ماجرای اعزام بدون بازگشت چهرههای خبری در صداوسیما
سازمان صداوسیما تا به حال چندین چهره خبری داشته که هر کدام را به عنوان ماموریت به یک کشور اعزام کرده است؛ اعزامهایی که هیچ بازگشتی در پی نداشتهاند!
چندی پیش بود که در خبرها آمد «اسماعیل فلاح» مدیر خبر سابق دفتر صداوسیما در لندن که مدت ۹ سال به صورت ماموریتی در این کشور حضور داشت و گزارشهای ضد انگلیسی و ضد استکباری او شهره عام وخاص شده بود، بناست برای همیشه در این کشور بماند.
اما بعد از اینکه خبر مهاجرت فلاح به سرعت در فضای مجازی پیچید، او در پیج شخصی خود در فضای مجازی نوشت که نه مهاجرت کرده و نه پناهنده شده است، بلکه به ماموریتی دیگر از طرف معاونت فضای مجازی سازمان رفته است و قرار است گزارشهای او را در فضای مجازی ببینیم.
بعد از این اظهار نظر فلاح که آخرین مسئولیتش مجری ـ کارشناس شبکه خبر و در عین حال مدیر بخش فضای مجازی این شبکه بوده است، خبرنگار فارس این موضوع را از مسئولان ذی ربط در سازمان صداوسیما پیگیری کرد و در نهایت مشخص شد که آقای فلاح از تاریخ اول شهریور از معاونت سیاسی به معاونت فضای مجازی منتقل شده است و در واقع کارمند این معاونت محسوب میشود.
همچنین در همین رابطه یک مقام آگاه در سازمان صدا وسیما گفت: آقای فلاح از طرف سازمان برای اعزام به انگلستان ماموریتی ندارد و در مورد علت رفتنش باید خودش پاسخگو باشد.
همچنین در همین رابطه یک مقام آگاه در سازمان صدا وسیما گفت: آقای فلاح از طرف سازمان برای اعزام به انگلستان ماموریتی ندارد و در مورد علت رفتنش باید خودش پاسخگو باشد.
با پاسخ این مقام آگاه در صدا وسیما مشخص میشود فلاح هیچ ماموریتی از طرف سازمان ندارد با اینکه تلاش بسیاری کرد تا رفتنش ماموریتی ظاهر شود. اما آیا اسماعیل فلاح تنها فردی است که چنین راهی را خواسته یا ناخواسته انتخاب کرده است؟
پاسخ منفی است و دلیل آن هم وقوع اتفاقهای مشابه در چند سال گذشته است. به عنوان مثال تا چند سال پیش گزارشهای ارسالی از خبرگزاری صداو سیما را در برلین خبرنگاری با موها و چشمهای روشن به نام احمد صمدی تهیه میکرد که برغم تجارب نه چندان قویاش در تهران به ماموریتی سه ساله به برلین آلمان اعزام میشود، اما به ناگاه بعد از پایان سه ساله ماموریت و جایگزینی امیر شجاعی دیگر خبرنگار شناخته شده صداوسیما، دیگر خبری از احمد صمدی روی آنتن و در خبرگزاری صداوسیما نیست.
در نهایت مشخص میشود که او یکسال ماموریت بدون حقوق گرفته و بعد از اینکه در این یکسال کارهای اقامتیاش را انجام داد و شغل جدیدش را پیدا کرد، مقیم برلین شده است.
او در این مدت شرکتی تجاری را در آلمان و ایران ثبت کرد و فقط به ایران رفت و آمد میکند و خود و خانواده اش در برلین زندگی میکنند. البته جالبی ماجرا اینجاست که این فرد عطای بازگشت به ایران و سازمانی که او را به ماموریت خارجی فرستاده بود را به لقایش بخشید و منتظر شد تا حکم اخراجش از سازمان صدا وسیما صادر شود. آن هم در حالی که سی هزار یورو به سازمان بدهی داشت و هرگز هم آن را نپرداخت.
دیگر فردی هم که از خبرنگاران صداوسیما بود و قبل از فلاح مدیریت خبر دفتر لندن را برعهده داشت بهروز میرورزنده (همسر خواهرزاده اسماعیل فلاح) بود که خیلی بی سر و صدا پیش از فلاح در انگلستان ماندنی شد.
همچنین افراد دیگری هم از خبرنگاران سابق واحد مرکزی خبر سابق و خبرگزاری صدا وسیمای فعلی بودهاند که یا بعد از بازنشستگی یا در پایان ماموریتشان خارج از کشور را برای زندگی خود و خانواده برگزیدهاند افرادی مثل یدالله (سعید) شاهسون که بعد از بازنشستگی همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرده است.
این موارد چراغهای خطرند! چراغ خطری برای اعزام کنندگان این افراد بویژه تصمیم گیرندگان ثابت سی و چند ساله در سازمان صداوسیما، که چرا باید چنین انتخابهای اشتباهی انجام دهند و برای کسانی سرمایهگذاری کنند که هیچ بازخوردی از آنها به سازمان صدا وسیما برنمیگردد و اینکه چرا در حالی که ماموریت خارجی سه ساله است باید افرادی مثل فلاح که حضور در مناطق بحرانی، چون افغانستان دارند را سه دوره تمدید ماموریت کنند و ۹ سال در لندن نگه دارند تا کار به گرفتن پاسپورت دوم بکشد؟
به نظر میرسد با توجه به موارد پیش آمده در سازمان صداوسیما، رسانه ملی باید دقت بیشتری در انتخاب افرادی که برای اعزام به خارج از کشور میکند، داشته باشد و الزاماتی را در نظر بگیرد تا افراد اعزام شونده از موقعیت به دست آمده سوءاستفادههای این چنینی نداشته باشند.
پاسخ منفی است و دلیل آن هم وقوع اتفاقهای مشابه در چند سال گذشته است. به عنوان مثال تا چند سال پیش گزارشهای ارسالی از خبرگزاری صداو سیما را در برلین خبرنگاری با موها و چشمهای روشن به نام احمد صمدی تهیه میکرد که برغم تجارب نه چندان قویاش در تهران به ماموریتی سه ساله به برلین آلمان اعزام میشود، اما به ناگاه بعد از پایان سه ساله ماموریت و جایگزینی امیر شجاعی دیگر خبرنگار شناخته شده صداوسیما، دیگر خبری از احمد صمدی روی آنتن و در خبرگزاری صداوسیما نیست.
در نهایت مشخص میشود که او یکسال ماموریت بدون حقوق گرفته و بعد از اینکه در این یکسال کارهای اقامتیاش را انجام داد و شغل جدیدش را پیدا کرد، مقیم برلین شده است.
او در این مدت شرکتی تجاری را در آلمان و ایران ثبت کرد و فقط به ایران رفت و آمد میکند و خود و خانواده اش در برلین زندگی میکنند. البته جالبی ماجرا اینجاست که این فرد عطای بازگشت به ایران و سازمانی که او را به ماموریت خارجی فرستاده بود را به لقایش بخشید و منتظر شد تا حکم اخراجش از سازمان صدا وسیما صادر شود. آن هم در حالی که سی هزار یورو به سازمان بدهی داشت و هرگز هم آن را نپرداخت.
دیگر فردی هم که از خبرنگاران صداوسیما بود و قبل از فلاح مدیریت خبر دفتر لندن را برعهده داشت بهروز میرورزنده (همسر خواهرزاده اسماعیل فلاح) بود که خیلی بی سر و صدا پیش از فلاح در انگلستان ماندنی شد.
همچنین افراد دیگری هم از خبرنگاران سابق واحد مرکزی خبر سابق و خبرگزاری صدا وسیمای فعلی بودهاند که یا بعد از بازنشستگی یا در پایان ماموریتشان خارج از کشور را برای زندگی خود و خانواده برگزیدهاند افرادی مثل یدالله (سعید) شاهسون که بعد از بازنشستگی همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرده است.
این موارد چراغهای خطرند! چراغ خطری برای اعزام کنندگان این افراد بویژه تصمیم گیرندگان ثابت سی و چند ساله در سازمان صداوسیما، که چرا باید چنین انتخابهای اشتباهی انجام دهند و برای کسانی سرمایهگذاری کنند که هیچ بازخوردی از آنها به سازمان صدا وسیما برنمیگردد و اینکه چرا در حالی که ماموریت خارجی سه ساله است باید افرادی مثل فلاح که حضور در مناطق بحرانی، چون افغانستان دارند را سه دوره تمدید ماموریت کنند و ۹ سال در لندن نگه دارند تا کار به گرفتن پاسپورت دوم بکشد؟
به نظر میرسد با توجه به موارد پیش آمده در سازمان صداوسیما، رسانه ملی باید دقت بیشتری در انتخاب افرادی که برای اعزام به خارج از کشور میکند، داشته باشد و الزاماتی را در نظر بگیرد تا افراد اعزام شونده از موقعیت به دست آمده سوءاستفادههای این چنینی نداشته باشند.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲۸
در انتظار بررسی: ۰
فدای دست بریده ات، حاج قاسم،،،،،
در آغوش مادر سخت زندگی کردن بهتر است تا آسوده خاطر در آغوش همسایه.
اقا دروعععععععغغ
هر جا نزری فقط دروغ می بینی.
اقای فلاح انقدر از بدبختی فقر و بلاکت کارت خوابی انگلیسی ها گفته دلمون براشون میسوخت . هرچند یک پوند شده ۴۰هزارتومن
هر جا نزری فقط دروغ می بینی.
اقای فلاح انقدر از بدبختی فقر و بلاکت کارت خوابی انگلیسی ها گفته دلمون براشون میسوخت . هرچند یک پوند شده ۴۰هزارتومن
بهترین کار ممکن رو کردن.
یک روی سکه رفتن فلاح مردود شدن در امتحان محکمه وجدان است و مبتلا شدن به املا و استدراج که به قول معصوم ع شدیدترین شکل کیفر الهی در دنیاست و در آخرت توجیهی برای این خیانت ندارند. روی دیگر سکه پخمگی کسانی است که ۹ سال به حلقوم این شعبده باز بیسواد یورو می ریزند و بازی می خورند و باید منتظر عقاب الهی باشند.
من افتخار می کنم که برای دکتری رفتم خارج و با وجود امکان داشتن شغل و درآمد خوب و اقامت در شرایط ایدآل برگشتم به وطن و شهرم برای خدمت به مردم ایران. هر روز در مسیرم به سرکارم از جلوی مدرسه ابتدایی که کودکی ام در آنجا درس خواندم می گذرم و خاطراتم از دوران کودکی و معلم های گرانقدرم را با خود دارم. من مدیون آن مدارس و آن آموزگاران بزرگوار و مردم ایرانم. پشت کردن به همه آنها از نظر من کمال بی انصافی و نامردی است. گرچه در خارج حتما مقام و مرتبه بهتر و رفیع تری می داشتم، اما مسلما به مردمم پشت کرده بودم. افتخار می کنم که فرزند این سرزمینم و ایرانی ام. ایران دوستت دارم.
مدیران نالایق وتصمیم فله ای برای اعزام خبرنگار همین میشه که شده
بهشون پیشنهادهای بهتری میشه. یک زندگی طویلهای مدرن. کسانیکه چندین سال اونجا با پول خودشون زندگی کنند اگر برگردند به عقب همچین حماقتی نمیکنند. منتظر باشید چندسال دیگه توبه کنند.
اگر اینجور که شما نوشتید درست باشه،فقط اینه که این اقایون در این امتحان مردود شدن ،مثل خیلی های دیگه .،خداوند ما رو لحظه ای به خودمون واگذار نکنه
متاسفنه پس از انقلاب هیچ تلاشی جهت ساختن نیروهای انسانی کارامد نداشتیم. چرا که هیچ مسولی از کارش بازنشته نشد و هیچ نیروی کارامد دانا بیرون از حلقه قدرت پا نگرفت. اخرش شدیم این
از صد تا فیلتر گزینشی می گذرند تا وارد صدا و سیما شوند.صد تا توصیه نامه و تاییدیه می آورند تا بشوند خبرنگار. هزار تا گزارش از تظاهرات ضد امریکایی و ضد اروپایی در ایران تهیه می کنند تا بشوند خبرنگار اعزامی . دوهزار تا خبر از فقر و فساد و ظلم در امریکا ارسال می کنند تا موقع برگشت که می رسه ، معذرت می خوان و یک بیلاخ به همه میدن و میگن اینجا بهتره گور پدر وطن و کشور و ابروی نظام و ..
وقتی میتونی در کشوری بمونی که هیچیک از نگرانیها و استرسهای کشورمونو نداره چراکه نمونن؟؟؟
اقا > وقتی همه چی محیاست برای یک زندگی ایده ال چرا باید یرگردند ایرا ن ؟ زبان پول و مسکن مساوی است با کار و در آمد . مگه ایران چقدر بهشون می دند ؟ به عشق کی به یاد چی ؟
ناشناس
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۳
خب عزیز اینا میرن اروپا و آمریکا بدی اون کشورها رو میگن بعد میمونن همونجا و خوب زندگی میکنند بی خود میکنن اگه اونجا بده باید برگردن و اگه خوبه ثس خفه قان بگیرن و چیزی نگن
فلاح خیلی وقت بود اونجا پوند میگرفت از جیب مردم و گزا شهای تند بی خاصیت کیفرستاد، آخرش هم این، آخه چه لزومی داره یکی ۹ سال بمونه و اون یکی هرگز نتونه برا؟
به جای اینکه بگین چرا اینجوری شده که هر کسی فرصت میکنه فرار میکنه نتیجه گرفتین هر کسیو نفرستین که در نره... عجب
وای به روزی که بگندد نمک
کلا مد شده با پول بیت المال به صورت خبرنگار یا ورزشکار و یا هر چیزی که میشه ازش استفاده کرد به نام ایران از ایران می روند و بر نمی گردند. کاری به انتخابشون برای محل زندگی ندارم. خیانتی که به کشور و بیت المال کردند برام مهم هست و سوالم از اینها این هست که آیا توانایی این را داشتند که با هزینه شخصی هم اینکار را انجام دهند.
سوء استفاده نکرده استفاده کرده همانجا ماندگار شده
تفاوتها را دیده دیگه برنگشته
اینها آدم عاقل هستند
تفاوتها را دیده دیگه برنگشته
اینها آدم عاقل هستند
علتش اینه که تو سازمان هستن واز ماجراها بیشتر خبر دارن و واقعی تر.!!
كامي جون را يادتون رفت. كامران نجف زاده هم چند هفته اي يكبار خبري از نيويورك مي فرسته، اون هم مطمئنا بر نمي گرده.
مسائل اقتصادی و حقوق شهروندی و اجتماعی و دلگرمی نسبت به آینده را را مراعات و ایجاد کنید تا این مسائل پیش نیاید! به همین سادگی!
گزارشات حماسیشون فقط برای مردم ایرانه!
وقتی همه مسئولین و بچه هاشون اقامت اونجاهرا دارن اینا چرا نداشته باشن؟!تنها نکته منفی گزارش های ضد کشور مهمانشان است که خودشون عاشق اونجان ولی خبر بد میفرستن چون ازشون میخوان
صدا و سیما پر از فضولات حیوانی شده است.
باید دیوانه باشند تا به شرایط زندگی ایران بازگردند
خب فرق زندگی در خارج رو با ایران میبینند، خیلی باید احمق باشن که به ایران برگردند.
بله اخبار اینها ضد استکباری و ضد غرب فقط واسه ماست و پر کردن جیب و ساکن شدن خودشون و خانواده هاشون در غرب
واقعا جوک جالبیه
واقعا جوک جالبیه