ماجرای تلخ این چند نخبه افغانستانی!
کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد با همه حاشیههایش برای ما دغدغههای یکسانی دارد؛ اما ماجرای قبولی نخبه های افغانستانی ساکن ایران، قصه متفاوتی است. تعدادی از رتبههای برتر کنکور ارشد امسال حالا در میانه مهرماه درمانده شدهاند؛ آنها برای به دست آوردن رتبه خوب، راه طولانی و ناهمواری را پشت سر گذاشتهاند، و حالا که قرار است شیرینی موفقیت را بچشند بهناچار باید انصراف بدهند و برگردند سر خانه اول.
در این گزارش مجله مهر به نمایندگی از بقیه رتبه های برتر با «امیرحسین امینی» و «روح الله محمدی» صحبت کردیم. صدایشان خسته بود و انگار طعم پیروزی و رتبه یک و دو رقمی با این تصمیم ناگهانی، دیگر برایشان لطفی ندارد. شمرده و محترمانه از دردها می گویند و از اینکه ای کاش شوق ادامه تحصیل از آنها گرفته نشود. آنها نماینده جوان یک نسل آگاه و دغدغهمند از مهاجرین هستند؛ شاید کسانی از جنس شهدای نخبه مدافع حرم افغانستانی؛ مثل شهید مصطفی کریمی و شهید مهدی صابری.
غیرقانونی بودم، هفت سال نتوانستم درس بخوانم
«امیرحسین امینی» متولد سال ۷۴ در مشهد است و ساکن قم؛ ورودی ۹۳ کارشناسی دانشگاه تهران بوده و امسال هم رتبه ۷ کنکور ارشد رشته مهندسی معدن را با گرایش مکانیک سنگ به دست آورده است. «روح الله محمدی» هم متولد سال ۶۵ شهر مشهد و ساکن قم است. کارشناسی را با معدل ۱۹ در رشته علوم سیاسی دانشگاه مفید قم تمام کرده و امسال در دوره روزانه دانشگاه تهران، رشته مطالعات منطقهای گرایش آسیای جنوب شرقی قبول شده است، آن هم با رتبه ۴۰ .
اردیبهشت سال ۹۴ دستور متفاوت رهبری نور امیدی شد در دلهای مهاجرین: «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند.» این حکم به دوران نوجوانی این داوطلبها قد نمی داد و بی مدرک بودن در تحصیلات روح الله وقفه انداخت: «دوران ابتدایی شاید ۶-۷سال چون مدرک اقامتی معتبری نداشتم، نتوانستم درس بخوانم. وقتی از مشهد آمدیم قم و این مشکل برطرف شد، شروع کردم به درس خواندن در کلاسهای شبانه و در نهایت دیپلم را هم با آموزش از راه دور گرفتم؛ و بعد هم کارشناسی را تمام کردم.» بعد از دوره کارشناسی، یک سال کامل از وقتش برای خانواده و کار و ...می گذرد و درس میخواند تا اینکه با رتبه ۴۰ قبول میشود: «این یک سال خیلی پراسترس و پرفشار بود؛ اما این مصوبه انگیزه و امیدی به من و همه دانشجویان افغانستانی می داد که بهتر درس بخوانند و علاقهشان را دنبال کنند. احساس میکردیم حالا نگاه دولت ایران و وزارت علوم به دانشجویان افغانستانی نگاه نخبه پروری است.»
سالها سخت درس خواندیم و سخت کار کردیم
خیلی از مهاجرین با رتبه های برتر کنکور ارشد، چه دختر و چه پسر، مثل خیلی از جوان های افغانستانی کمک خرج خانواده هستند. به ویژه اینکه آنها باید خرج سنگین تحصیل را هم بدهند. امیرحسین می گوید کار کردن برای ما یک فعالیت عادی است: «حرفه خاصی نداشتم اما بیشترِ تعطیلات را سرکار میرفتم. هرکاری گیرم می آمد: بنایی، شاگردی و ...» محمدی هم از کلاس پنجم کار را شروع کرده و می گوید عموم خانوادههای مهاجرین علاقه خیلی زیادی به تحصیل فرزندانشان هستند و از هیچ کاری برای آنها دریغ نمی کنند؛ هرچند در این شرایط سخت اقتصادی نمی شود توقع زیادی از خانواده ها داشت: «خرج تحصیل ما زیاد بود ولی چون اشتیاق خیلی زیادی داشتم، آن سالها مثلا سالی نزدیک ۴۰۰-۵۰۰ هزار تومان هم برای شهریه درسم می دادم که مدرک دیپلم را بگیرم. همه کاری کردم؛ از کارگری ساختمان بگیرید تا دوختن پشتی مبل و خدمات کامپیوتری و ... سعی می کردم کارهایی را انتخاب کنم که خرج تحصیلم را بدهم و از طرفی به درسم لطمه نزند.» می گوید با تغییر مصوبه معافیت از شهریه، همه ما بعد از این همه تلاش خیلی ناامید شدهایم. با این شرایط اگر بخواهیم درس بخوانیم باید اول برویم سراغ همان کارگری ساختمان و کارهای سخت؛ همان کارهایی که دیگران حاضر نیستند انجام بدهند و این در شأن دانشجوی نخبه نیست.
گفتند اصلا این قانون را هیچوقت نداشته ایم!
حالا ترم اول دانشگاهها شروع شده اما رتبه های برتر مهاجرین به جای حذف و اضافه و شرکت در کلاس ها، باید دنبال رسیدگی به وضعیت شهریه باشند: «ما از زمان کنکور امسال، مراجعات مکرر داشتیم به سازمان امور دانشجویان، اما به جواب های ضد و نقیض و مبهم رسیدیم. اول که رتبه کنکور را دیدیم برای گرفتن نامه معافیت رفتیم و آنها هم گفتند مدارک خودتان را بدهید به دبیرخانه سازمان و منتظر باشید؛ اما کمی بعد حرف عوض شد؛ با ما تماس گرفتند و گفتند بروید ثبت نام کنید و از طریق دانشگاه خودتان درخواست بفرستید که با شخص طرف نباشیم. اما دانشگاه ها هم اظهار بی اطلاعی می کردند و می گفتند تا همین الان هیچ بخشنامه ای به ما ابلاغ نشده است. بعدها یکی دو دانشگاه هم با سازمان امور دانشجویان تماس گرفته اند و در نهایت این جواب را شنیدهاند که ما فقط رتبه های یک تا سه کنکور را از شهریه معاف می کنیم.»
روح الله محمدی می گوید سازمان امور دانشجویان حتی تا مهرماه به آنها خبر جدیدی نداده است: «قبل از کنکور تماس گرفتم با دفتر اموردانشجویان خارجی سازمان امور دانشجویان و پرسیدم این مصوبه هنوز برقرار است؟ گفتند بله هست. ۳۱شهریور خبرهایی پیچید؛ تماس گرفتم با سازمان و گفتند این مصوبه هیچ وقت برای رتبه های زیر ۱۰۰ ارشد نبوده است! گفتم سالهای قبل این قانون وجود داشته و اسناد آن حتی در اینترنت موجود است. گفتند شما یک نفر را بیاورید که سالهای قبل از رتبه های زیر صد بوده و این امتیاز را گرفته که ما اسم چند نفر را از دانشگاه تهران، صنعتی شریف، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، بهشتی و فردوسی بردیم که مهاجر بوده اند و معاف شده اند. اما دیگر جوابی ندادند.» سفارت افغانستان هم به این ماجرا ورود می کند ولی با این جواب روبرو می شود که این رویه اصلا پیش از این وجود نداشته! همین رتبه های یک تا سه هم باید مدارک ثبت نام بیاورند، ما ارجاع می دهیم به شورای بورس، ممکن است مورد قبول واقع بشود یا نه. آنها تلاش می کنند با دکتر عبدالحمید علیزاده، مدیرکل امور دانشجویان غیرایرانی سازمان امور دانشجویان جلسه ای داشته باشند که در این مدت هیچ امکانی برای صحبت فراهم نمی شود.
غافلگیر شدهایم؛ و شاید انصراف بدهیم
بچه ها می گویند برای پرداخت شهریه برنامه ریزی نکرده اند و حالا در یک عمل انجام شده قرار گرفتهاند. این یک موضوع طبیعی است؛ هر مصوبه ای که قرار است عوض شود باید قبل از کنکور اعلام شود، ولی این تغییرات تا زمان ثبت نام بچه ها در دانشگاه مبهم باقی می ماند. از طرفی در تحصیلات تکمیلی شهریه ها به ترمی ۳-۴ میلیون تومان هم میرسد؛ و رتبه های برتر میگویند اگر میدانستند مصوبه معافیت از شهریه حذف خواهد شد، شاید ادامه تحصیل نمی دادند. نکته دیگر اینکه شهریه دانشگاهها با هم فرق می کند. خیلی ها با رتبه خوب، تهران را انتخاب کردند ولی اگر از قبل میدانستند، دانشگاهی را انتخاب می کردند که شهریه کمتری دارد یا مثلا دانشگاه محل زندگی را انتخاب می کردند که مخارجشان هم کمتر شود: «همین امروز دانشگاه تهران حذف و اضافه بود. من رفتم اما گفتند چون دانشجوی اتباع روزانه هستید باید حتما علیالحساب دو میلیون پرداخت کنید. من هم این چرخش ناگهانی مصوبه را پیش بینی نکرده بودم و نمیتوانم پرداخت کنم. گفتند اگر نتوانم پرونده ام بعد از رفتن به کمیسیون ممکن است به محرومیت از تحصیل برسد. دوستان دیگر که شاید نزدیک ۳۵ نفر باشیم هم همین مشکل را دارند.»
اتحاد کسبه محل برای تحصیل یک کودک مهاجر
رتبه های برتر کنکور می گویند همکلاسی ها و همسایه های ایرانی در همه این سالها خیلی وقتها از ادامه تحصیل آنها حمایت کرده اند و برخوردهای برادرانه و محبت آمیز داشته اند: «من سالهای پیش در شهری مسافر بودم، فرزند یکی از هموطنهایمان را دیدم که روز اول مدرسه راهش نداده بودند. کسبه آن محل جمع شده بودند، بچه را برده بودند مدرسه و با مدیر برخورد قاطعی داشتندکه نباید جلویش را بگیرید! ما همه جواز کسبهایمان می گذاریم تا اجازه بدهید درس بخواند.» آنها تاکید می کنند اگر اجازه داشته باشیم درس بخوانیم، وضع همه ما بهتر خواهد شد: «یکی از عواملی که باعث می شود مهاجرت از بین برود، بحث گسترش علم و دانش است؛ این را هموطنان و برادران ما در جمهوری اسلامی درک کردهاند و می دانند حمایت از تحصیل آثار خوبی خواهد داشت. نتیجه آن را هر دو ملت که از قدیم برادر هم بوده اند، خواهند دید.»
م نجفی
عضو هیات علمی دانشگاه شریف
هزینه 40 سال حضور افغانی ها در ایران، اگر سالی 8 میلیارد دلار باشد، عدد 320 میلیارد دلار می باشد
اگر کسی در سوریه جنگیده به مردم ایران چه ربطی داره!!!
طرف یک افغانی بوده و تو سوریه جنگیده، به مردم ایران چه ربطی داره!!!
اگر خدمت کردند به ایران، در مقابلش پول گرفتند و بدتر این که بسیاری از این پول ها رو از ایران خارج کردند
از علما و دانشمندان بخصوص اینکه مبلغ ناچیزی دریافت می کنند، دریغ کردن در شان جمهوری اسلامی نیست.
به هر حال نخبه از هر دیاری که باشد ارزشمند است حتی اگر خرجش کنی بعد استفاده اش را میبری با قوانینی که در مورد بورسیه هست
مث ایرانیایی که تو دانشگاههای خارجی بورسیه میشن
این بی تدبیری دولت به اصطلاح تدبیر است