قصههای پر درد خیابان کارگر
داستان پر درد خیابان خوابی همراهان بیمارانی که از شهرهای دور ایران به امید بهره مندی از امکانات درمانی بهتر رنج سفر را به خود و خانوادهشان میدهند همچنان ادامه دارد؛ قصه پر دردی که گویی تصمیم بهبودی ندارد و روز به روز بیشتر میشود.
مقصد ما بیمارستان ۸۵۷ تخت خوابی دکتر شریعتی تهران در خیابان کارگر شمالی است به این خیابان که برسید در ابتدا ظاهری آرام به همراه جریان زندگی روزمره را مشاهده میکنید، پیاده روهایی با درختان تنومند که برگ ریزان و سرمای پائیز را با خود به دوش میکشند، رفته رفته به انتهای خیابان که میرسید، نردههای سفید و نارنجی رنگی را که با یک آیه قرآنی با مضمون صبر و شکیبایی و استعانت از خداوند متعال زینت بخشیده شدهاند را می بینید. اما این همه داستان این پیاده روی به ظاهر زیبا نیست چرا که این پیاده رو مدت زمان زیادی است مامن همراهان بیماران بیمارستان دکتر شریعتی و مرکز قلب تهران شده است. شاید اگر در روزهای گرمتر سال سری به این خیابان بزنید شاهد جریان زندگی افراد بسیار زیادی که از شهرستانهای دور به تهران سفر کردهاند باشید اما به سبب سرما و برودت هوا ماشینها پناهگاه این همراهان شده است.
بیمارستان شهرستانیها
بیمارستان دکتر شریعتی شامل بخشهای درمانی زیادی از جمله ارتوپدی، جراحی قلب و پیوند قلب، خون و آنکولوژی، داخلی قلب، غدد و متابولیسم، جراحی عمومی، جراحی مغز و اعصاب، پیوند کلیه، پزشکی هستهای، پیوند مغز و استخوان و ... است که در مساحت ۷۲ هزار متر آماده خدمت رسانی به بیماران است و به عقیده بسیاری از افرادی که در همسایگی این بیمارستان هستند، میگویند این بیمارستان و بیمارستان امام خمینی به بیمارستان شهرستانی ها شهرت یافته است و وجود امکانات خوب را دلیلی بر توجیه انبوه ماشینهایی که با پلاک شهرستان هستند و در کنار خیابان پارک شدهاند، می دانند اما این خود جای سؤال دارد که چرا بیماران باید سختی راه و مشقت سفر را به خود دهند و برای درمان به تهران بیایند؟
اقامت در همراه سرا با تشخیص پزشک
به محض ورود به بیمارستان دکتر شریعتی و مرکز قلب تهران با انبوهی از بیماران مواجهه خواهید شد که در این سرما به سالن انتظار بیمارستان پناه بردهاند. با نگاهی به اطراف از لباسهای محلی و بار سفر بعضی از افراد خواهید فهمید که از شهرهای دور و نزدیکی به این بیمارستان برای درمان مراجعه میشود. افرادی که با در دست داشتن پروندههای زیادی به این طرف و آن طرف میروند یا بر روی صندلیهای سالن انتظار به استراحت میپردازند. یکی از همراهان بیمار که لباس محلی تنش گویای آن بود که از یکی از شهرهای ایران آمده است؛ نظرم را جلب کرد؛ او میگفت: برای درمان همسرش که جراحی قلب دارد به همراه دخترشان از کرمانشاه به تهران آمدهاند. وقتی از او درباره مدت اقامتشان در تهران میپرسم، میگوید: در حال حاضر یک هفته است که به تهران آمدهاند و همسرش را برای انجام آزمایشات و مراقبتهای قبل از عمل در بیمارستان بستری کردهاند.
با نگاهی به دخترش که سر بر روی شانههای مادر گذاشته است و رنج سفر و دغدغه بیماری پدر از چهرهاش مشخص است از او میپرسم در این مدت در کجا اسکان داشتهاند؟ او در پاسخ به این سؤال میگوید در این مدت با همراه داشتن نامهای که از سوی پزشک در اختیار آنان قرار داده شده و تشخیص به آن داده که بیمارشان نیازمند همراه و مراقبت است به همراه سرای جواد الائمه مراجعه کرده و در آنجا اسکان دارند اما این نامه هر هفته نیازمند تمدید و دستور دوباره پزشک و طی کردن پروسه اداری است.
مرد دیگری در حیاط بیمارستان با کیسهای پر از دارو در حال رفت و آمد است لباسهایی که به تن دارد گویای آن است که از سیستان و بلوچستان آمده است. او میگوید فرزندش مبتلا به سرطان خون است؛ وقتی از او درباره شرایط اسکانشان در تهران میپرسم با همان گویش زیبایش میگوید: متاسفانه بیمارستان برای اسکان ما شرایط خاصی را ارائه نداد و از آنجایی که فرزند من زیر ۱۵ سال است موسسه خیریه محک بخشی از هزینههای درمان و اسکان ما در تهران را بر عهده گرفته است.
اقامت همراه سرا از سه تا ۶ روز
با پرس وجوهای بسیار خبرنگار مهر از کارمندان بیمارستان جهت بررسی امکانات و شرایط اسکان برای همراهان بیماران این بیمارستان و مرکز درمانی قلب تهران مشخص شد که این بیمارستان طی قراردادی که با شهرداری دارد از سه تا ۶ روز به همراهان بیماران در همراه سرا و یا مراکز دیگری به صورت رایگان به همراهان بیماران اسکان میدهند. اما بیشتر آنان معتقدند که بیماران باید به همراه یکی از بستگان خود به این مراکز درمانی مراجعه کنند. در همین حین به یاد حرف مادر و پدری که برای درمان فرزندشان از بندرعباس به تهران آمده بودند می افتم که مادر میگفت من چگونه میتوانم فرزندم را به شهر غریب برای درمان بیماریش بفرستم و خودم نیایم.
تشخیص نادرست دلیل تحمل رنج سفر
از بیمارستان که خارج شدم با آقایی که در حال مرتب کردن ماشین خود بود مواجهه شدم از ساری به همراه خواهرش برای درمان مادر به تهران آمده بودند، وقتی از او پرسیدم که چرا در شهر خودشان اقدام به درمان بیماری مادرشان نکردند، گفت: متاسفانه در شهر خودمان بیماری مادرمان درست تشخیص داده نشد و به اجبار راهی تهران شدیم به امید بهبودی مادرم!
وقتی از او میپرسم که برای اقامت به همراه سرا بیمارستان مراجعه کردهاند یا خیر در حالی که به جمع کردن پتویی مشغول بود گفت: درتهران غریب هستیم اما خدارا شکر خواهرم به عنوان همراه در بیمارستان کنار مادرم است و من هم در همین ماشین میمانم و با همان خستگی چشمانش که گویای بی خوابی شبانه است می گوید بگذار افرادی که واقعاً نیازمند اسکان هستند از امکانات استفاده کنند. او با اشاره به ماشینی که درست در جلوی ماشینش پارک بود گفت دیشب در همین پراید جلویی ۴ نفر بزرگ سال خوابیدند با خودم تصور کردم که آنها غیر از رنج و دغدغه بهبودی بیمارشان چند شب را در این ماشین کوچک به صبح رساندند.
اجاره منزل بدون هیچ قراردادی
در حال برگشت از بیمارستان هستم که چند آگهی با مزمون اجاره سوئیتهای مبله برای اجاره روزانه، هفتگی و ماهانه توجهم را جلب میکند با چند شماره تماس گرفتم مردی که ادعا میکرد بنگاه املاک دارند پاسخگوی تماسم بود و می گفت: سوئیتهای ۳۵ تا ۵۰ متری در خیابان جیحون را ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار تومان برای هر شب اجاره میدهند. اما نکته قابل توجه برایم آن است که این منازل را بدون هیچ گونه قرارداد و هیچ وثیقه ای اجاره میدهند و این به خودی خود میتواند بستری برای بروز بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی باشد؛ در بین اینها در این خیابان بسیاری از بنگاههای معاملات املاکی وجود دارد که اجاره منازل از آنها تنها در صورتی امکان پذیر است که مدت اقامت یک ماه باشد و مبلغ ۷ تا ۸ میلیون را نیازمند است.
فاصله بین بیمارستان دکتر شریعتی وامام خمینی که دو مرکز مهم درمانی در تهران هستند ۲۰ دقیقه است؛ دو مرکز درمانی که پناه بسیاری از بیماران شهرهای دور و نزدیک است بیمارانی که هر یک رنج و مشقت سفر را به خود و خانوادهشان برای بهره مندی از امکانات بهتر میدهند. قصه پر درد خیابان کارگر شمالی و یا دکتر قریب پایانی ندارد هیچ کدام از این بیماران و همراهانشان از طرح تحول سلامت اطلاعی ندارند اما به راستی تصویب این طرح تا اجرای واقعی آن در شهرها و روستاهای ایران چقدر عملی شده است؟