67 سال سن دارم دو دخترم خارج از کشور زندگی میکنند و پسرم در تهران همسایه من است اخرین احوال پرسی دخترانم از من و مادرشان برمیگردد به ششم فروردین امسال که سال نو را از طریق اینترنت تبریک گفتندو اخرین دیدار با پسرم برمیگردد به یازدهم فروردین که به دیدن من و مادر بیمارشان امد دخترانم پارسال 30 روز ایران بودند که سهم من و مادرشان از این اقامت سی روزه شد دو تا ناهار و یک شام نوه هایم را چهار سال است ندیده ام نوه های پسریم را هم چهار ماه است ندیده ام در عوض گربه ولگردی در پارک قیطریه است که وقتی برای پیاده روی میروم انجا بلافاصله به دیدنم می اید و برای لقمه نانه کلی خور خور میکند نه من پدر بدی بودم و نه مادرشان مادر بدی با حقوق معلمی من و مادرشان سه فرزند تربیت کرده ایم دو تا از انها چشم پزشکند یکی از دخترانم هم دندانپزشک اما یک گربه و چند تا پرنده محبتشان بیشتر از انها است