کوه یخ مسایل اجتماعی را ببینیم
به تازگی انتشار فیلم ویدیویی از رفتار یکی از نمایندگان مجلس و برخوردش با کارمند یکی از ادارات دولتی، باعث سوژه ای داغ در فضای مجازی و متعاقبا فضای واقعی و اجتماعی گردیده است. از برانگیختن خشم کاربران فضای مجازی نسبت به کلام نماینده مذکور تا اظهار نظرها و توضیحات این نماینده به عنوان جوابیه ای بر این اتفاق و در نهایت عذرخواهی وزیر اقتصاد دولت دوازهم از این نماینده.
در این میان، مردم عادی تا چهره های فرهنگی و سیاسی درگیر این بحث شده اند. از مردمی که با عکس العمل ها و حرفایی تند، رفتار نماینده مجلس را به باد انتقاد گرفتند تا نخبگان فرهنگی و سیاسی ای که این برخورد را به عنوان نمادی از دموکراسی و فضای باز سیاسی در ایران ستودند و تشویق کردند.
نگاهی به ادبیات عامه در دوره های مختلف سیاسی و توجه به ادبیات روسای مختلف جمهوری و هیات دولت نشان از اثرگذاری نخبگان قدرت بر مردم عامی و عادی دارد. بر این اساس لزوم بررسی این اثرگذاری به ویژه در مواجهه با چنین اتفاقاتی ضروری می نماید.
**چنین برخوردهایی ویترین مشکلات جدی تر هستند
«مسعود عالمی نیسی» استاد دانشگاه و هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی علت وقوع چنین مسایلی در جامعه را در بهم ریختگی نظام نهادی اجتماعی ایران می بیند و معتقد است: هر نظامی آدابی دارد. چه نهاد علم باشد چه سیاست چه خانواده و ... این ها هرکدام آداب خودشان را دارند و امروز شما می بینید که آن سلسله مراتب، آداب و آن مناسک به تدریج در حال از بین رفتن هستند و تقید آدما به آن آداب کاهش یافته است.
وی افزود: مثلا در نهاد دانشگاه شاهد این هستیم که آن احترامی که دانشجو سابق بر این نسبت به استاد می گذاشت یا ارزش و تقدسی که استاد برای کار خودش در نظر داشت الان کمتر شده است؛ در عالم سیاست هم همین است. افراد متوجه جایگاه خودشان نیستند که باید یک سری اصولی را رعایت کنند. در خانواده هم نسبت پدر و مادر با هم و نسبت فرزند با آنان، بهم ریخته است؛ و باید گفت این وضعیت تا اطلاع ثانوی ادامه دارد و در حال تشدید شدن است.
این جامعه شناس تاکید کرد: این بهم ریختگی یا تشدد نهادی موجب گردیده است تا در فرایند انتخاب نمایندگان که شما در گذشته سابقه ای از فعالیت های مختلف علمی و فرهنگی و اجتماعی و... را در کارنامه آنان می دیدید به این معنی که سیری را برای رسیدن به این جایگاه طی می کردند؛ این روند امروز وجود نداشته باشد و به جای آن مسائل مالی به شدت مهم شده و اهمیت یابند (هزینه های انتخاباتی این را اثبات می کند). در نتیجه در جایی که پول نقشی بسیار مهم دارد، ورود افراد از انواع قشرها و عدم سابقه تحصیلی و فرهنگی و .. آنان مهم نیست. در نتیجه من این مساله و این نوع از ورود را مسئول بهم ریختگی جامعه در همه نهادها می دانم و به نظرم در انتخابات آینده باید حتی منتظر مواردی از این شدیدتر هم بود.
عالمی ادامه داد: این که افراد در هر جایگاهی که دارند تقلای جایگاهی دیگر را دارند (نماینده مجلس به دنبال هیئت علمی شدن است، استاد دانشگاه به دنبال نمایندگی مجلس است و مثال هایی از این دست) باعث می شود تا مناسک، آداب و شان جایگاهی که در آن قرار دارند را ندانند و رعایت نکنند.
وی خاطر نشان کرد: نخبگان قرار است که مملکت را اداره کنند اما وقتی در برخوردها و مهمتر از آن در تصمیماتشان فاقد این قدرت هستند و به شغل اصلی خود نپرداخته و آن را ارزشمند ندانند؛ به صورت طبیعی امور کشور ضعیف می شود و مردم کم کم به این فکر می افتند که کاری از دست آن نخبگان برنمی آید و این نخبگان در مقابل آنها قرار دارند. به خصوص چنین برخوردهایی که ویترین می شوند و رویه ی سطحی و بیرونی اصل ماجرا هستند، موجب »نامیدی»، «عصبانیت» و «اعصاب خردی» برای مردم می شوند که در نتیجه فاصله گیری بیش از پیش آنان نسبت به مسوولین را موجب می شود.
**نمایندگان مجلس گروه مرجع نیستند
«رضا صفری شالی» جامعه شناس و هیات علمی دانشگاه خوارزمی در تحلیل جامعه شناختی خود در باب اثرگذاری رفتار نخبگان سیاسی بر رفتار مردم عادی به پژوهشگر ایرنا گفت: نماینده مجلس یک الیت یا نخبه نیست. دلیلش هم منطقه و جایگاه این نمایندگان است. وقتی نماینده ای از منطقه ای با جمعیت 10 یا 15 هزار نفر انتخاب می شود و به مجلس راه می یابد اگرچه نماینده است ولی ضرورتا یک نخبه اجتماعی نیست که نماینده اکثریت یا بخش زیادی از مردم باشد. ضمن این که در آن جمعیت حداقلی، این فرد ممکن است که براساس روابط فامیلی یا رانت سیاسی و ... انتخاب شده باشد. به همین دلیل من این مساله را که ما بخواهیم این افراد را نخبه یا نخبگان اجتماعی بنامیم، به دلیل این که نمایندگان گاها با آرایی کمتر از 10 هزار نفر انتخاب می شوند، جزو نخبگان محسوب نمی کنم و به نظرم آنها نمی توانند به عنوان یک گروه مرجع مطرح باشند.
وی ادامه می دهد: اگرچه این فرد یک جایگاه اجتماعی را به عنوان نماینده بخشی از مردم کسب کرده است اما چون این ها (نمایندگان) تصور درستی از این جایگاه شان ندارند، فکر می کنند که نمایندگی مجلس جایگاهی است که فرد می تواند به واسطه آن نظراتش را بر دیگران اعمال کند و به هرکسی و جایی و سازمانی انتقاد کنند؛ در عین حال پاسخگویی و مسوولیت اجتماعی نداشته باشند.
«و چون کسی نیست که این ها را نقد کند و خروجی و عیار کاری آنها را ببیند، دچار نوعی از غرور کاذب می شوند. خصوصا کسانی که از مناطقی کوچکتر انتخاب می شوند و آن فرصت هایی که در اختیارشان قرار می گیرد، آنان را دچار نوعی از خودبزرگ بینی می کند که می خواهند در مواجه با مراجع مختلف، خارج از موازین اداری و سازمانی و ... با آنها به عنوان افرادی ویژه رفتار شود و تحویلشان بگیرند؛ در حالی که ضرورتا این گونه نیست و در کشوری که دموکراتیک باشد در مواجهه با قانون همه باید شرایطی برابر و یکسان داشته باشند».
**مردم از این رفتارها تاسف می خورند
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ممکن است که اینها بر قشر خاصی اثر بگذارند ولی از آنجایی که نماینده مجلس یک گروه مرجع ( Reference Group )نیست (گروهای مرجع عبارتند از؛ روحانیون، افراد دانشگاهی، ورزشکاران، هنرپیشه ها و ... ) و آنها با پایگاه های اقتصادی مختلف و از شهرهای بزرگ و کوچکی انتخاب می شوند، قدرت تاثیرگذاری گسترده روی مردم را ندارند و حداکثر اثرگذاری آنان از این جهت است که مردم از این رفتار ناراحت می شوند؛ آن هم از این بابت که چرا اینها خودشان را از سایر مردم متمایز می دانند و فکر می کنند که باید از امتیازات و حقوق ویژه ای برخوردار باشند؛
«اما از این جهت که این رفتار بتواند به عموم مردم تسری پیدا کند من مخالفم چرا که این رفتارها صرفا حالتی چندش آور را برای مردم ایجاد می کنند و این تنها می تواند باعث پرخاشگری و ناراحتی موقتی از جانب مردم شود، چرا که این گروه قادر به اثرگذاری گسترده و ماندگار در بین مردم نیستند».
فرجام سخن، البته از این نکته نیز نباید غافل شد که چنین رفتارهایی ظاهر و نوک کوه یخی است که نمایان و بیرون از آب است و برانگیختن توجه و نگرانی نسبت به قسمت ریشه ای و نادیدنی آن باید از سوی همه فعالان و برنامه ریزان فرهنگی مورد توجه و اهتمام قرار گیرد.
منبع: ایرنا