ایران یا غرب فرقی نمیکند کجای جهان. به لطف اینترنت داستان همه جا یکی است: بچههایی که قربانی ناآگاهی و تمایلات جنسی و عاطفی خود، غفلت
والدین، و سیستم سرمایه داری سایتها و شبکههای اجتماعی میشوند.
در کانادا دختر ۱۴ سالهای با مردی که خود را ۲۰ ساله جا میزند، وارد یک رابطه دوستی اینترنتی میشود. بعد از آنکه مرد موفق میشود احساسات دختر را درگیر کند، از او میخواهد که از طریق اسکایپ
رابطهی جنسی مجازی داشته باشند.
دختر در ابتدا میترسد و مردد میشود، اما برای از دست ندادن دوست پسر اینترنتیاش این کار را میکند. مرد ناپدید میشود و تصاویر برهنه دختر ۱۴ ساله سر از سایت پورنوگرافی "پورن هاب" در میآورد. این خبر باعث میشود کمپینی علیه انتشار تصاویر کودکان در سایتهای پورنوگرافی به راه افتد.
در ایران پسری ۱۴ ساله با یک خانم به اصطلاح اینفلوئنسر اینستاگرامی لایو میگذارد و از تجربه خودارضایی خود با دیدن فیلمهای آن زن میگوید. زن از پسر میپرسد نگران نیستی این فیلم را پدر و مادرت ببینند، میگوید، نه! دسترسی پدر و مادرم به لایوهایم را بستهام و دوستانم هم دهن لق نیستند. اما فیلم پخش میشود و در اینترنت و شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد.
اینها تنها دو نمونه از داستان بچههایی هستند که در چند روز حال و آینده آنها دگرگون میشود. من پژوهشگر و مدرس حوزه اینترنت و کودک و نوجوان هستم. به واسطه شغلم این گروه داستانهای تلخ را زیاد شنیده و خوانده ام. با مادرانی که فرزندانشان تجربیات مشابه داشته اند حرف زده ام. اما دیدن لایو پسر ۱۴ ساله با آن خانمی که نمیدانم چگونه باید خطابش کرد به قدری برایم سخت بود که نتوانستم فیلم را تا آخر تماشا کنم. فکر اینکه آینده این نوجوان چطور از موبایلی به موبایل دیگر به تاراج میرود تا همین لحظه دست از سرم برنداشته است. صفحاتی که برای جذب لایک و فالوئر بیشتر این ویدیو را منتشر میکردند، آیا یک ثانیه فکر نکردند شریک جرم چه ظلمی میشوند؟ کشتن آبرو و آینده یک بچه و خانواده او گناه کوچکی است؟ توجیه هم که بسیار دارند: میخواست خودش همچین لایوی نگذارد، آن خانوادهای که از بچه غافل هستند حقشان است آبرویشان برود و … چه شد که اینقدر از هم دور شدیم؟
با فرزندان خود صحبت کنید، همین امروز
پدر و مادر عزیز، اگر روزی فرزند شما از روی نادانی و با فشار تغییرات هورمونی دوران
بلوغ تصویر یا مکالمهای جنسی از خود برای دوست یا غریبهای بفرستد، این تصاویر و مکالمات به راحتی میتوانند در فضای عمومی اینترنت قرار داده شوند؛ و آنگاه صفحات و سایتهای زیادی برای جذب بازدید و فالوئر یا گرفتن چند تبلیغ بیشتر، تبدیل میشوند به قربانگاه آینده شما و فرزندتان. انسانهای بسیاری برای تفریح و سرگرمی، تصاویر فرزند شما را دست به دست میچرخانند. تصورش سخت است؟
پس جلوی این اتفاق را بگیرید!
با نوجوان خود حرف بزنید. به او بگویید هر تصویر یا مکالمهای که برای دوست یا غریبه میفرستد برای همیشه در فضای اینترنت ثبت میشود و میتواند توسط فرد مقابل به صورت عمومی پخش شود. این اتفاقات تلخ را برای فرزندتان تعریف کنید تا بداند حتی دوست او میتواند از روی خنده و شیطنت، یا کینه و انتقام، و یا مشکلات روحی پیامهای او را به صورت عمومی پخش کند. بگذارید لحظهای که فردی (آشنا یا غریبه) او را به بهانههای مختلف ترغیب به ارسال تصاویر و پیامهای جنسی میکند، یا لحظهای که میخواهد به خاطر افزایش محبوبیت خود در صفحه اش تصویری نامناسب از خود منتشر کند، آموزشهای شما در گوشش صدا کند.
ما نمیتوانیم بچهها را بدون آموزش در دنیای اینترنت که مناسبات و خطرات منحصر به خود را دارد رها کنیم و از آنها توقع داشته باشیم که به خوبی مراقب خود باشند. هیچ کس در حاشیه امن نیست. هر نوجوان و حتی جوانی ممکن است به خاطر کنجکاوی و تمایلات جنسی، برای حفظ یک رابطه، یا با انگیزه خودنمایی در دام چنین خطراتی بیفتد. آگاهی و آموزش اصلیترین سپر محافظ بچههای امروز و فرداست.
نکته آخر
خبر لایو پسر ۱۴ ساله ایرانی را برخی دوستان از زاویه لزوم آموزش مسائل جنسی در مدارس بررسی کردند که بسیار صحیح و بجاست. اما این ماجرا از جنبه دیگری نیز باید بررسی شود: لزوم همگانی شدن آموزشهای امنیت و سلامت بچهها در فضای مجازی. امیدوارم این داستانهای تلخ حداقل یک نتیجه مثبت داشته باشند و آن الزامی شدن آموزشهای قلدری سایبری، آزار و اذیتهای اینترنتی، و رفتار آنلاین محترمانه در مدارس باشد.
مینا نائلی، پژوهشگر امور فضای مجازی
مجازیست