالدوستان ایرانی بود. در اروپا به او پادشاه نقل و انتقالات فوتبال میگویند و در برخی مواقع حرفهای او ارزشی بالاتر از خود باشگاه یا فرد دارد! کسی دقیقا نمیداند دیمارتزیو چگونه زودتر از هرکسی و منبعی، اخباری را به گوش مخاطبان میرساند که تاکنون نشنیدهاند و البته واقعیت دارند اما در ایتالیا گفته میشود او مانند یک پدرخوانده، شبکه قدرتمندی از واسطهها دارد. با این تفاسیر ظاهرا باید خبر را جدی گرفت با این حال سوالات و ابهامات زیادی وجود دارد. فدراسیون فوتبال که با مشکلات مالی، بلوکه شدن درآمدهایش در فیفا به خاطر تحریم و مشخص نبودن تکلیف اساسنامه و انتخابات مواجه است و البته پرونده شکایت مارک ویلموتس سرمربی سابق تیم ملی را هم دارد، چگونه میخواهد یک سرمربی سرشناستر که قطعا دستمزدش میلیون دلاری است، جذب کند؟ علاوه بر این استراماچونی که بهخاطر مشکلات انتقال پول ناشی از تحریم بانکی ایران با استقلالیها به مشکل خورد و نیمه راه جدا شد، چطور دوباره می خواهد با همان مشکلات به فوتبال ایران برگردد؟