جمشید مرادیان هنرمند عرصه مجسمه سازی با چوب که در ۱۵ سال گذشته درختان خشکیده متعددی را در شهرهای مختلف به
مجسمه تبدیل کرده است، طی یک ماه و نیم اخیر با حمایت بخش خصوصی یک درخت نارون خشکیده ۷ متری را در محله دزاشیب تهران، به مجسمه بدل کرد.
او درباره چگونگی شیوه کارش برای ساخت
مجسمه از تنه خشکیده درختان توضیح داد: ابتدای امر، درختی را که به واسطه باکتریها و کرمها خشک شده است، آفتزدایی میکنم. درخت را سمپاشی و به آن آنتیباکتری تزریق میکنم و پس از ساخت مجسمه با لایههای مختلف قیر و بنزین درخت را ایزوله کرده و این دو ماده پتروشیمی موجب میشوند که حشرات دیگر نتوانند در درخت رشد کند و سمی هم که به درخت تزریق کردهایم در عرض دو ماه تبدیل به گاز میشود و این گاز با بویی که دارد موجب میشود، کرم خراطی که به جان درخت افتاده است، بمیرد و با این روش امکانی برای این درخت خشکیده به وجود میآید تا سالیان سال در منظر شهروندان باقی بماند و به نوعی دیگر از حیات خود ادامه بدهد. درواقع با این روش من چوب را از بیقراری به آرامش رساندم و سپس روی آن مجسمه میسازم.
مرادیان درباره فرمی که از دل این درخت خشکیده تراشیده است، گفت: پیشتر قرار بود فرم دیگری از دل این درخت نارون بتراشم، اما به واسطه تخریب کرمهای خراط، روند کار من نیز تغییر کرد. در نمای ظاهری مخاطب با تکههای چوبی که روی هم طبقه طبقه سوار شدهاند؛ روبرو میشود، با ساخت این اثر به نوعی خواستهام حس تعلیق را به مخاطب منتقل کنم. البته همان گونه که شیوه کارم را میدانید این طبقه طبقه شدن تنه درخت را با کم کردن از بافت درخت به وجود آوردهام. ما ایرانیها در روند زندگیمان همواره با مقوله تعلیق و سر درگمی روبرو هستیم و این موضوع بر تمام مناسبات اجتماعی، فردی و بینالمللی ما ایرانیها نمود بارزی پیدا کرده است.
این مجسمهساز درباره چرایی گرایش خود به ساخت مجسمه از تنه خشکیده درختان در فضای عمومی گفت: مجسمه باید با مردم آغشته شود و تمرین بصرى به آنها دهد. درآن صورت است که هنرمجسمهسازى رشد پیدا مىکند و ادامه مىیابد. اگر مخاطب وقت ندارد که به گالرى برود و مجسمه ببیند، من مجسمهام را سر راه او قرارمىدهم تا با هنرم درگیر شود. اگر چنین دیدى داشته باشیم ضرورت مجسمه درجامعه شهرى نابه سامان امروز را درک خواهیم کرد.
جمشید مرادیان پیشتر پنج تنه خشکیده درخت به ارتفاع پنج متر را در بلوار ماهان کرج، چهار درخت در محوطه باغ موزه ایرانی، دو درخت در محوطه دانشگاه امیرکبیر، یک درخت درکرمان، یک درخت در سمنان و هفت درخت در ایتالیا و دو درخت در فرانسه را به
مجسمه تبدیل کرده است.