شش جایزه سینمایی
اسکار امسال به فیلم سینمایی تلماسه dune تعلق گرفت. فیلمی که در آن به صراحت از کلمه "مهدی" و لسان الغیب و از آن مهمتر مهدویت، منجی گرایی اشاره شده است.
بدون توجه به اینکه تلماسه در پی ارائه چه روایتی درباره موعود است، استقبال ۴۰۰ میلیون دلاری در گیشه و اقبال محافل و جایزههای سینمایی از این فیلم نشان میدهد؛ مباحث مرتبط با آخرالزمان و انتظار چقدر به عنوان مباحث مورد مطالبه مستعد جذب نظر و جلب بیش ۲۰ میلیون مخاطب سینمای
هالیوود در سینما در دوره کرونا بوده است.
چه اینکه گویی همان قدری که سینمای پیشرو جریان روشنفکر سینمای ما وسط معتادها و بدکارهها و خیانت پیشهها لنگ دراز کرده تا میان جایزه بدهها و سیاستمداران حامی آنها و کارتلهای اقتصادی دیده شود و برای پروژههای بعدی حمایت کسب نماید؛ صنعت فرهنگ و رسانه دنیا در فضای بازار جهانی سینما به سمت چیزهایی میرود که مطلوب ضمیر و ذهن آماده مخاطب جهانی است.
البته همه میدانیم مهندسی ارزش غربی در هالیوود در فضای تحریف و سودزایی بر اساس زنجیره ارزش خودش را دنبال میکند، اما با این حال هیچگاه نمیتوان از دلایل اصلی ورود آن به موضوعات حساس و ماورایی در آینده صرف نظر کرد.
آینده و ناامیدی فزاینده جامعه جهانی از بیسرنوشتی و بیسرانجامی جهان از سویی، توجه به میراث معنوی و اجتماعی بشری و در عین حال ارائه تصویر دل بخواه از نگرهی مطلوب جامعهای که پس از چند صد سال اثباتگرایی کم نتیجه به سمت غیبگرایی تمایل پیدا کرده، مهمترین محورهای این مهندسی ایده و ذائقه سازی و ایجاد شناختشناسی در مقوله
مهدویت به معنای جهانی آن است که بتواند در صورت بروز ظهور آنچه بشر خسته میجوید، او را دچار تردید و تصورات قالبی و انتظارات فانتزی نماید.
در مقابل ما به رغم داشتن یک تصویر شفاف از آینده مطلوب، آشنایی و ارادت و ارتباط با شخص معلوم و دستاوردهای مورد انتظار و فطرت جوینده بشری برای هدف خود کاری نکردهایم. از بس که دچار منورالفکربازیهای جعلی، پیمانکاران ریاکار قلابی و طرحهای بدون اولویت اداره پسند هستیم.