به گزارش تابناک جوان، روزنامه ایران نوشت: «نقطه آسایش، دمای آسایش… شما با شنیدن این کلمات یاد چه چیزی میافتید؟ این که حالا که تابستان است دمای اتاقتان را آن قدر کم کنید که از خنکی به خود بلرزید؟ شاید هم یک پتوی نازک به کمکتان بیاید که لااقل نلرزید اما حسابی به آسایش برسید. چشمهایتان را روی هم بگذارید و در سرما چرتی بزنید یا به تلویزیون خیره شوید و بگویید به به چه آب و هوایی برای خودم ساختهام.
اصلاً بگذارید از دوستی نقل قول کنم که بعد از سالها زندگی در یک کشور اروپایی برای یک سفر کوتاه این روزها به ایران آمده است. او یک روز کلافه و عصبانی به من گفت: «نمیدانم این چه رسمی است که شماها دارید؛ تابستانها خانههایتان را یخچال میکنید و زمستانها عین تنور نانوایی. آخر این چه معنایی دارد؟ یعنی این که به خودتان بیش از اندازه اهمیت میدهید؟ یعنی این که قدر خودتان را میدانید؟ میدانی با این کارتان چه بر سر محیط زیست و انرژی کشور میآورید؟ اصلاً برایتان اهمیتی دارد؟»
حرفهایش من را یاد مدت کوتاهی میاندازد که در یک کشور اروپایی ساکن بودم. یادم میآید در سرمای زمستان هم دمای اتاق نباید بیشتر از ۱۸ درجه سانتیگراد میشد. یعنی حتی نیمه شب هم اگر دمای اتاق به ۱۸ درجه سانتیگراد میرسید سنسور روی دیوار فعال میشد و وسایل گرمایشی از کار میافتاد. اوایل من هم چون به همان سیستم داغ بودن اتاق و آسایش ذهنی خودم عادت داشتم در اتاق راه میرفتم و به این همه خساست و تنگدستی ناسزا میگفتم. نفرینشان میکردم که چرا نمیگذارند در یک کشور سردسیر، لااقل در یک اتاق گرم و نرم جا خوش کنم. بعدها اما فهمیدم مسأله اصلی برای آنها نه خساست که ذخیره انرژی و کاهش آسیب به محیط زیست است. فهمیدم میتوانم از راههای دیگری هم برای گرم کردن خودم استفاده کنم. مثلاً هر شب با یک کیسه آب داغ به رختخواب بروم، لباسهای گرمتری بپوشم و به جای یک پتو دو پتو روی خودم بیندازم. تمام شب یک قابلمه آب را روی شعله ملایم اجاق گاز که اتفاقاً آن هم برقی بود بگذارم و دمای اتاق را تا حدی برای خودم متعادل کنم.
میگویند در ایران برای محیط زندگی و کار دماهای استاندارد متفاوتی میتوان تعریف کرد اما سازمانهایی که در این زمینه سررشته دارند میگویند دمای آسایش در ساختمان به طور کلی بین ۱۸ تا ۲۲ درجه سانتیگراد است. برخی کارشناسان هم از دمای ۲۱ درجه نام میبرند و این که هر درجه کم و زیاد کردن این دما چه تغییر بزرگی در میزان مصرف انرژی ایجاد میکند.
فرشاد بیش از ۲۰ سال است در هلند زندگی میکند. او میگوید: «من در هر سفر به ایران تعجب میکنم که چرا با این همه صحبت و هشدار درباره وضعیت نامناسب محیط زیست طرز فکر آدمها حتی ذرهای تغییر نکرده. من بارها از مردم شنیدهام که میگویند ما پولش را میدهیم و برای خودمان آسایش میخریم. این ذهنیت خطرناک است و دشمنی مردم با خودشان را نشان میدهد. این طرز فکر باید تغییر کند. این که چه کار میتوانیم بکنیم تا مصرف انرژی آب، برق و گاز پایین بیاید تا برای مناطق محروم و آیندگان ذخیرهای باقی بماند. تا زمانی که اینها برای ما مسأله نشود یعنی ذهنیتمان عوض نشده. خیلیها در ایران این مسائل را نوعی خساست میبینند اما اصلاً موضوع خسیسی نیست. در هلند هم مثل ایران آب چندان گران نیست اما من بارها دیدهام چطور هلندیها در مصرفش صرفهجویی میکنند و مردم در ایران چطور بیمحابا هدرش میدهند. اینجا دائم مردم را آموزش میدهند که اگر شما آب کمتری مصرف کنید، یک آدم دیگر در جایی محروم میتواند آب بیشتری داشته باشد.»
به گفته او هر کس باید طرز فکر و سبک زندگی خودش را در این زمینه عوض کند. من در طول سالهای زندگی در هلند سعی کردم این کار را عملیاتی کنم. مثلاً اگر در اتاقی حضور ندارم برق را خاموش کنم یعنی هر جا به نور نیاز دارم برق را روشن میکنم. همین کار را برای بخاری و کولر هم میکنم یا اگر بخاری روشن است پنجرهای را باز نمیکنم. ضمن این که لباس پوشیدن ما خیلی میتواند در هدررفت انرژی کمک کند. من همیشه زمستانها لباس بیشتری تنم میکنم و بخاری را خاموش میکنم یا در تابستان لباس خنکتری میپوشم و از پنجرهها برای خنکتر شدن استفاده میکنم.
او از نقش و نظارت دولتها هم در این زمینه میگوید: «دولتها اینجا برای حفاظت انرژی بر ساختمان سازی نظارت دارند و بازرسان دولتی موظفند این مسائل را بررسی کنند. مثلاً اگر نقطهای سردسیر است حتماً باید پنجرهها دو جداره باشد تا سرما به خانه وارد نشود و اگر این نکات رعایت نشود دولت مجوز ساخت و ساز صادر نمیکند یا برای وسایل گرمایشی و سرمایشی با مصرف انرژی بالا محدودیت میگذارند یا اگر ساختمان نویی ساخته میشود سازنده حتماً باید از تکنیکهایی استفاده کند که مصرف انرژی را پایین میآورد. اینها از سوی دولت اعمال میشود. یعنی یک سری وظایف برعهده دولت است و با نظارت و محدودیت اعمال میشود و بخش دیگر وظایف برعهده شهروندان است که تنها با تغییر نگرش مردم امکان پذیر است. فعالان اجتماعی و سازمانهای مردم نهاد در آموزش مردم نقش مفیدی دارند.»
حسین اما زیر بار هیچیک از این حرفها نمیرود او میگوید اگر در کشورهای اروپایی مردم این نکات را رعایت میکنند برای این است که نفت و گاز و انرژی به اندازه کافی ندارند. ما در کشوری زندگی میکنیم که از خیلی چیزها محرومیم و دیگر نمیتوانیم خودمان را از آسایشمان هم محروم کنیم: «من دوست دارم خانهام جایی باشد که خودم برایش تصمیم بگیرم و دمایش را خودم تعیین کنم، دیگر این حق را که دارم.»
اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست و مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره این موضوع در گفتوگو با ما میگوید: «دولتها باید در این امور مردم را آموزش دهند و در این آموزش از نظرات دانشمندان بهره ببرند تا بتوانند کشور را علمی اداره کنند. مثلاً ۲۴ درجه دمای متعادلی است، هم برای زمستان و هم تابستان اما چون هیچ وقت این مسائل برای مردم ما علمی توضیح داده نشده ما شخصی عمل میکنیم. شما فکر کنید برای داغ کردن یک غذا ما چگونه عمل میکنیم؟ کلی برق و گاز استفاده میکنیم بعد وقتی میخواهیم آن غذا را بخوریم ساعتها فوتش میکنیم. چه کسی در این باره مردم را راهنمایی کرده؟ رسانهها وظیفه دارند این نکات را برای مردم توضیح بدهند. دولتمردان ما متأسفانه به جای توضیح دادن این مسائل مهم ترجیح میدهند در کتابهای درسی و رسانهها مسائل دیگری را شرح دهند.»
به گفته او مسأله مصرف زیاد انرژی در ایران و گرم و سرد کردن محیط موجب شده در سال هزاران متر مکعب گاز مصرف شود و روی بودجه عمومی اثر بگذارد و کلی گاز کربنیک به فضا فرستاده شود و ایران را با وجود این که یک کشور صنعتی نیست در رتبه هفتم کشورهای تولیدکننده گازهای گلخانهای قرار دهد.
میگویند در ایران ۲۰ میلیون خانه هست و دست کم ۸۰ میلیون اتاق. حالا شما فکر کنید در هر یک از این اتاقها فقط یک درجه انرژی بیشتر استفاده شود، یک چراغ بیشتر روشن باشد، یک کولر اضافی کار کند و… آن وقت فکر نمیکنید همه ما در ساختن جهنمی که مجبوریم اسمش را محیط زیست بگذاریم، شریک خواهیم بود؟»