تابناک جوان به نقل از ایرنا : این روزها از مشکلات گریبان گیر بسیاری کسب و کارها زیاد صحبت می شود. اما فضای استارتاپی نیز از مشکلات در امان نمانده و خداحافظی چند کسب و کار بزرگ استارتاپی با تعدادی کارکنان، خبری ناراحت کننده از زیست بوم کارآفرینی کشور است.
البته از سایر کسب و کارها و اصناف هم این خبر به اشکال دیگر به گوش می رسد که بحث جدیدی نیست؛ در واقع در شرایط متفاوت اقتصادی همه جای دنیا این اتفاقات رخ می دهد.
اما در مورد کسب و کارهای استارتاپی داستان رشد حبابی و کاغذی خیلی از این شرکتها را نمی شود پنهان کرد، یا وقتی شرکتی که اصلا درآمد یا مدل مشخص کسب و کار ندارد در اندازه یک شرکت یا کسب و کار رشدیافته به صورت مجازی و حبابی بزرگ و با مبالغ بالا سهامش خرید و فروش می شود، حباب های بزرگ در زنجیره کسب و کارهای استارتاپی کشور پدید می آید.
درمواجهه با این حجم، بزرگ نمایی عملا ظرف و اندازه آن کسب وکار نوپا روی کاغذ بزرگ شده است ولی در عمل چطور؟ با بروز یک بحران یا تغییر دیگر به راحتی نمی تواند به خرج های سابق خود ادامه دهد. در عمل این شرکت ها به یک بودجه مشخص وابسته بودند و با قطع شدن این بودجه رشد حبابی آنها از بین رفته و دیگر خبری از بیلبوردهای مختلف و برنامه های سنگین تبلیغاتی و استخدام های پرتعداد نیست.
موضوع دیگر در این بحث استفاده از افرادی است که عملا تجربه مدیریت یک کسب و کار کوچک را ندارند و در یک زیست بوم حبابی به صورت غیرواقعی رشد می کنند و در هنگام تغییر و ایجاد بحران دچار اختلال و سردرگمی می شوند.
خیلی از استارتاپها عملا به یک فرد خاص وابسته هستند، البته این در یک استارتاپ کوچک درست است ولی وقتی این استارتاپ از مرز کسب وکار نوپا عبور کرد و تبدیل به شرکت متوسط رو به رشد، شد باید حتما سازماندهی و مدل سازی سازمانی براساس شرایط جدید ایجاد شود و به راحتی این ساختار در اندازه های جدیدتر را به روز کند.
عامل بعدی عدم تمرکز است، یکی از فاجعه بار ترین مسایل این روزها که از حالت روند منطقی و سنجیده خارج و تبدیل به رویه ناخوشایند و ویژگی بارز و شاخص شده؛ برگزاری برنامه ها وجلسات استارتاپی است، آنهم بدون برنامه ریزی صحیح.
وقتی تعداد این برنامه ها از میزان مشخصی عبور می کند، مدیران یا کارآفرینان اصلی یک کسب و کار درگیر حواشی و برنامه های مختلف تبلیغاتی این فضاها می شوند و در عمل در اکثر روزهای هفته یا ماه درگیر آماده شدن برای یک برنامه خاص هستند. بعد از برگزاری این برنامه ها حواشی که در شبکه های اجتماعی ایجاد می شود باز موجب از دست رفتن تمرکز در فضای مدیریتی کسب و کار می شود.
علاوه بر اینها، این روزها در گذر از نمایشگاه های تخصصی فناوری اطلاعات و ارتباطات به مقدار زیادی کپی شدگی مواجه می شویم، به عنوان مثال اگر یک کسب و کار در حوزه خودرو یا در حوزه فروش بلیط اتوبوس بین شهری، قطار و هواپیما موفق شود، به صورت ناگاه با موجی از کسب و کار مواجه می شویم که بدون هیچ تغییری این کسب و کار را کپی کرده اند؛ یعنی در اصل مزیت رقابتی ندارند و در اقیانوس خون یا در اصطلاح قرمز هستند. این موج در دهه های قبل در مورد کارخانه تولید ماکارونی، رب گوجه فرنگی، موتورسیکلت و این اواخر تولید فرش های ماشینی وجود داشت .
عامل اخر برنامه های تبلیغی بدون پشتوانه و پوشالی است، امروز خیلی از استارتاپها به غلط یا درست تصمیم می گیرند بودجه بازاریابی خود را به تبلیغات بیلبوردی یا رسانه های پر هزینه اختصاص دهند که عملا شاید فقط جز برای ایجاد حس اعتماد در کاربران تاثیر چندان دیگری ندارد. شاید تصمیمات غلط مدیریت تبلیغات و مارکتینگ جلوی خیلی از این تعدیل ها را می توانست بگیرد.
در پایان با یک برنامه ریزی درست و اصولی و تبدیل تهدیدها به فرصت ها می شود از این چالش و مشکل اقتصادی عبور کرد.