امسال بر خلاف سالهای گذشته آمار تعداد داوطلبان گروه علوم انسانی در
کنکور به تعداد داوطلبان علوم تجربی نزدیک شده است، افزایش اقبال به رشته علوم انسانی در کنکور چند سالی است که با شیب قابل توجهی دیده میشود. جهش در بخش علوم انسانی در حالی است که تعداد شرکت کنندگان گروه ریاضی هم به شدت کاهش یافته است. محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزشی در گفتگو با همشهری دلایل گرایش بیشتر داوطلبان به سمت رشته انسانی را تشریح کرده است. مشروح این گفتگو در پی میآید:
چه دلیلی وجود دارد که داوطلبان کنکور امسال گرایش بیشتری به رشتههای انسانی پیدا کرده اند؟این موضوع فقط مربوط به کنکور امسال نیست. در واقع سالهاست رویگردانی از
رشته ریاضی موجب شده تا گرایش به سمت رشتههای علوم انسانی و تجربی بیشتر باشد. علت هم این است که به دلیل عدم نیازسنجیهایی که باید در هر کشوری هر چند سال یک بار انجام بگیرد و برنامه ریزان بدانند که نیاز کشور در رشتههای مختلف چیست ملاک انتخابها بیشتر بر اساس تمایل خانوادهها که پیشینه ۶۰ یا ۷۰ ساله دارد، صورت میگرفت. دلیل این نوع گرایش خانوادهها هم به روند توسعه در ایران باز میگردد. در آن دوران، چون قرار بود این توسعه صنعتی باشد کشور به فارغ التحصیلان رشته ریاضی یعنی گروههای مهندسی و زیرگروههای آن نیاز داشت لذ این سنگ بنا از همان زمان گذاشته شد و بسیاری از داوطلبان کنکور وارد رشتههای فنی و مهندسی شدند، این رویه حتی تا بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد، اما به تدریج که اقتصاد کشور از مبنای صنعتی بنیاد به سمت فروش نفت رفت و سهم صنعت نسبت به فروش نفت به مرور کاهش پیدا کرد دانشجویان زیادی که در رشتههای فنی و مهندسی فارغ التحصیل شده بودند عملا بازار کاری در اختیار نداشتند و جذب کارهای غیر مرتبط با تخصص شان میشدند. اما از پیکی که ما ۲۰ سال پیش برای هجوم داوطلبان و خانواده هایشان به سمت ریاضی داشتیم آرام آرام کاهش شد و این جهت گیری تغییر کرد و گرایشها به سمت رشتههای تجربی و انسانی رفت. البته تجربی اولین اولویت بود، اما حالا در آمار تازه به نظر میرسد بسیاری از داوطلبان با توجه به ارتباطاتی که در فضای مجازی دارند و شناختی که خانوادهها و نزدیکانشان در خصوص رفتن به دانشگاه پیدا کرده اند به تحصیل در رشته انسانی تمایل پیدا کرده اند. این داوطلبان از سویی نمیخواهند امتیاز دانشگاه رفتن را از دست بدهند از سویی هم نمیخواهند دردسرهایش را به جان بخرند، چون رشته ریاضی و تجربی به لحاظ محتوای آموزشی در دوره دانشگاه حتی دبیرستان مطالب سختتری دارند و نیاز به صرف زمان بیشتری برای آموزش نیز هست، مطالبی که مفهومی هستند و دروس برای پاس شدن حتما نیاز به استاد و معلم دارند، اما عموما داوطلبان میتوانند از پس رشتههای علوم انسانی بر بیایند، چون غالبا چندان کلاس محور و استاد محور نیست؛ لذا به نظر میرسد داوطلبان دوست دارند هم دوران تحصیل در دبیرستان را با آسایش بگذرانند هم در دانشگاه زمان زیادی برای تحصیل صرف نکنند. چرا که هم فشار اجتماعی هم خانوادگی بر این افراد هست که به دانشگاه بروند.
لحاظ شدن شرط معدل در کنکور تا چه اندازه در انتخاب رشته علوم انسانی در دوره دبیرستان و ادامه آن در دانشگاه توانسته اثر گذار باشد؟بله قطعا همینطور است و داوطلبان تمام تلاش خود را به کار میگیرند که بتوانند از سد کنکور با هر ابزاری که میتواند کمک کننده باشد، عبور کنند. قطعا کسب معدل بالا در رشته علوم انسانی بسیار آسانتر از رشته ریاضی است. البته به این موضوع هم اشاره کنم که ما در رشته علوم انسانی با شمار زیادی از صندلیهای خالی در
دانشگاهها مواجه هستیم. از همین رو داوطلبان راحتتر میتواند از مانع کنکور عبور کنند و دانشگاه برایشان دست یافتنی شود.
آیا نبود معلم ریاضی در برخی شهرهای دورافتاده هم به گرایش داوطلبان به سمت رشته علوم انسانی دامن زده است؟این کمبود بیشتر در مناطق محروم است که ۲۵ تا ۳۰ درصد کشور است و معلمان فیزیک و ریاضی عموما تمایل به تدریس در این نقاط ندارند. اما قطعا این موضوع هم در افزایش گرایشها به سمت علوم انسانی بی تاثیر نیست چرا که این رشته نیاز به ابزارهای آموزشی خاص ندارد و دروس عموما حفظی هستند که داوطلب میتواند به تنهایی با کمی تلاش از پس آن برآید.
بیشتر بخوانید:
هدایت تحصیلی تا چه اندازه موجب شده تا گرایش داوطلبان به سمت علوم انسانی بیشتر شود؟ نقش خانوادهها تا چه اندازه تاثیر گذار است؟آموزش و پرورش در یک دوره ۱۵ ساله دورخیزی برای گسترش رشتههای فنی و حرفهای و کاردانش انجام داد و شاخصههای تعیین رشتههای ریاضی و تجربی را افزایش داد تا بچهها به سمت این رشتهها و علوم انسانی گرایش پیدا کنند. از طرفی طبق آمارها افت آموزشی در دوره دبستان و متوسطه اول و مشکل در یادگیری درس ریاضی و درنتیجه افت نمره و معدل موجب میشود وقتی دانش آموزان به مشاور مراجعه میکنند تنها در رشته علوم انسانی یا فنی و کاردانش توانایی ادامه تحصیل دارند که این موضوع قطعا روی روند گرایشها تاثیر گذاشته است. از یک سو اغلب دانش آموزان علاقه به درس خواندن ندارند و از سوی دیگر خانوادهها فکر میکنند تنها راه رفتن عاقبت به خیری فرزندانشان این است که به دانشگاه بروند، این دو عامل موجب شده عموما هدایت تحصیلی به سمت دور کردن بچهها از ریاضی و تجربی و هدایت به سمت رشته انسانی باشد. عموم بچهها به حرف والدین خود در انتخاب رشته گوش نمیدهند، چون فارغ از علایق توانایی دکتر یا مهندس شدن که بیشتر خانوادهها به دنبالش هستند را ندارند. عموما تحصیل والدین در برخی رشتههای خاص و کسب تخصص و کار در رشتههای غیر مرتبط هم به اینکه بخواهند فرزندانشان را به سمت رشتههای کم دغدغهتر در دانشگاه هدایت کنند بی تاثیر نیست و والدین سعی میکنند نگاه واقع بینانه تری در هدایت فرزندانشان داشته باشند.. بخشی از هدایتهای تحصیلی هم در مناطق محروم است که عموما دانش آموزان با هدایت معلمان و کادر آموزشی مدرسه به سمت رشتههای انسانی گرایش پیدا میکنند
فضای مجازی چطور؟البته فضای مجازی هم در نوع انتخاب دانش آموزان بسیار تاثیرگذار بوده است. عموما بچههایی که در دوران بلوغ دست به انتخاب میزنند، از والدین حرف شنوی ندارند و کار خودشان را انجام میدهند.
بازار محور بودن رشتههای علوم انسانی تا چه اندازه مورد توجه است و میتواند آینده شغلی بهتری را برای فارغ التحصیلان رقم بزند؟قطعا بازار محور بودن یک رشته بسیار مورد توجه داوطلبان و خانواده هایشان قرار دارد. مثلا در رشتههای علوم انسانی اغلب گرایشها به سمت حقوق، روانشناسی، اقتصاد، مدیریت بارزگانی، صنعتی و حسابداری است چرا که بازار کار بهتری دارند و پولساز هستند. افراد وقتی بدانند که رشتههای پولساز با دردسرهای کمتری وجود دارد قطعا به سمت انتخاب آن رشته خاص تمایل پیدا میکنند.
کاهش داوطلبان رشته ریاضی و بی میلی به تحصیل در رشتههای مهندسی و عمرانی نگران کننده نیست؟گرایش به سمت رشتههای ریاضی را باید از دو زاویه مورد توجه قرار داد. یک زاویه دید مربوط به خانواده است یک زاویه مربوط به مدیریت کلان کشور است. در حال حاضر که صنعت وتوسعه کشور دارای مشکلاتی است و عدم اطمینان به اصلاح اوضاع اقتصادی به شکل خودکار به سمت فرزندانمان منتقل میشود. اگر مسئولان و تصمیم گیران کشور به یک تجمیع برسند که به شیوهای میخواهند در مسیر توسعه گام بردارند میتوان در خصوص این سوال شما نظر داد. شیوههای گذشته برای توسعه کشور منسوخ شده است یعنی توسعه صنعتی با تحریمهای موجود زمین گیر شده است. اگر مدیران کشور تصمیم بگیرند که کشور به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد و کدام روش توسعه را در پیش خواهد گرفت. در آن زمان متناسب با آن تصمیم باید تغییراتی را در ساختار آموزش در دبیرستان و آموزش عالی ایجاد کرد و جامعه دانشگاهی را کارآمدتر کرد.
منبع: همشهری آنلاین