نه مشهدتوهرلوله ازخانه ها بیرون آمده لانه این موش های فاضلابه گربه هاازاین موش ها میترسن ازانسان نمی ترسن شب ها پلاستیک آشغال رو پاره میکنند خلاصه به صورت یکی ازهمسایه هامون هم حمله کرده بودمیگفت چندبارکه ازسرکارآمده بودخانه نان ولوازم خریدکرده بوددم درمیگذاشتم تادست هامو بشویم وقتی میآمدم میدیم نان هام بهم ریخته یکی هم کمه فکرمیکنم خانه ام جن آمده یک روزصدای اززیرتخت شنیدم پرده رابالازدم سرم رو بردم زیرتخت یک کوه نان خشک بودیکباره یک چیزی به صورتم خورد موش لعنتی صورتش روگازگرفته بودبعدموش گرفته بود روش بنزین ریخته بوداتش زده بودولش کرده خودش هم رفت آمپول کزاززداین هم قصه موش فاضلاب