صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۰۱:۱۲

مراقب خیانت یارمهربان باشید!

کتاب خوب است اگر تو را آگاه‌تر و بیدارتر کند نه اینکه برای همه چیز و همه کس شک به جانت بیندازد.
کد خبر: ۱۱۴۳۹
به گفته ویکتور هوگو «خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد یا دوستان خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.»

کتاب و مطبوعات پای ثابت خانه‌های ایرانی بوده و همیشه کتاب‌های نفیس و شاعران نامی ایران در رأس قفسه‌های کتاب قرار داشته است. خانواده‌های روشنفکر برای کودکانشان کتاب می‌خوانده و قصه‌خوانی مرسوم‌ترین عادت مادرانه بوده که فرزندان به آن خو گرفته‌اند. بسیاری از افراد درونگرا مدام سرشان توی کتاب بوده و هر نوع هیجانی را در صفحه کتاب‌ها و افسانه‌ها پیدا می‌کرده‌اند. بچه‌های علاقه‌مند به درس و اکتشاف ناشناخته‌ها کتاب علمی می‌خوانده‌اند و عده‌ای هم کتاب داستان پای ثابت شب‌هایشان بوده است. قصه‌گویی نسل به نسل منتقل شده و هنوز شب‌های یلدا که در حصار تجملات و عادت‌های مصنوعی رو به فراموشی است، سنت زیبای قصه‌گویی مادربزرگ را احیا می‌کند. پس قصه مال ایرانی‌هاست. زن و مرد با آن قد کشیده‌اند و به بزرگسالی رسیده‌اند. حافظ خوانی کنار سفره هفت‌سین هم عادت دیرینه ایرانی‌هاست که تا اهل مطالعه نباشی نمی‌توانی آن را هر سال پر شورتر تکرار کنی. بعضی قصه‌ها عمرشان به اندازه عمر آدم‌های یک قرن است. پس چه شد که کتاب مهجور ماند؟
 


چه شد که کتاب مهجور شد؟


چه شد که کتاب‌های نفیس شدند نشانه روشنفکری و تجمل‌گرایی و رفت توی قفسه‌های شیک و زیبا؟ چه شد که بچه‌ها ترک عادت کردند و سرشان به جای گرم شدن با کتاب و عکس‌های جذابش مشغول گوشی و تبلت و بازی‌های رایانه‌ای شد؟ چه شد که فیلم‌ها جای مطالعه را گرفتند و برایشان جذاب‌تر از سرزمین خیال‌انگیز قصه‌ها شد؟ چه شد که ترجیح دادند فیلم ساخته شده کتاب‌ها را ببینند به جای خواندن کتاب‌ها؟ چه شد که مطالعه سرانه کتاب پایین آمد در حالی که یکی از شاخصه‌های ارزیابی رشد و توسعه فرهنگی یک کشور، میزان مطالعه مردمش است؟ چرا سرگرم شدن با فضای مجازی و مدیریت صفحات شخصی مهم‌تر از مطالعه شد و تمام وقتمان را پر کرد؟


فضای مجازی در خدمت کتابخوانی


دنیای کنونی دنیای فناوری و سرعت عمل است. زندگی به سرعت برق و باد پیش می‌رود و انسان نیاز دارد تا خودش را به این تحول علمی برساند. به همین دلیل کتاب‌های «ای‌بوک» یا دیجیتال در حال گسترش است. کتاب‌هایی که امکان عرضه سریع‌تر دارند، جذاب‌ترند و متنوع! ضمن آنکه بر خلاف کتاب‌های عادی این قابلیت را دارند که تبدیل به کتاب‌های الکترونیکی با رسانه‌ای پویا شوند. با فراگیر شدن کتاب دیجیتال می‌توان گفت صرفه‌جویی مهمی در عرصه کاغذ رخ داد و کاغذ کمتر، یعنی آسیب کمتر به جنگل و درخت.

آیا مهم نیست که میلیون‌ها هزینه صرف نشر کتاب‌هایی شود که پر مخاطب شدنشان یک ریسک است و فقط ممکن است ناشر را متحمل هزینه‌های گزاف کند! کتاب دیجیتال می‌تواند تخیل و هنر را در هم بیامیزد و هم طرفداران کتاب و هم هنر را راضی نگه دارد. تغییر سلیقه مخاطب اتفاقی است که مدام به روزرسانی می‌شود و اگر در صنعت نشر جدی گرفته نشود صدمات جبران ناپذیری به فرهنگ و ادب وارد می‌شود.


مراقب تجاری شدن کتاب باشیم


اگر نشر بیش از فرهنگی بودنش یک تجارت محسوب شود آن‌وقت است که باید دنبال کتاب‌های سخیف و دم‌دستی بود. یعنی آن‌هایی که پول چاپ کتاب را دارند آن را با تیراژ بالا چاپ و از شهرتشان برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند. اینگونه کتابشان می‌شود پر فروش هفته و ماه و سال و همین فروش بالا وسوسه‌ای می‌شود که مخاطب آن را بخواند و وقتی می‌فهمد ارزش پول دادن نداشته که خیلی دیر است و کتاب لای کتاب‌های دیگرش در کتابخانه چشمک می‌زند. اصلاً یک قانون داریم که اگر پولدار باشی، اگر سلبریتی باشی یا اگر... هر چه بنویسی بی‌هدف و بی‌سر و ته هم که باشد فروش می‌رود. ناشر چه می‌خواهد جز یک سود بزرگِ نان و آبدار؟ بی‌خیال ارزش، فرهنگ و... اینگونه می‌شود که سلیقه مخاطب تغییر می‌کند و کتاب‌های زرد می‌شود در زمره پر فروش‌ها. مهم نیست چه مفهومی منتقل می‌شود، مهم نیست حال چند نفر بد می‌شود و چند دختر جوان به خیال یافتن مرد‌های رؤیاییِ سیاه چشم و مغرور جوانی‌شان را تبا ه می‌کنند.

کتاب بد فقط سلیقه مطالعه را عوض نمی‌کند. آن‌قدر قدرتمند است که می‌تواند بنیان خانواده را با موهوماتش به نابودی بکشاند. می‌تواند سلیقه انتخاب همسر و شیوه همسرداری و تربیت فرزند و ... را متحول سازد. می‌تواند نسل جدید را به چالش‌های جدید بکشاند. چالش‌هایی که با واژه‌های خوش آب و رنگ، دیدگاه و اعتقادشان را نشانه رود.

کتاب خوب بخوانیم


کتاب خوب هم خوب است اگر در مافیای صنعت نشر دوام بیاورد و خودش را نشان بدهد. کتاب، خوب است اگر فقط یک دوست و همدم تنهایی باشد و نه وسیله القای تفکرات به یک گروه از مخاطبان. کتاب خوب است به شرط آنکه خیالت بابت محتوای آموزشی کتاب‌ها راحت باشد و بتوانی آن را راحت دست کودکت بدهی.

کتاب خوب است اگر تو را آگاه‌تر و بیدارتر کند نه اینکه برای همه چیز و همه کس شک به جانت بیندازد. مهم مطالعه است. مهم دانا شدن است. چه فرقی می‌کند با ورق خوردن یک کتاب باشد یا با گوش دادن کتاب‌های صوتی. آنلاین باشد یا فایل فشرده. ملاک دانا شدن یک اجتماع است نه چانه زدن بر سر کاغذهایش.


حواسمان به کتابخوانی بچه‌ها باشد


کتاب این روز‌ها برای تربیت کودکانمان یک امر ضروری است. مفاهیم زندگی اجتماعی آنقدر گسترده است که نمی‌توان نشست و یکی یکی برایشان شرح داد. آن‌ها مفهوم صداقت را نمی‌دانند مگر آنکه حقیقتش را از دل قصه بیرون بکشند. نمی‌توانند حس همکاری را درک کنند تا قصه حیوانات جنگل را نخوانند. جامعه‌ای موفق است که کتاب از دست مردمانش نیفتد. جامعه‌ای که خرافات حرفی برای گفتن نداشته باشند و مردمش بر اساس منطق و دانش سخن بگویند و رفتار کنند. جامعه‌ای که مردمش کتاب‌های به درد بخور بخوانند و دانشی به آن‌ها افزون شود نه اینکه والدین مراقب خلوت و کتاب خواندن نوجوانشان باشند. آسیب تنهایی از شمشیر برنده‌تر است. قدرت تخیل آنقدر قوی است که نمی‌شود انکارش کرد یا آن را نادیده انگاشت. چه بسا کتاب‌های نامناسبی که اعتقاد و شخصیت فرد را از او می‌گیرند و چیزی را به او القا می‌کنند که خودشان اراده کرده‌اند. کتاب یار مهربان و بهترین همدم انسان است، اما گاهی همدم‌ها هم خیانت می‌کنند!
 
منبع: روزنامه جوان / کد خبر: ۹۷۷۶۶۸
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.