مدرسه یا «امتحانسرا»؟
سروش بامداد در ادامه یادداشتش در عصر ایران نوشت: مدرسه، جایی برای مهارتآموزی و انتقال دروس مختلف است و برای ارزیابی بچهها در زمانهای مشخصی از سال از دانشآموزان امتحان گرفته میشود.
پیشتر در سه نوبت و با اصطلاح ثلث اول و دوم و سوم و در نظام جدید دو نوبت مانند دانشگاهها.
در این فاصله البته آزمونکهایی هم برای آمادگی و محک زدن دانشآموزان گرفته میشود تا معلم بداند سطح یادگیری و انتقال دروس چقدر است و بچهها پیشزمینه داشته باشند.
این آزمونها در واقع چندان جدی نیستند ولی در عمل چه اتفاقی افتاده است؟ شماری از معلمان، مدام امتحان میگیرند و عملاً بچه ها را از موضع پرسشگری به پاسخگویی انداختهاند.
حال آن که در طول ترم بچهها باید سؤال کنند و معلم پاسخ دهد نه این که در تمام مدت آنها پاسخ بدهند و استرس آزمون های مکرر را به خانه و خانواده تحمیل کنند.
صبحها به قیافۀ این بچهها نگاه کنید. به جای این که شاد و سرخوش، روانۀ مدرسه شوند یک کتاب در دست دارند و سؤالات امتحان را حفظ میکنند.
این صحنه اما باید منحصر به دو یا سه نوبت در سال باشد. هر روز و هر روز که امتحان نمیگیرند آخر!
وزیرجدید و کنونی آموزش و پرورش این را هم نمی تواند دستور دهد یا از سرنوشت سَلَف خود عبرت گرفته و با همین وعدۀ رتبه بندی که پولش را سازمان مدیریت باید تأمین کند سرگرم است؟
کار بچهها شده این که در خانه به یاری گاج و کلاغ سپید و خیلی سبز و برندهای دیگر سؤال و جواب حفظ کنند و در مدرسه پاسخ دهند و اگر نمره کم بیاورند، آن که باید پاسخگو باشد پدر و مادر است!
بیشتر بخوانید :
بودجه شیر مدارس در سال ۹۹ اعلام شد
۱۲ نکته به دانش آموزان برای پیشگیری از آنفلوآنزا
در نظامهای آموزشی مدرن پدر و مادر را فقط وقتی احضار میکنند که دانش آموز مشکل اخلاقی و روحی داشته باشد و در واقع از پدر و مادر میخواهند مشاوران را یاری کند. نه این که هر روز امتحان بگیری و یک بارهم پدر و مادر را مؤاخذه کنی که چرا یاد نگرفته است؟ یاد نگرفته؟ خوب یاد بدهید!
امید جهانشاهی – کارشناس ارتباطات و رسانه- از لزوم آموزش سواد دموکراتیک مینویسد و آن را این گونه توضیح میدهد: مهارتهای اصلی سواد دموکراتیک عبارتند از: تحقیق، بحث و مشارکت و منظور از «مهارت تحقیق»این است که شهروند پرسشگر و جست و جوگر باشد و این مهارت را از مدرسه و در مدرسه میآموزند. دانش آموز باید پرسشگری را از مدرسه بیاموزد و محور اصلی تفکر انتقادی است. [پایان نقل قول]
اما وقتی مدام معلم است که پرسش میکند، دانش آموز میتواند پرسشگری بیاموزد؟
با نشاندن بچهها در موضع پاسخگویی مستمر، روح پرسشگری را در بچهها کُشتهایم و نسلی با پرسشهای بی پاسخ بار میآوریم.
مدرسه را از «امتحانسرا» خارج کنیم. کاش معلم فقط تدریس کند و انتقال دهد و امتحانات از جای دیگر مدیریت شود تا خود معلمان هم عملا آزموده شوند.
مدارس ما به قدر کافی ناجذاب و متعلق به عصر قبل از دیجیتال هستند. با امتحانگیری مکرر آنها را ناجذابتر نکنیم!