هر کسی در زندگی شغلیاش باید
اخلاق و حریمی را رعایت کند. پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نیست.
سید ضیاءالدین علیانسب، دانشیار دانشگاه حضرت معصومه (س) قم در نوشتاری که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است به این سوال پاسخ میدهد که
علامه طباطبایی در سیرۀ علمی خویش چگونه اخلاق حرفهای پژوهی را رعایت میکرد؟
وی در توضیح ضرورت پرداخت به این مسأله مینویسد: این نوشتار کاربردی و مورد نیاز اکثر پژوهشگران است؛ چون متخلق نبودن به اخلاق حسنه، فرد را به انحراف کشانده و اثر را فاقد ارزش و اعتبار میکند. محقق برای رعایت اخلاق حرفهای باید اصولی را رعایت کند که ما درصددیم پس از بررسی آنها، به این بحث بپردازیم که علامه طباطبایی (ره) چگونه این اصول و اخلاق پژوهشی را در
سیره علمی خویش رعایت میکردند.
متن کامل این مقاله را در زیر میخوانیم:
۱. تحقیق به نیت الهی:
پژوهشگر باید با نیتی الهی و خالصانه، در جهت خدمت به خلق و دین خدا و سعادت واقعی بشر گام بردارد. علی (ع) فرمودند: کسی را که نیت درستی نداشته باشد، عمل صحیحی نخواهد داشت. علامه طباطبایی (ره) از دانشمندان مخلص زمان بود. ایشان هیچ گاه اجازه نمیداد، کسی در حضورش از او تعریف کند؛ هر چند حقیقت بوده و مبالغه نباشد. یکی از علمای حوزۀ علمیه در این باره نقل میکند: "از تفسیر المیزان در حضور علامه طباطبایی تعریف کردم. ایشان فرمود، تعریف نکن که خوشم میآید و ممکن است خلوص و قصد قربتم از بین برود"
۲. حقیقتجویی و پرهیز از پیشداوری و قضاوت عجولانه:
حقیقتجویی حسی فطری و ذاتی است که در نهاد همۀ انسانها وجود دارد. علی (ع) توصیه به حقیقتجویی کرده و فرمودند: "اُطلُب تَجُد؛ بجو تا بیابی" محقق باید چشمی واقعنگر، حقیقتیاب و دلی حقپذیر داشته باشد تا به حقیقت دست یابد.
او باید بیطرفانه و بدون پیشداوری به یافتن حقیقت مبادرت کند و نتیجه مستدل تحقیق را بپذیرد هر چند نتیجۀ برخلاف میل درونی یا پردازشهای پیشین محقق یا افکار عمومی باشد.
از مصادیق حقیقتجویی علامه (ره) این که شاگرد علامه، آقای موسوی همدانی فرمود: وقتی خدمت علامه (ره) اسفار میخواندیم. فرمود: فلسفه یعنی تفکر آزاد؛ تفکری که مقید به هیچ قیدی نیست حتی قید دین. وقتی میخواهید فلسفه بخوانید باید دین و ایمان خود را دم درب گذاشته و وقتی برای خواندن فلسفه میآیید، آزاد از دین و بیدینی بحث کنید و بحث که تمام شد، متدین باشید و آراء دینی و عقاید خود را داشته باشید.
علامه (ره) حقیقت جو بود و هر وقت حقیقت را نمیدانست، بدین امر اذعان میکرد. استاد محمدتقی مصباح یزدی، از شاگردان علامه درخصوص تواضع ایشان چنین آورده است که: "در طول سی سال که افتخار درک محضر ایشان را داشتم هرگز کلمه "من" از ایشان نشنیدم. در عوض، عبارت "نمیدانم" را بارها در پاسخ سوالات از ایشان شنیدهام، همان عبارتی که افراد کممایه از گفتن آن عار دارند، ولی این دریای پرتلاطم علم و حکمت، از فرط تواضع و فروتنی به آسانی میگفت و جالب این است که به دنبال آن، پاسخ سوال را به صورت احتمال و یا با عبارت "به نظر میرسد" بیان میکرد".
علامه در پایان تفسیر یک آیه با جمله "و الله اعلم" گذشتند که از آن فهمیده میشود، مطلب روشن نشده است. گاه نیز فرمودهاند، معنی این کلمه را نفهمیدم. مثلا دابة الارض.
۳. احترام به استاد، پیشینیان و داشتن روحیۀ قدرشناسی
محقق باید همیشه قدردان اساتید خویش باشد و حق ایشان را ادا نماید. علامه (ره) در مورد شخصیت مرحوم قاضی (ره) که استاد بزرگوارشان بودند، فرمودند: "ما هر چه در این مورد داریم از مرحوم قاضی داریم چه آن چه را که در حیاتش از او تعلیم گرفتیم و از محضرش استفاده کردیم و چه طریقی که خودمان داریم و از مرحوم قاضی گرفتهایم" علامه (ره) در المیزان آن را به صورت قران به قران تفسیر کردند و فرمودند من این روش را از استادمان مرحوم قاضی فراگرفتم.
۴. رجوع به منابع معتبر
اعتبار نوشته به منابعی است که در نگارش اثر، از آن استفاده میشود در پژوهشهای اصیل و معتبر محقق به منابع دست اول رجوع میکند و نه به شرح، نقل، اخذ و اقتباس. "علامه (ره) در سامان دادن این اثر ثمین [المیزان]گذشته از قرآن که منبع وی در تفسیر بوده و به بیش از صدو هشتاد منبع تفسیری، روایی، لغوی، تاریخی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و ... مراجعه کرده که برخی از این منابع دارای مجلدات متعددی است".
کتب و تفاسیری که در کتاب "الطباطبایی و منهجه فی تفسیره المیزان" نام برده شده که علامه (ره) به آنها رجوع کردند، عبارتند از: "مفردات راغب، فخر رازی، مجمع البیان، ابنعباس، کشاف، طبری، بیضاوی، ابیالسعود، الدرالمنثور، روح المعانی، طنطاوی، المنار، البرهان، صافی، نعمانی، قمی، نورالثقلین، برخی از آیات الاحکامها... در لغت هم میگویند به این کتب مراجعه کرده است: "صحاح اللغه، مصباح المنیر، قاموس اللغه، لسان العرب، المزهر فی علوم اللغه".
۵. تواضع
پژوهشگر باید تواضع علمی داشته باشد. وی نباید دیگران را جاهل قلمداد و آنان را با رفتار یا حرفی تحقیر کند. علامه (ره) در مجلۀ "مکتب تشیع" و "مکتب اسلام" مقاله مینوشت.
با اینکه مؤسس این مجلات همه از شاگردان علامه (ره) بودند، اما برای آشنایی نسل جوان با
اسلام، علامه (ره) متواضعانه در آن مجلات مقاله مینوشت. ایشان با پرفسور هانری کربن در تهران مباحثاتی داشت و هر پانزده روز یک بار به تهران میرفت. با اتوبوس رفت و آمدشان انجام میشد. در حالی که ایشان شخصیت جهانی داشت. ایشان واقعا متواضع بود. هرگز به خود نمیبالید و از خود تمجید نمیکرد. عالیترین مطالب علمی را که گاهی از ابتکارات فکری خویش بود، با کمال سادگی در اختیار علاقهمندان قرار میداد، بدون اینکه خودستایی کند.
۶. ترویج علم و پاسخگویی به نیازهای روز
محقق باید پاسخگوی نیازهای فطری و فکری مردم باشد. علامه (ره)، به مقتضای حدیث نبوی عمل میفرمود که: انّا معاشرَ الانبیاء اُمِرنا اَن نُکَلِّم الناس علی قدر عقولهِم. ایشان گاه معارف دقیق را در قالب الفاظ و کنایات و حتی داستان و شعر در اختیار مخاطبان قرار میداد و اگر فردی سطح علمیاش بالاتر بود، همان مطلب را در سطوح عالیتری بیان میکرد.
ایشان حتی با افراد عادی نیز به قدر فهمشان سخن میگفت؛ برای آنان هم جلساتی داشت و نیز با فضلا و علما و شاگردان متعدد خویش و حتی پرفسور کربن فرانسوی در حد سطحشان بحث و درس داشت.
وی از یک طرف عالیترین مطالب را در تفسیر مینوشتند و از طرفی نیز معارف دین را در سطح پایین حتی در حد دانش آموزان مدارس مینوشت. کسی نبود که از این دریای بیکران علوم بیبهره بماند.
علامه کتاب آموزش دین را برای دانش آموزان با قلمی روان نوشتند. ایشان فرمود: "هنگامی که به قم آمدم مطالعهای در برنامۀ درسی حوزه کردم و آن را با نیازهای جامعه اسلامی سنجیدم. کمبودهایی در آن یافتم و وظیفۀ خود را تلاش برای رفع آنها دانستم.
مهمترین کمبودهایی که در برنامه حوزه وجود داشت در زمینه تفسیر قرآن و بحثهای عقلی بود. از این رو، درس تفسیر و فلسفه را شروع کردم. با اینکه در آن زمان تفسیر قرآن، علمی که نیازمند به تحقیق و تدقیق باشد تلقی نمیشد و پرداختن به آن شایستۀ کسانی که قدرت تحقیق در زمینههای فقه و اصول را داشته باشند، به حساب نمیآمد ... آن را ادامه دادم تا به نوشتن تفسیر "المیزان" انجامید".
۷. اجتناب از سرقت محتوایی یا انتحال
رکن اساسی اخلاق پژوهشگری، امانتداری در پژوهش است. اگر محقق اطلاعاتش را از مأخذ دیگری به دست آورده است، برای احترام به زحمات دیگران باید به ذکر مأخذ اطلاعاتش بپردازد.
بنا به فرمایش علی (ع) آفت نقل و گزارش دادن، دروغ نقل کردن است. "انتحال هنگامی رخ میدهد که کسی مطلبی را از منبع یا منابعی معین بدون استناد و ارجاع مناسب برگیرد؛ چه در این کار قصد فریب باشد و چه نباشد و انتحال به هر دلیلی که صورت گیرد، خطاست و نیازمند تعقیب و پیگیری و رسوا کردن سارقان است".
انتحال تصرف نامقبول در دارایی معنوی دیگران است و از این لحاظ فرقی بین سرقت اموال مادی و اموال معنوی وجود ندارد. توصیه شده که هر حدیثی بر زبان آوردید، به کسی که آن را برایتان گفته است، نسبت دهید. اگر حق باشد که به سود شماست و اگر دروغ باشد، برعهده اوست.
علامه (ره) در سامان دادن المیزان جز قرآن که منبع وی در تفسیر بود، به بیش از صد و هشتاد منبع تفسیری، روایی، لغوی، تاریخی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و ... مراجعه کرد که برخی از این منابع دارای مجلدات متعددی است. حتی از کتب مقدس مذاهب دیگر از قبیل انجیل، اوستا، تورات، السواعی (از کتب ارتدکس روم) و اعمال الرسل و رسائل پولس جهت مقایسه آنها با قران کریم و نقد آنها استفاده کرده است.
۸. انصاف علمی و نقادی
محقق باید به دنبال حق باشد و منصفانه دیدگاههای مخالف و موافق را نقل و نقد کند. نقاط قوت و ضعف هر مطلب را بیان و دیدگاه و نظریهای را بپذیرد که منطقی و مستدل باشد. پس باید از تعصبات قومی، مذهبی و تقلید در تحقیق بپرهیزد تا اثرش ارزشمند باشد.
علی (ع) فرمودند: "وقتی مطلبی میشنوید آن را تحلیل کنید و جوانبش را بررسی نمایید، نه این که فقط شنونده باشید و به ذهن بسپارید. افرادی که مطالب را حفظ میکنند، زیادند، اما افرادی که مطالب را تحلیل میکنند، کماند".
علامه طباطبایی (ره) بارهای بار به اندیشههای شیخ محمد عبده و تفسیرهای وی از آیات توجه میکند و غالبا به نقد و رد آنها میپردازد.
وی در مقابل تفسیرنگاری علمی و غیب زداییهای آن با تمام قدرت میایستد و از حریم قرآن دفاع میکند و راه را برای تفسیر به رأی مفسران سدّ میکند. علامه طباطبایی (ره) در نگارش المیزان به بیش از ۱۸۰ منبع تفسیری، روایی، لغوی، تاریخی، علمی، اجتماعی و فرهنگی و ... که برخی از این منابع مجلدات متعددی دارند، مراجعه کرده است.
وی هرگز با ساده انگاری و تسامح و تساهل از آنها نگذشته است. علامه (ره) در تمام آنچه نقل کرده، از روایات، اقوال و ... شیوه نقد و تحلیل را پیشه نموده و سره را از ناسره جدا کرده است.
۹. پشتکار و استقامت
پژوهش فرآیندی زمانبر، طولانی و پرزحمت است. گاه پژوهشی سالها طول میکشد و حتی پس از مرگ محقق با ادامه دادن پژوهشهای ناتمام وی توسط محققان دیگر، کارش به ثمر میرسد.
محقق نباید از طولانی شدن فرایند انجام تحقیق، ناامید شود. صبر، مداومت و مقاومت موفقیت محقق را صدچندان میکند. علامه طباطبایی (ره) مدت بیست سال قرآن را تفسیر فرمود و با پشتکار و استقامت وصفناپذیر این کار را به سرانجام رساند.
دختر مرحوم علامه طباطبایی (ره)، خانم نجمه سادات طباطبایی، درخصوص پشتکار و جدیت علامه در جستجوی حقیقت و رسیدن به آن فرمود:گاهی با آقای قدوسی در مورد علت موفقیت و رمز ترقی پدرم صحبت میکردیم ایشان میفرمود: استعداد عامل مهمی برای ترقی آدمی است، اما پشتکار هم بسیار موثر است. علامه پشتکار عجیبی داشتند. چندین سال برای تفسیر زحمت کشیدند، اصلا احساس خستگی نکردند، شب و روز نمیشناختند. از صبح زود تا ساعت دوازده مشغول مطالعه، تحقیق و تالیف بودند و بعد از نماز و صرف غذا و استراحت مختصر تا مغرب کار و فعالیت داشتند.
۱۰. اهمیت به وقت و عمر خود و دیگران
محقق باید برای انجام پژوهش زمانبندی و برنامهریزی کرده و با پشتکار طبق زمانبندی پیش رود. علی (ع) فرمودند: "الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السحاب، فَانتَهِزُوا فُرَصَ الخَیر؛ فرصتها، چون ابرها میگذرند، پس فرصتهای نیک را غنیمت شمارید".
علامه (ره) تمام عمر پربرکتشان را برای نوشتن کتب و مقالات علمی صرف کرد. وی المیزان را مینوشت که همان را برای چاپ میفرستاد. ایشان مطالب را بدون نقطه مینوشتند و وقتی صفحهای تمام میشد، شروع به گذاشتن نقطه میکردند و در مورد علت این کار میفرمودند: من حساب کردهام، اگر این طور بنویسم در هر ده صفحه یک صفحه در زمان صرفه جویی کردهام.
آیه الله جعفر سبحانی، از شاگردان علامه (ره) دقت نظر و استفاده از لحظات و دقایق استاد را توضیح میدهد:گاهی علامه (ره) هنگام تحقیق مطلبی، خود را مدتها در اتاقی محصور میساخت و با کسی جز برای کارهای ضروری تماس نمیگرفت.
۱۱. جامعیت و علم سرشار پژوهشگر
محقق باید پیرامون موضوعی که دربارهاش پژوهش میکند، متبحر بوده و تخصص لازم را داشته باشد. در غیر این صورت نوشتههایش بیثمر خواهد بود. او باید از همۀ روشهای متنوع و گسترده آگاهی داشته باشد و با مهارتهای پژوهش آشنایی کامل داشته باشد.
علامه (ره) "در علوم مختلف از قبیل؛ ادبیات عرب، معانی و بیان و بدیع، فقه و اصول و فلسفه، معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث، اعداد و حساب و جُمَل ابجد و جبر و مقابله و هندسه فضائی و مسطحه و حساب استدلالی، و هیات قدیم و استخراج تقویم و ... استاد بودند".
۱۲. برهانی و مستدل نویسی
محقق باید مستدل، برهانی و متقن بنویسد. علامه (ره) از نظر عقاید درصدد بود عقائد معروف شیعه را با دلیل و برهان و آیه مستدل کند و خیلی منطقی، متین و جالب مطرح نماید.
سعی علامه (ره) در تدوین بدایة الحکمه، نهایة الحکمه و ... این بود که هر مسئله بر پایه برهانی خود استوار شود. وی "چیزی را جز با برهان بیان نمیفرمود و آنچه را مبرهن نبود، نمیپذیرفت و این همان ادب قرآنی است. قرآن بشر را به گونهای تربیت میکند که در نفی و اثبات، با برهان همراه باشد.
علامه پس از پژوهش و گردآوری اطلاعات، آنها را با معیارهای قرآن و روایی از یک سو و براهین عقلی و منطقی از سوی دیگر ارزیابی میکرد و از این راه، افکار صحیح و اندیشههای صائب را از دیگر افکار، به خوبی تشخیص میداد، زیرا عقل برهانی و ثقل معتبر در ظلّ علوم وحیانی معصومان علیهم السلام ترازوی سنجش مکاتب است".
علامه (ره)، مفسر آگاهی است که درصدد دفاع از تهاجمات فکری و اعتقادی است، تهاجماتی که حقانیت و اعتبار آموزههای قرانی را هدف گرفته است، تنها به ارائۀ آموزههای قرآنی اکتفا نمیکند و طعنها و هجومهای متوجه آنها را نادیده نمیگیرد و دفاعی خردپسند و منطقی از وحی ارائه میدهد.
۱۳. شجاعت و جرأت علمی
محقق باید در مواجهه با موانع و تهدیدات، هنگام نوشتن یا ارائۀ نتایج تحقیق خویش جسور باشد. ممکن است هنگام ارائه یا چاپ گزارش تحقیق، یک گروه دینی، مذهبی، فرهنگی یا اجتماعی معترض و ناراضی از نتیجه تحقیق باشد و این تحقیق برای محقق تبعاتی داشته باشد.
در زمان علامه (ره) تدریس و تحقیق فلسفه مذموم بود، ولی علامه (ره) با شهامت خاص و احساس نیاز به ادامه این کار و با همۀ ناملایمات و نابخردیهای کج اندیشان، تحقیق و تدریس فلسفه را ادامه داد و فلسفه را از انزوا رها کرد و به صورت علمی رسمی در حوزههای علمیه درآورد و از دیگر نشانههای شهامت و شجاعت ایشان، گفتن "نمیدانم" است؛ وقتی که احیانا مطلبی را نمیدانستند.
آیت الله جوادی آملی نیز در تأیید این مطالب فرمودند: علامه (ره) در اکثر مسئلهای از مسائل معارف و حِکم قرانی، تحلیل شایسته داشتند، ولی اگر احیانا مسئلهای بود که جوانبش را کاملا بررسی نکرده بود، با کمال شهامت میفرمود: "نمیدانم".
نتیجه این که علامه طباطبایی (ره)، محقق، مفسر و عالمی فرهیخته، حقیقتجو، مهذب، با اخلاص، متواضع، برهانی و ... بود که اخلاق حرفهای در پژوهش را در حد اعطا رعایت میکرد. ایشان با نیتی الهی و خالص و علمی جامع و مستند تمام عمر پربرکتشان را برای نوشتن کتب و مقالات علمی صرف نمودند.