پیامدهای دانشبنیان شدن شرکتهای استارتاپی
به گزارش ایسنا، عبدالرضا نوروزی با بیان اینکه مرز میان شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها نامشخص است، به تفاوت میان شرکتهای دانشبنیان با استارتاپها اشاره کرد و افزود: این دو مبحث کاملا متفاوت هستند. اولا شرکتهای دانشبنیان بر اساس فعالیت برخاسته از دانش و تولید فناوری ایجاد میشوند و دانشمحور هستند؛ اما شرکتهای استارتاپی پاسخی است خلاقانه به یک نیاز موجود یا تعریف یک نیاز و پاسخ به آن. درثانی به لحاظ سرمایه میزان سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان بسته به نوع فعالیت متغیر است. این میزان هم میتواند خیلی کم باشد و هم به نسبت زیاد، اما شرکتهای استارتاپی معمولا سرمایه اولیه خیلی کمی دارند. از سوی دیگر شرکتهای دانشبنیان عموما تولیدکننده هستند و شرکتهای استارتاپی، خدمات ارائه میدهند.
وی یادآور شد: خلط بحثی که بین شرکت دانشبنیان و استارتاپ در سالهای اخیر به وجود آمده و متاسفانه در ادبیات مسئولان نیز به چشم میخورد، در سالهای آتی میتواند به رشد علم و فناوری و اقتصاد دانشبنیان کشور صدماتی وارد آورد.
نوروزی درباره علت بروز این اختلاف گفت: با توجه به اشتراکات و همپوشانیهای کارکردی این دو مقوله، یکی بودن متولی اصلی هر دوی آنها که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است و نیز نیاز فوری کشور به رشد این دو حوزه در راستای حل مشکلات کلان خود و در نتیجه عدم زمان کافی برای بررسی دقیق تمایزات و ارائه راه حلها و نسخههای تجویزی مختص هر حوزه، چنین خلطهایی دور از انتظار نیست.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر شاهد نوعی خلط بحث بین شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها و مات شدن مرزهای بین این دو پدیده در کشور هستیم؛ بهگونهای که در بحثها اغلب این دو پدیده یکی در نظر گرفته شدهاند و بهطور عمده برای آنها یک نسخه تجویز میشود. چه اینکه یکی از بحثهای جدی حمایتی در حوزه استارتاپها، دانشبنیان کردن برخی استارتاپها مانند شرکتهای بازیسازی، فروشگاهها و پلتفرمهای اینترنتی است.
نایب رئیس مجمع تشکلهای دانشبنیان ایران درباره تفاوتهای حمایتی شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها گفت: بهطورمعمول حمایتهای مالی مستقیم در هر حوزهای بیش از آنکه مفید باشد، رانتزا است و باعث ایجاد عدم شفافیت میشود؛ لذا حمایتها بیشتر باید در جهت حذف مجوزهای زائد و تسهیل انجام امور باشد نه ارائه تسهیلات.
نوروزی درباره این که بروز این خطا چه مضراتی را متوجه شرکتهای دانشبنیان میکند، اظهار کرد: خلط بحث استارتاپها با شرکتهای دانشبنیان، بهگونهای که شرکتهای استارتاپی نیز دانشبنیان محسوب شده و از سهم حمایتی دانشبنیان استفاده کنند، باعث تضعیف شرکتهای دانشبنیان و گم کردن مسیر اصلی حمایتهای این حوزه میشود. درحالیکه در ادبیات حوزه استارتاپ نیز این نوع حمایت از استارتاپ جایگاه خاصی نداشته و نوع حمایت دولتی که استارتاپ لازم دارد، بیشتر از جنس تنظیم سازوکارها و قوانین و مقررات است تا حمایت مالی دولتی. در واقع این خلط مبحث هم باعث تضعیف حوزه اقتصاد دانشبنیان شده و هم اینکه چندان به کار استارتاپها و رشد اکوسیستم استارتاپی نمیآید.
نایب رئیس مجمع تشکلهای دانشبنیان ایران در مورد این موضوع که در وضعیت فعلی اقتصاد کشور، بین ارائه تسهیلات و سرمایهگذاری کدامیک برای بقای شرکتهای دانشبنیان مفید است، تصریح کرد: حمایتهای مالی مستقیم که در سالهای گذشته ارائه شده، نشان داده که معمولا چنین سبک حمایتها و ایجاد شرایط گلخانهای برای کسبوکارهای دانشبنیان چندان مفید فایده نیست. اما اگر دولت بتواند با تشویق سرمایهگذاران بخش خصوصی از طریق ارائه تخفیفهای مالیاتی، تسهیل سرمایهگذاری و صادرات گمرک آنها را تشویق به ورود به حوزه دانشبنیانها کند، میتواند موجب شکوفایی صنعت کشور و ایجاد پیوندی عمیقتر بین دانش و صنعت شود.
بر اساس اعلام روابط عمومی مجمع تشکلهای دانشبنیان، اقتصاد دانشبنیان، در سالهای اخیر بهعنوان معبر اقتصاد مقاومتی و ستون فقرات برنامه ششم توسعه موردتوجه قرارگرفته است، با اینوجود به دلیل نیاز کشور برای رشد و توسعه اقتصادی دو مفهوم شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها با یکدیگر خلط مبحث شده و در بیشتر مواقع اشتباه گرفته میشوند. از یک سو موجی از شرکتهای استارتاپی به دنبال دانشبنیان شدن هستند تا از حمایتهای این بخش بهرهمند شوند که این امر موجب شده ارائه حمایت و خدمات به دانشبنیانها از مسیر اصلی خود دور شود و از سوی دیگر حمایتهای موردنیاز استارتاپها بیشتر از آنکه از جنس حمایت مالی دولتی باشد، از جنس تنظیم سازوکارها، قوانین و مقررات است.