سیاوش صفاریانپور که سالهاست تجربه همکاری با شبکه چهار و ساخت برنامههای علمی و اجتماعی مختلف و جذاب برای این شبکه را دارد، در یک رشتهتوئیت به توضیح درباره شایعهای پرداخت که درباره شبکه چهار وجود دارد. جوکهایی که ساخته میشود درباره این شبکه که معروف است به شبکهای که هیچکس آن را نمیبیند. نظری که صفاریانپور به شدت با آن مخالف است و دربارهاش مینویسد:
مدتی است که شبکه چهار هم به فهرست مواد اولیه ساخت جک اضافه شده است. شبکه چهار در این ترجمه یعنی شبکه تلویزیونی که کسی آن را نمیبیند! اجازه بدهید عرض کنم این یک بیان کاملا سطحی از سوی کسانی است که دوست دارند حرفی را تکرار کنند و از حس بامزه بودن خود خرسند باشند. از سال ۱۳۷۸ در شبکه چهار کار کردم و فراز و نشیبهای زیادی در آن دیدهام. اکنون نزدیک دو سال است که به دلیل اشکالات و بداخلاقی در مدیریت میانی، در این شبکه کار نمیکنم! ولی لحظهای نه گفتهام و نه میگویم که شبکه چهار بیبیننده مانده است. این تفکر خامی است که به تدریج گلوله برفی بزرگ شده است.
شبکه چهار به دلیل ذات محتوایی که تولید میکند باید در نسبت با شبکههای دیگر کمبینندهتر باشد! البته که این کمبیننده بودن حتما حدی هم دارد. ولی گمان نمیکنم در طول دو دهه اخیر نسبت تماشاگران این شبکه با شبکههای دیگر افت زیادی داشته باشد. گرچه در مقیاس کلی به چند دلیل اساسی مخاطبان تلویزیون کم شده است.
اینکه چرا چنین حرفهایی پشت سر شبکه چهار است به وضعیت اجتماعی امروز ما بازمیگردد. یک مثال آن این است، احتمالا در دکور مکانهایی مثل کتابفروشی و کافهها دیدهاید که یک تلویزیون خاموش روی چهارپایه گذاشته میشود وروی لامپ تصویرش مینویسند “به جای تلویزیون کتاب بخوانیم! ”
به نظرم این یکی از عجیبترین جملات قرن بیستویکم است. قطعا حکم کلی و قطعی در مورد هر چیز نوعی تحجر و تعصب کور است. مگر میشود در عصر ارتباطات یکی از ارکان اصلی آن را نادیده گرفت و انگ بر استفاده از آن گذاشت؟ ممکن است اینکار بیان نوعی اعتراض به بخشی از محتوای منتشر شده در این رسانه باشد که با تفکر شخصی ما در تعارض است. مثلا ممکن است گفته شود “ابزاری که وسیله انتشار اعترافهای نمایشی باشد مردود است. ”و یا “دستگاهی که [همه]اخبار واقعی را نمیدهد بیفایده و خسارترسان است. ” عقل میگوید از هر ابزاری باید درست و شریف استفاده شود. گرچه در هیچ جای دنیا نمیشود، ولی برای تلویزیون حتما ارایه محتوای صادقانه و راست واجب است! اصولا اعتبار در هر رسانهای چنین است. ولی انکار کل کارکرد این ابزار ارتباطی و میل به حذف آن نیز به همان اندازه نادرست و تندروی است. به این دلیل و دلایل دیگر من به جای آن جمله عجیب روی صفحه لامپ تصویر تلویزیون مینویسم، “بخوانیم، ببینیم، بشنویم و فکر کنیم! ”
منبع: خبرآنلاین