این کار نهتنها مسیرهای بیشتری را به روی ما میگشاید، بلکه ما را باهوشتر نیز میکند. کودکان از یک ویژگی ذاتی برای یادگیری زبان برخوردارند تا بتوانند ارتباط برقرار کنند. اما با افزایش سن، پذیرش زبان جدید برای مغز دشوارتر میشود. ما در کودکی قوانین دستور زبان مادری خود را بهطور طبیعی یاد میگیریم و این زبان مادری پایه و اساس زبانهای دیگری است که در زندگی میآموزیم. در ادامه به چهار سوال رایج در خصوص یادگیری زبان جدید پاسخ میدهیم.
چرا یادگیری زبان برای کودکان آسانتر است؟
در حالی که برخی عقیده دارند زبان آموزی ویژگی ذاتی انسانهاست، اما یکی از دلایلی که کودکان زبان را بهتر میآموزند این است که آنها به میزان زیادی - طبق برخی برآوردها، حدود ۱۰ هزار ساعت در چهار سال اول زندگی خود- در معرض زبانآموزی قرار دارند.
این که کودکان در سنین اولیه زندگی هیچ زبانی را به طور کامل نیاموختهاند نشان میدهد آموختن زبان برای آنها سختتر از چیزی است که بسیاری از مردم تصور میکنند. درست است که بر اساس مطالعات، کودکان در سنین بسیار پایین قادر به درک و تفکیک بین تقریبا ۸۰۰ صدایی هستند که همه زبانهای انسانی را میسازند، اما نوزادان تکزبانه، توانایی شنیدن تفاوتهای ظریف بین صداها را در سال اول زندگی از دست میدهند، زیرا آنها در زیرمجموعه اصوات یا «واج»های یک زبان تخصصیتر میشوند. برای مثال زبان انگلیسی فقط از حدود ۴۰ واج استفاده میکند. برخی افراد تصور میکنند یادگیری همزمان دو زبان باعث میشود در نهایت کودک نتواند «بهدرستی» به هیچ یک از آن دو زبان صحبت کند. اما چنین چیزی درست نیست. نتایج تحقیقات نشان داده کودکان در یادگیری همزمان بیش از یک زبان مهارت دارند. فقط باید این فرصت را داشته باشند که از هر دو زبان استفاده کنند.
عامل «سن» چقدر در یادگیری زبان خارجی نقش دارد؟
برخلاف کودکان، بزرگسالان در یادگیری زبان خارجی دچار مشکل میشوند. دلیلش این است که با افزایش سن، خاصیت انعطاف و قالبپذیری مغز کاهش مییابد. یک نظریه دیگر میگوید مشکل بودن یادگیری زبان دوم برای بزرگسالان میتواند به این دلیل باشد که بزرگسالان بیش از آن که به شیوه کودکان به یادگیری زبان بپردازند، سعی میکنند بیشتر روی نکات ظریف تمرکز کنند.
رابرت بلی ورومن در کتاب «دیدگاه زبانی درمورد یادگیری زبان دوم» توضیح میدهد بزرگسالان به یادگیری یک زبان خارجی به عنوان یک فرآیند حل مسأله و نه بهعنوان یک روش ارتباطی رو میآورند.
یعنی حتی اگر بزرگسالان در مراحل اولیه یادگیری یک زبان جدید، پیشرفت سریعی داشته باشند، افرادی که در اوایل زندگی در معرض زبانهای خارجی قرار داشتهاند نسبت به آنها مهارت بالاتری کسب میکنند. با این حال، هرگز نباید امید را از دست داد.
نتایج مطالعات دیگر نشان داده است در برخی موارد بزرگسالان قادرند در یک زبان خارجی مهارتی مانند افراد بومی آن زبان کسب کنند. کارا مورگان-شورت، استاد دانشگاه ایلینوی در شیکاگو میگوید: «نهتنها برخی بزرگسالان میتوانند زبان خارجی جدید را بهشیوه کودکان یاد بگیرند، بلکه میتوانیم افراد بزرگسال را با بهترین شرایط یادگیری یک زبان خارجی تطبیق بدهیم».
چقدر طول میکشد تا به طور کامل به یک زبان تسلط پیدا کنیم؟
برآوردها گسترهای بین ۴۰۰ تا ۲۰۰۰ ساعت را نشان میدهند. اما واقعیت این است که مدت یادگیری به فرد یادگیرنده و دلایل او برای یادگرفتن بستگی دارد. نتایج تحقیقات نشان میدهد کسانی که خودشان میخواهند زبانی را یاد بگیرند در یادگیری آن مؤثرتر عمل میکنند نسبت به کسانی که به آنها گفته میشود زبانی را یاد بگیرند.
همچنین براساس مطالعات، دوزبانهبودن میتواند به فرد در یادگیری یک زبان جدید کمک کند. این در حالی است که افراد دوزبانه متوجه میشوند هیچ ارتباط ذاتی بین یک کلمه و معنای آن وجود ندارد. پس چرا این طور است؟ برخی زبانشناسان عقیده دارند تفاوتهایی بین مغز افرادی که به بیش از یک زبان صحبت میکنند و یک زبانهها وجود دارد. با این حال، یافتههای علم اعصاب هنوز در این مورد روشن نیست: محققان در مورد این که آیا زبانهای مختلف به طور یکجا یا جداگانه در مغز ذخیره میشوند، کاملاً توافق ندارند.
سختترین زبان برای یادگیری کدام زبان است؟
معمولا تصور بر این است که یادگیری بعضی از زبانها (مانند روسی، عربی یا ژاپنی) دشوارتر است. با این حال، این یک تصور کاملا ذهنی است. به طور طبیعی، نوعی ترجیح عصبی نسبت به زبانهای نزدیک به زبان مادری در همه افراد وجود دارد. این اتفاق بهویژه هنگامی رخ میدهد که کلمات همریشه زیادی در دو زبان وجود داشته باشد.
در عین حال، پردازش زبانهایی با آواهای بسیار متفاوت دشوارتر است، زیرا بسیاری از افراد نمیتوانند تفاوت آواهای زبان دوم را از هم تمیز دهند. به عنوان مثال، زبانهایی مانند تایلندی، چینی یا ویتنامی برای تشخیص معنای واژگانی یا دستوری از آواها استفاده میکنند و اساسا، نحوه تلفظ کلمات میتواند معنی آنها را تغییر دهد. اما اگرفردی با یک زبان آهنگین آشنایی داشته باشد مطمئنا یادگیری یک زبان آهنگین دیگر برایش آسانتر خواهد بود.
۴ شگرد علمی تقویت زبان آموزی
تکرار با فاصله
تکرار با فاصله از تکنیکهای یادگیری زبان است که به حفظ واژگان زبان جدید کمک میکند. در این تکنیک بعد از یادگیری کلمات برای بار اول، مدتی به ذهن استراحت داده میشود و سپس دوباره کلمات مرور میشود. سپس بار دیگر ذهن مدت بیشتری استراحت میکند و دوباره به مرور کلمات میپردازد و این روند به همین صورت ادامه پیدا میکند. مطالعاتی که درباره مزیتهای روش تکرار با فاصله انجام شده حاکی از این است که زمانهای استراحت بین بازههای یادگیری، به یادگیری بهتر کمک میکند.
یادگیری قبل از خواب
نتایج یک تحقیق در سال ۱۳۹۵/ ۲۰۱۶ نشان میدهد تکرار عادت «تمرین و خواب» میتواند بر حفظ و ماندگاری بیشتر اطلاعات در ذهن تاثیرگذار باشد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد خواب باعث ثبت و ماندگاری واژگان بیشتری در مغز شده و اطلاعات برای مدت طولانیتری حفظ میشود.
یادگیری محتوا
یک مطالعه که نتایج آن در ژورنال کمبریج منتشر شد نشان داد افرادی که بیشتر از یادگیری یک زبان به خودی خود سعی میکنند یک محتوا را به کمک آن زبان بیاموزند عملکرد بهتری در یادگیری دارند. بعد از یادگیری اصول یک زبان جدید، اضافهشدن یک محتوا مانند خواندن یک کتاب، نوشتن یک نامه یا صحبت با افراد بومی بهارتقای مهارت زبانآموزی کمک میکند.
یادگیری به شیوه کودکان
توانایی چشمگیر نوزادان در تشخیص اصوات زبان و بهخاطرسپردن آنها از عوامل یادگیری سریع آنهاست. هرچند با افزایش سن، این توانایی شگفتانگیز در بهیادآوردن و تشخیص صداها کاهش پیدا میکند، تکرار و تمرین اصوات یک زبان خارجی بهجای تمرین دستور زبان و واژگان آن زبان، به نوعی شبیه استفاده از شیوه کودکان برای یادگیری زبان مادریشان است که میتواند به یادگیری سریعتر و بهتر زبان کمک کند.
منبع: روزنامه جام جم