همین تازگیها بود که سریال «
احضار» شبکه یک بعد از مدتها پای دنیای ماورایی که خیلی هم از ما دور نیست را به تلویزیون باز کرد.
مجموعهای به نویسندگی و کارگردانی علیرضا افخمی که با «او یک فرشته بود» به شکلی پایهگذار حضور شیطان در خیلی از سریالها شد و هنوز که هنوز است تا اسم او میآید خیلیها منتظر دیدن قصهای اینچنینی هستند. داستان احضار هم با انعکاس ماجرای دعوت از یک روح که در ادامه شیطان از آب در میآید، علاوه بر شبهای ماه رمضان تا همین چند وقت پیش ادامه داشت؛ مجموعهای که توانست عنوان پر بینندهترین سریال این مقطع را به خود اختصاص دهد، اما در کنار اینها به خصوص پایانبندی آن با نقد و نظرهای زیادی هم همراه بود.
روزنامه جام جم با کارگردان، تهیهکننده و بازیگران سریال «احضار» گفتگو کرده است که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید:
داستانهایی که ناتمام ماند
* در آخر کار ما خرده داستانهایی را میبینیم که رها میشوند؛ مثل دوستهای مائده که حس کردیم قرار است به او ضربه بزنند.
افخمی: بله، ادامه قصه ما همین بود و اصلا قصه شکیبا به این دلیل آورده شد، چون محبوبه که به یکی از جلسات احضار رفت قرار بود اصل اتفاق را به خانواده کامرانی بگوید، خواهر کامرانی هم با مائده برخورد کند و در نهایت شیطان، چون مائده فکر میکند فقط او و زهره در جریان این ماجرا هستند، زهره را باعث و بانی این جریان جلوه دهد تا میانه این دو را به هم بزند.
همه این داستانها که بخشهای دیگری هم داشت به دلیل کمبود زمان رها شدند. مثلا پسر شیده، هادی دیباجی قرار بود در ادامه با زهره و علیاکبر، رها را پیدا کند و، چون زمان نداشتیم مجبور شدیم در قصه از طریق مجازی در کمترین زمان او را پیدا کنیم، اما قرار اول ما این نبود.
من حتی گفتم میشود برای بخش ماه رمضان پایانی را بگذاریم و در ادامه در فصل دوم در حدود ۱۴ قسمت قصه را تمام کنیم، ولی دیدیم این اتفاق عملی نیست از سرناچاری به این شکلی که دیدید، رسیدیم. در این بین تنها راه ممکن این بود که قصههای فرعی را جمع و حذف کرده و حتی مواردی مثل دوستان مائده را به کل رها کنیم.
شاید علت وجودی برخی از این قصهها این بود که من از ابتدا تصور کردم شاید قصه رها و از آن طرف ماجرای کامرانی نتواند ۳۰ قسمت کار را پوشش دهد. این ترس باعث دستپاچگیام شد و قصههای فرعی درست کردم و همانها روی دستم ماند. البته آنها هم جذابیتهای خود را داشت که به خاطر زمان نشد کاملا گفته شود.
یعنی دیگر قرار نیست احضار ۲ را ببینیم؟
افخمی: خیر؛ من قرار نیست چنین ادامهای را بسازم، چون در کل اهل دوسازی مجموعهها نیستم البته سوژه برای تلویزیون است و شاید با کارگردان و گروه دیگری بخواهد آن را ادامه دهد، اما من این کار را نمیکنم.
پس چرا آقای توکلی استوری درباره ادامه این ماجرا را منتشر کرد؟
توکلی: من نوشته بودم پایان احضار و دستم خورده بود یک عدد ۱ هم به آن اضافه شد. (باخنده).
«احضار» چه نمرهای میگیرد؟
علیرضا افخمی: کمبود وقت و کرونا از دلایل این نمره است. همچنین فیلمنامه هم در این مجموعه ناقص بود و تصمیم دارم در کار بعدی حتما فیلمنامه را قبل از شروع فیلمبرداری آماده کنم. چون گاهی ظرافتهایی که بهعنوان کارگردان باید در کار حفظ کنم به دلیل آن که ذهنم درگیر نوشتن فیلمنامه فردا بود، رعایت نمیشد.
محمودرضا تخشید: سه نمره کسر شده بیشتر به دلیل مسائل پیرامونی بود. اگر وقت کافی داشتیم و به کرونا برخورد نمیکردیم این سریال ظرفیت داشت خیلی از اینکه دیدیم بالاتر باشد. پیشنهاد دادیم اگر میخواهید کار باحوصلهتر جمع شود نیاز به ۱۳، ۱۲ قسمت دیگر دارد. اگر پذیرفته شده بود شاید الان راضیتر بودیم.
رضا توکلی: من نگاهم به مخاطبان است. این که کار چه بد و چه خوب، مخاطب را جذب کرد برایم مهم است. این سه نمره به دلیل امکانات و ... کم میشود.
غزال نظر: به شانس حضورم در این کار ۱۰ میدهم. خوشحالم که آقای افخمی اعتماد کردند و رها را به من سپردند. با تمام وجودم این نقش را باور کردم و همه توانم را گذاشتم تا بتوانم جواب این اعتماد را بدهم.
آدرینا صادقی: دلم نمیآید نمره بدهم، چون دیدم بچهها چقدر سختی کشیدند. در ارتباط با بازی خودم هم، چون اولین کار تصویریام بود، ترجیح میدهم نمره ندهم. اما به صورت کلی با توجه به کاستیهایی که ایجاد شد فکر میکنم همین نمره مناسب باشد.
مینو آذرمگین: همه پشت صحنه تلاش میکردند و آقای افخمی با تمام فشاری که رویشان بود، یک لحظه ندیدم نخندند. همه اینها و تجربهام از این کار ۱۰ است، اما کاستیهایی به دلیل نبود وقت، کرونا و ... ایجاد شد.