۲۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۲:۵۸
حسینیه تابناک جوان

با کاروان کربلا از مدینه تا شام / روز هفتم محرم

کد خبر: ۴۳۱۹۹

وقایع روز هفتم محرم

در روز هفتم محرم، لشکر عمر بن سعد به‌طور کامل آب را بر امام حسین علیه‌السلام و یاران آن حضرت قطع کردند.
در این روز خبر رسیدن مسلم بن عوسجه که شبانه از کوفه به کربلا آمده و خود را ‏به سپاه امام حسین (ع) رساند، یاران را خوشحال و شادمان کرد.

آغاز رسمی قطع آب در کربلا

کاروان امام حسین علیه السلام در روز هفتم محرم شاهد آغاز رسمی قطع آب در کربلا بودند. عبدالله بن حصین ازدی در این روز خطاب به امام حسین علیه السلام گفت: «آیا آب را نمی‌بینی که به روشنی آسمان است؟ به خدا یک قطره از آن نمی‌چشی تا از تشنگی کشته شوی.»
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در حق او نفرین کرد که: «خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را نبخش.» حمید بن مسلم می‌گوید فرجام او بیماری‌ای بود که آب می‌خورد و برمی‌گرداند و سیراب نمی‌شد و آن قدر آب خورد تا جان داد.
همه این فشار‌ها برای تسلیم کردن امام حسین علیه السلام با بهره‌گیری از ناتوانی کودکان و بی‌تابی زنان بود.
دقیقا از روز هفتم محرم فرمان بسته شدن آب صادر شد و ابن زیاد به عمر سعد دستور داد اگر در خیمه‌ها چاهی درست کردند فرمان بده عین سی هزار لشگر بر خیمه‌ها بتازند و، چون امام نمی‌خواستند حرم درگیر جنگ شود از اینکار خودداری کردند، برخی افراد دشمن نیز مدام سرک می‌کشیدند تا متوجه حفر چاه شوند. اما حضرت اباالفضل العباس (ع) و تنی از یاران دلاور امام تا شب دهم که تعداد محافظان شط به چهار هزار نفر رسید مرتبا به نگهبانان شط حمله ور شده و برای خیمه‌ها آب می‌آوردند.

رسیدن مسلم بن عوسجه به سپاه امام حسین (ع)

در روز هفتم محرم سال ۶۱ هجری قمری خبر رسیدن مسلم بن عوسجه که شبانه از کوفه به کربلا آمده و خود را ‏به سپاه امام رساند، یاران را خوشحال و شادمان کرد. مسلم اولین شهید ‏عاشوراست. پیرمردی بزرگوار از طایفه بنی‌اسد و از ‏چهره‌های درخشان کوفه و از هواداران اهل بیت (ع) بود. او از اصحاب پیامبر (ص) و از ‏مسلمانان باسابقه به شمار می‌رفت و از آن حضرت هم روایت شده است که پارسا، ‏شجاع و سوارکاری نامی بود.

درباره مسلم بن عوسجه

در جریان واقعه عاشورا مسلم بن عوسجه از مسلم بن عقیل در کوفه حمایت می‌کرد و برایش پول و سلاح تهیه می‌کرد و به نفع امام حسین (ع) بیعت می‌گرفت. طبق برخی نقل‌ها، مسلم بن عقیل هنگامی که وارد کوفه شد، اول به خانه مسلم بن عوسجه رفت. مردم کوفه در آنجا به دیدارش می‌رفتند و بیعت خود را با امام حسین (ع) ابراز می‌داشتند. معقل، جاسوس عبیدالله بن زیاد از طریق وی از مخفیگاه مسلم بن عقیل آگاه شد. مسلم بن عقیل پس از دستگیری هانی بن عروه، مسلم بن عوسجه را به فرماندهی قبیله مَذحِج و بنی‌اسد برگزید. او پس از شهادت مسلم بن عقیل مدتی مخفی شد و پس از آن با اهل و عیالش به سوی امام حسین (ع) رهسپار شد تا در کربلا به خدمت امام رسید.
بر اساس برخی روایات همسر و فرزندان مسلم بن عوسجه نیز در کربلا حضور داشته‌اند. خلف بن مسلم بن عوسجه، در کنار پدرش حضور داشت و در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسید. آنچه در برخی از گزارش‌ها آمده که جوانی از خیمه‌ها بیرون آمد تا امام حسین (ع) را یاری کند و مادرش نیز در پی او آمد. او، همان پسر مسلم بن عوسجه است.
در شب عاشورا زمانی که امام حسین (ع) در سخنرانی خود بیعت را از یاران خود برداشت و به آنان اجازۀ رفتن داد، یاران امام هر یک با عبارتی علاقه خود را به امام (ع) ابراز کردند و بر عهد خود پای فشردند. بعد از جوانان بنی هاشم، مسلم بن عوسجه اولین کسی بود که بلند شد و گفت:
«ای ابا عبدالله! آیا ما تو را رها کنیم؟! آنگاه در مورد ادای حق تو در پیشگاه الهی چه عذری بیاوریم؟!
من دست از تو بر نمی‌دارم تا اینکه نیزه‌ام را آن قدر به سینه‌های دشمن بکوبم تا بشکند و با شمشیر خود آنان را آن قدر بزنم تا شمشیر از دستم بیفتد و بعد از آن اگر هیچ سلاحی نداشته باشم، دشمن را سنگ باران خواهم کرد تا همراه تو بمیرم.»
 
منبع: تسنیم / خبرگزاری صداوسیما / ویکی شیعه / شفقنا
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها