به گزارش
تابناک جوان به نقل از فارس، داود گودرزی رئیس سابق سازمان بسیج دانشجویی کشور طی یادداشتی نوشت: در دیدار دانشجویی امسال، مقام معظم رهبری به نکته مهمی اشاره نمودند که ذهن بسیاری از جوانان را به خود مشغول کرده است و آن چگونگی ورود جوانان به عرصه مدیریتی کشور است.
بسیاری بر این باور هستند که مدیران نسل اول و دوم به سرعت کنار رفته و زمینه را برای مدیران نسل سوم و چهارم فراهم کنند. بعد از صدور بیانیه گام دوم انقلاب هم چگونگی نقش آفرینی جوانان در تحقق گام دوم مورد سوال و ابهام بود برخی از تحلیلگران و جوانان حزب اللهی تنها راه نقش آفرینی را تصاحب مدیریتهای کلان و میانی کشور توسط جوانان میدانند و قائل به این هستند که هم ساختارها و قوانین باید به گونهای اصلاح شود که زمینه ورود و مسئولیت پذیری جوانان را فراهم کند و هم مجموعههای مختلف خصوصا نهادهای انقلابی میبایست مدیران خود را از جوانان انتخاب نمایند و سیستم و فرآیند گزینش را متناسب با این امر اصلاح نمایند.
این نگاه در بسیاری از فارغ التحصیلان تشکلهای دانشجویی ظهور و بروز دارد؛ آنجایی که تمام تلاش شان این است که بعد از فراغت از تحصیل در یک مجموعه و نهاد انقلابی یا دولتی مشغول به کار شده و مسئولیتی را عهده دار شوند و اگر شرایط تصاحب مدیریتها فراهم نشد راه را برای نقش آفرینی بسته میبینند و به یک مرتبه از یک فعال و کنشگر سیاسی اجتماعی به یک عنصر خنثی تبدیل میشوند ...
حضرت آقا در این دیدار ضمن جواب شفاف و ملموس به این سوالات و ابهامات و ارائه راهکارهای عملیاتی تلویحاً به این اشاره نمودند که با این تفکر تنها راه نقش آفرینی جوانان تصاحب مدیریت هاست مخالفند.
خصوصاً اگر این جملات را در کنار بیانات صریح ایشان در دولت نهم بگذاریم مخالفت ایشان برجستهتر میشود، آنجا که فرمودند: «البته جوانها حواسشان باشد، من هیچ توصیه نمیکنم که شما اولِ درس خواندن بروید و عضو عالی فلان اداره -مشاور وزیر یا غیر آن- بشوید؛ نه، این طور چیزها را اصلاً من قبول ندارم؛ اسم و عنوانی که انسان را از لحاظ اعتبار بالا بیاورد، اما از لحاظ واقعیت در آن چیزی نباشد، فایدهای ندارد. ۳۱/۶/۸۶».
و اینکه فرمودند: «یکی از جوانهای عزیز گفتند مثل اینکه نسل جدید اگر بخواهد مسئولیت را به عهده بگیرد، خودش باید وارد میدان شود. من اتفاقاً این را تصدیق میکنم، باید خودش وارد میدان شود؛ منتها وارد میدان شدنش به چه معناست؟ صلاحیت کسب کند؛ صلاحیت علمی، صلاحیت عملی، صلاحیت حضور در میدان. بعضیها هستند کار علمی هم کردهاند، عالم هم هستند، دانشمند هم هستند، اما اهل دردسرِ ورود در میدانهای عملیاتی نیستند. اما اگر کسی میخواهد واقعاً به مسئولیتهای کشور دست پیدا کند و این را برای خودش مهم میداند، نه خدمت را - بالاخره خدمت، اعم از حضور در مسئولیت است؛ حضور در مسئولیت هم یک جور خدمت است؛ البته خدمت مؤثرتر و عمومیتر و بهتری است - خب، این صلاحیتهائی لازم دارد؛ صلاحیت علمی هم لازم دارد، صلاحیت عملی هم لازم دارد، انگیزهی ورود در میدان هم لازم دارد ۱۹/۵/۹۰»
با مرور این بیانات و فرمایشات اخیر ایشان و راهکارهایی که فرمودند: به خوبی نمایان میشود که از نظر معظمله مسیر ورود به عرصه مدیریتی کشور جهشهای یکشبه و صعودهای آسانسوری نیست، بلکه فعالیت موثر با روحیه جهادی و انقلابی در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که زمینه ساز تربیت مدیران حال و آینده کشور است.
تشکیل گروههایی از جوانان و دانشجویان فارغ التحصیل و تمرکز بر یک موضوع کلان و پیگیری و مطالبه گری حول آن موضوع سبب خواهد شد که جوانان به واسطه این فعالیتها و مطالبه گریها به مرور با مسائل کشور و حاکمیت آشنا شده، در آن مسئله متبحر شده، واقعیات و اقتضائات مدیریت را از نزدیک لمس کرده و پس از چند سال فعالیت و کنش گری انقلابی این گونه، آماده پذیرش و مسئولیت پذیری مدیریتهای کلان و میانی کشور شوند.
رهبر انقلاب فرمودند: نتیجهی اینها چه میشود؟ اینجا من این جور یادداشت کردهام که سرانجام [اینها]، کشاندن نسل جوان متعهّد به عرصهی مدیریّت کشور [است]، که یکی از دوستان گِله میکردند که جوانها را به عرصهی مدیریّت راه نمیدهند. خب چه جوری وارد عرصهی مدیریّت میشوند؟ ورود در عرصهی مدیریّت برای نسل جوان از این راهها اتّفاق میافتد و طبعاً اگر نسل جوان وارد عرصهی مدیریّت شد، و مدیران ارشد نظام از جملهی جوانهای متعهّد [شدند]- که من گفتم جوانهای متعهّد حزباللهی، یعنی واقعاً باید حزباللهی باشند؛ به معنای درست کلمه حزباللهی- آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعاً استمرار پیدا میکند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد؛ بنابراین این سؤال که جوان چگونه میتواند وارد میدان این حرکت عمومی بشود، به نظر من پاسخهای روشنی دارد که من یک مقداری از آنها را گفتم. ۱/۳/۹۸ "
از طرفی راهکارهای ۷ گانه ایشان در این دیدار یک پیام دیگر هم دارد و آن کار گروهی و جمعی است، جوانان انقلابی برای ایفای نقش موثر در اداره کشور باید روحیه مشارکت پذیری و کار جمعی را در خود تقویت کنند این جمعها و گروهها اگر بر پایه آموزههای دینی شکل بگیرند حتما زمینه ساز تربیت اسلامی هم خواهند شد.
یعنی کارِگروهی در مکتب اسلام یکی از زمینههای رشد و تربیت معنوی است ضمن آنکه قدرت و ضمانت اجرایی جمع و گروه حتما بیشتر از فرد است خصوصاً در شرایطی که جوانان انقلابی با موانع سختی برای نقشآفرینی مواجه هستند؛ باندهای فساد، صاحبان قدرت، برخی مسئولان بی کفایت، توطئههای دشمن، کمبود امکانات و.
از جمله موانع و چالشهای پیش روی حرکت عمومی ملت ایران است که جوانان حزب اللهی و متعهد میخواهند این حرکت را پرچمداری کنند در سایه تشکیل گروههای ماندگار و فعالیت مستمر و منظم آنها و هم افزایی و هم دلی هاست که راه برای عبور از موانع فراهم میشود و تک تک اعضای گروه را امیدوارانه در صحنه نگه میدارد.