وی افزود: حضور در کارهای دفاع مقدس در دهه 60 همانند آثار امروزی نبود، چون ما به واقع جنگ را در این کارها لمس می کردیم. برای مثال وقتی فیلمبرداری «بلمی به سوی ساحل» انجام می شد چند صد متر آن طرف تر از محل فیلمبرداری، جنگ بود و ما در میان صدای تیراندازی و انفجار، سکانس های فیلم را می گرفتیم، حتی برخی از هنروران این کار که سرباز بودند به شهادت رسیدند.
این بازیگر ادامه داد: فیلم هایی که در آن دوران تولید می شد به نوعی برای مردم کشورمان امید و انگیزه ایجاد می کرد، زیرا آثار حماسی، پیروزهای ما را به شکلی مهیج تصویر می کردند و همین مطلب احساس غروری باعث می شد که در سایه آن توانستیم حضور جوانان را به شکل وسیعی در جبهه ها داشته باشیم. در همین رابطه باید متذکر شوم که رزمندگان اسلام به عشق قرآن و امام (ره) به جبهه ها می آمدند، اما سینما نیز هر چند اندک، نقش خود را در آن سالها به خوبی ایفا کرد.
دهقان ادامه داد: بعد از جنگ نیز فیلم های دفاع مقدس تولید می شد. کارهایی که باز هم به گیشه های ما رونق می بخشید. منظور اینکه در دهه 60 و هفتاد همیشه فیلم های دفاع مقدسی جز کارهای پرفروش سینما بودند، اما با گذشت زمان و تکراری شدن کارهای این ژانر، سینمای دفاع مقدس هم رونق گذشته را از دست داد. من این مسئله را هم تنها نشئت گرفته از دو عامل می دانم. ابتدا اینکه فیلم ها سعی نمی کردند به موضوعات جدید در این زمینه ورود کنند و همان رویکرد دهه شصت را در آثار دنبال می کردند. نکته بعد نیز به عدم حمایت نهادهای لشکری و کشوری از فیلم های دفاع مقدسی مربوط می شود. در زمان جنگ همه سازمان در حد توان خود برای تولید فیلم های دفاع مقدسی هزینه می کردند، اما امروز دیگر چنین مشارکتی را کمتر در فیلمی می بینیم.
بازیگر فیلم «حمله به اچ 3» متذکر شد: برخی ها معتقدند که فیلم های دفاع مقدسی تاریخ مصرفشان تمام شده است. تصوری که من از آن به عنوان بی انصافی در حق رزمندگان نام می برم. این کم لطفی در شرایطی است که در سینما غرب هنوز بعد از گذست 70 سال درباره جنگ جهانی دوم فیلم می سازند، اما ما تنها با سپری شدن 20 سال تاریخ مصرف این دست کارها را تمام شده می دانیم!
وی در بخش دیگری از این گفت و گو درباره حضور کم رنگ خود در سینما طی سالهای گذشته اینگونه توضیح داد: این که من در سینما کم کار شده ام خود خواسته نیست، بلکه شرایط چنین وضعیتی را رقم زده است، البته باید متذکر شوم حضور جوانان باعث می شود که نسل قبل تر کمی کم کارتر شود. این اتفاق در همه جای دنیا اتفاق می افتد، همانگونه که وقتی ما وارد سینما شدیم، فرصت کار کردن برای نسل قبلی کم تر شد، ولی نکته اینجاست که حضور برخی از جوانان در سینما بر پایه و اصول سینمایی شکل نمی گیرد برای همین هم ما چهره های ماندگاری را طی این سالها به سینما معرفی نکرده ایم.
دهقان درباره حضورش در تلویزیون گفت: من جز بازیگرانی هستم که در کارهای خوب و فاخر تلویزیون افتخار همکاری داشته ام یوسف پیامبر، مردان انجلس، مختارنامه و... از جمله این کارها هستند. من حضور در تولیداتی که از آن نام بردم را به چند فیلم سینمایی ترجیح می دهم، چون مخاطبان آنها میلیونی بودند. برای مثال یوسف پیامبر در اکثر کشورهای اسلامی پخش شد و تاثیرات آن نیز بین المللی بود.
وی در پاسخ به این سوال که حضورش در سریال های نظیر سر دلبران را چگونه تعریف می کند؟ بیان کرد: هر بازیگری دوست دارد در آثار مناسبتی سیما حضور داشته باشد، چون مخاطبان این دست تولیدات میلیونی هستند. این امتیاز وقتی با ساختار خوب حرفه ای همراه می شود فرصت خلق یک اثر ماندگار را در تلویزیون فراهم می آورد. در سر دلبران نیز من با فیلمسازی کار کردم که پرونده کاری بسیاری روشنی دارد، برای همین وقتی بازی در این سریال به من پیشنهاد شد آن را پذیرفتم.
وی در پایان درباره شخصیتی که آن را در «سر دلبران» آن را بازی کرده چنین توضیح داد: شخصیتی که من آن را در این سریال بازی می کنم یک کارکتر لوطی و جوانمرد است که پلوون صدایش می کنند. این نقش تیپ نیست، چون برای رفتارش ما توجیهات منطقی می بینیم، هرچند شاید برخی از رفتارها خارج از تصور جامعه باشد، اما نمی توان کتمان کرد چنین شخصیت هایی وجود دارد تنها کافیست ما به پیرامون خود با دقت بنگریم.