این شبها سریال «
باخانمان» به کارگردانی برزو نیک نژاد از شبکه سه سیما پخش میشود. سریالی کمدی با فضایی که میتواند برای مخاطبان تلویزیونی که مدتها است سریالی با این سبک و سیاق ندیده اند جذاب باشد. قصههای خانوادگی و کاری شخصیتی به نام «مسعود خاکپور» که در نوبه خود او را دچار چالشهایی میکند. از فرزند خواندگی تا استاد دانشگاه و ماجرای عاشقانه او با دختر عمویش و ... همگی در این سریال دیده میشوند.
فارس با «حسام محمودی» بازیگر نقش مسعود در این
سریال که این شبها به یکی از چهرههای تلویزیونی تبدیل شده است گفتگو کرده است.
** تا الان بازخوردها چطور بوده است؟
- بازخوردها مثبت بوده است و تا به حال بازخورد منفی از مخاطبین سریال نشنیدم.
** تا به حال در میان کارهای تلویزیونی که بازی کرده بودید به این اندازه بازخورد مثبت دریافت کرده بودید؟
- نه واقعا خیلی ویژه بود.
** فکر میکنید دلیلش چه بوده؟
- یکی از دلیل هایش این است که اینجا نقش اصلی بازی میکنم و هر شب دیده میشود و معمولا وقتی هر شب دیده میشوی بیشتر هم درباره ات حرف میزنند. از اولین حضورم در سینما ده سالی میگذرد و اگر از همان سال هم حساب کنیم در تمام این سالها اگر کم کم هم آموخته باشم موجود کامل تری نسبت به گذشته شدم.
** این ماجرا به داستان سریال هم ربط دارد. چون شما در سریال «زعفرانی» هم بازی کردید و آنجا یکی از نقشهای تقریبا محوری را داشتید.
- بله قبول دارم که همه چی به قصه برمی گردد. اما قیاس با زعفرانی خیلی درست نیست، چون اگر آن نقش از کلیت قصه حذف میشد هیچ اتفاقی برای سریال نمیافتاد. اما شخصیت مسعود از جمله کاراکترهایی است که نمیشود از قصه حذفش کرد و اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم قصه دیگر پیش نمیرود.
** همان زمان که قصه سریال «باخانمان» به شما پیشنهاد شد کدام گزینه برایتان اولویت داشت؟
- بیشتر از همه چیز حضور برزو نیک نژاد برایم مهم بود. به خاطر اینکه دوست داشتم با برزو کار کنم و قصه هم برایم از جهات مختلف جذاب بود. اینکه کمدی بود و من تا حالا کمدی کار نکرده بودم و آنهم کمدی موقعیت. کاراکتر مسعود هم برایم خیلی جای کار داشت و برایم جالب بود که مردم شخصیت یک استاد دانشگاه را دوست دارند، اما نمیشود منکر این شد و کارگردان بخشهایی را به کار تزریق میکند.
** خودتان هم قبول دارید در قالب شخصیت مسعود آدم دیگری شدید؟
- خیلی خوشحالم از این موضوع و خودم هم معتقدم همینطور است، چون همه چیز به درستی در کنار هم چیده شده است. روزهای اولم در این سریال خیلی سخت بود روزهایی که کلی کار انجام میدادم و برزو من را اصلاح میکرد، اما از جایی به بعد دیگر دستم آمد چکار کنم و سعی کردم با همان متر و معیار پیش بروم. چه در مدل نگاه کردن و حرف زدن و ... که کاراکتر برای تماشاگر دوست داشتنی شود و خیلی سعی کردم تا این اتفاق رخ دهد.
** به حضور برزو نیک نژاد برای انتخاب این نقش اشاره کردید، اما دلیلش را نگفتید؟
- از وسواسی که در کار با بازیگر دارد خیلی شنیده بودم و برای هر بازیگری این فرصتی است که در مسیر بازیگریش چنین افرادی در کنارش باشند و شبیه به یک کلاس بازیگری بود که حالا من هر روز درگیرش بودم و البته با یک گروه حرفهای که خیلی هم اجازه خطا کردن ندارید و همه این چالشها برایم جذاب بود.
** گویا نقش مسعود در اجرا دچار تغییراتی شده بود.
-بله، در ابتدا مسعود یک طلبهای بود که هنوز ملبس نشده بود و تصمیم گرفتند که طلبه نباشد.
** شاید به خاطر تکراری شدن قصههای یک طلبه به این بخش ورود نکردند.
- نه اینطور نیست. مگر در تلویزیون کارهای تکراری ساخته و پخش نمیشود؟ به نظرم شاید کمی دستمان را در شوخی کردن میبست و شاید به این دلیل بود و همه معترض میشدند. حتی در جلسههایی که مقام معظم رهبری در سالهای گذشته با کارگردانهای تلویزیونی داشتند و چند وقت پیش وایرال شد، این را بیان کردند که با همه شوخی کنید، اما تلویزیون اینطور رفتار نمیکند. ما نقشی داشتیم که مربوط به نیروی انتظامی بود و همین دوستان در خنده دارترین موارد اظهار نظر میکردند و همینها باعث میشود بعد از مدتی آدم به خودش میگوید برای چی دارم کار کمدی میکنم؟ در این سریال هم خیلی اذیت شدیم و اگر اجازه دهند کمی فضایمان دوستانهتر شود خیلی بهتر است. این تلویزیون جایی است که سالهای سال تعداد زیادی هنرمند تربیت کرده است.
من عقیدهای درباره تئاتر دارم و فکر میکنم به عنوان کسی که کارم را از تئاتر شروع کردم این اجازه را داشته باشم که درباره آن حرفی بزنم. آنهم این است که تئاتر از روزی ضربه خورد که از مرکزیت خارج شد و ما دیگر نمیرفتیم تئاتر شهر تئاتر ببینیم و میرفتیم ایرانشهر نمایشی را تماشا میکردیم. تئاتر ما به کوچه پس کوچه رفت و کوچه پس کوچههای تنگ و با دیوارهای بلند و جاهای ناشناخته و عجیب و غریب و از مرکزیت خارج شد و آن وقت همان تئاتر خودش را به اندازه سلیقه مخاطبش پایین کشید و طوری شد که تبدیل به یک سرگرمی آخر هفتهای برای برخیها شد و اینطور بود که عدهای لااقل برای پز دادن هم که شده میرفتند تئاتر میدیدند.
تلویزیون نباید این اشتباه را بکند و نباید به اندازه سلیقه مخاطبش خودش را پایین بکشد. در همین تلویزیون هزاردستان تولید شده مختارنامه تولید شده و برنامههای عروسکی ویژهای داشته است. خیلی از بازیگرانی که الان استارهای سینما هستند از همین تلویزیون آمدند و دیده شدند. اعتقادم این است که الان تلویزیون باید از همه این افرادی که از طریق تلویزیون به این شهرت رسیدند بخواهد در ازای قراردادی برایش کار کنند. این هم من را خوشحال میکند که خیلیها میگویند ما با سریال شما دوباره داریم تلویزیون نگاه میکنیم.
بیشتر بخوانید:
** شخصیت مسعود یک استاد دانشگاه بود، اما فرزند یک خانواده از قشر متوسط جامعه است. جمع شدن همه این ویژگیها آنهم در یک شخصیت کار سختی است و فکر میکنم همین هم باعث شد تا این نقش تفاوتهای ویژهای با سایر نقشهایی که تا به حال شما بازی کردید داشته باشد.- بله، به هر حال شخصیت اگر متناقض باشد جذاب میشود. یعنی اینکه سر یک دوراهی باشد و همواره نداند چه تصمیمی بگیرد و در نهایت تصمیمی بگیرد که مخاطب هم حیرت کند. اساسا اینکه یک آدمی با ویژگیهای مسعود این مسیر را انتخاب کند که این خانواده پر از بحران را با آغوش باز بپذیرد و با همه بحرانها کنار بیاید و از خود واقعی اش که برای ساخته شدنش زمان بسیاری گذاشته است، فاصله بگیرد، به نظرم بُعد سلوک شخصی به کاراکتر میدهد و مخاطب متوجه میشود که این شخصیت به مرور دارد بزرگ میشود و جهان و علاقه اش تغییر میکند.
** داستان کلی که در این سریال دستمایه قرار داده شده است، بیشتر از کمدی شبیه به یک درام است و اتفاقهایی که برای مسعود رخ میدهد کاملا غیر کمدی است.- بخش زیادی از این ماجرا به این برمی گردد که سریال کمدی موقعیت است و این بخش جدایی ناپذیرش است. اتفاقهای جدی میافتد که تاثیرش روی مسعود اینطور است. همین موضوع بخش تعقل ذهن مخاطب را فعال میکند و باعث میشود خندهای کوتاه روی لبان او نقش ببندد و لازم نیست به قهقهه ختم شود، چونکه در اصل هدفش قهقهه نیست.
** شما در این سریال نقش جدی را در کاری کمدی بازی میکنید. این از ابتدا در قصه وجود داشت؟ یا اینکه خودتان دوست داشتید شخصیتی جدی را بازی کنید؟- نه این در واقع تمهید کارگردانی آقای نیک نژاد بود. یک بازیگر در بازیگری اش دوست دارد تائید شود و سعی میکند بامزهتر باشد و تیکههای بامزه بگوید تا مخاطب را بخنداند، اما برزو خیلی حواسش به این ماجرا بود و شخصیت مسعود هم نباید کمدی میشد، چونکه ما از او انتظار نداریم چیزی بگوید که ما بخندیم.
** یکی دیگر از ویژگیهای مسعود استاد دانشگاه بودن او است. خودتان در برههای از زمان تدریس میکردید. چقدر از خودتان وام گرفته بودید و تا چه میزان هم با شما متفاوت بود؟- خیلی زیاد فرق داشت و من سعی کردم خودم را در این بخش گردگیری کنم و حسام مدرس را در خودم پیدا کنم. به این خاطر که کار پژوهشی خیلی دوست داشتم برای برگزاری یک کلاس سه ساعته در یک هفته حدود ۱۲ ساعت مطالعه میکردم. حواسم کاملا به همه بچهها بود و از همان روز اول اسم کوچکشان را حفظ میکردم و سعی میکردم فضا را دوستانه کنترل کنم. از طرفی خیلی هم جدی بودم و اگر برای مثال فردی را از کلاس اخراج میکردم دیگر حاضر نمیشدم سر کلاس پذیرایش باشم. خودم وقتی تدریس میکردم با بچهها مثل یک دوست بودم و تفاوتش با مسعود به خاطر درسی است که تدریس میکند. حتی تدریس در آموزشگاه با دانشگاه متفاوت است.
** در دانشگاه درس میدادید؟
- نه آموزشگاه بازیگری درس میدادم و یک زمانی هم برای بچههایی که میخواستند امتحان فوق لیسانس کارگردانی تئاتر دهند کلاس میگذاشتم که برای امتحان کنکور آماده شان کنم.
** تحصیلاتتان در چه زمینهای بود؟
- در مقطع لیسانس حقوق قضایی خواندم و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر خواندم و طوری درس خواندم که بتوانم تدریس هم انجام دهم و همان سال رتبه ام ۳ شد.
** چقدر به این شخصیت ویژگیهایی اضافه کردید؟
- خیلی غیر قابل تفکیک است به این دلیل که در این چند ماه موارد زیادی اضافه و کم شده است و جدا کردنش کار سختی است و نمیتوانم بگویم کدامش برای من بوده و کدام در قصه و کارگردانی بوجود آمده است و در اصل باید گفت این ویژگیها در هم تنیده شده است.
** شما کار حرفهای تان را از کمدی شروع کردید، اما در ادامه خیلی در این ژانر نماندید. چرا؟ ترجیح خودتان این بود که در کمدی نمانید و به سمت کارهای جدی بروید؟
- اولین فیلم سینمایی ام خسته نباشید بود که همان سال در جشنواره فجر به دلیلهای مختلف مورد بی مهری قرار گرفت. بعد از آن سلسه فیلمهایی بازی کردم که همگی جدی بود و برخی هایش هم در بخش هنر و تجربه و غیر بازاری قرار میگرفت. حتی فیلم مرگ ماهی هم که با آقای حجازی کار کردم خیلی خوب دیده نشد. همینطور شد که صبر کردم و خیلی هم اصراری به دیده شدن نداشتم و بعد از مدتها دوباره توانستم با این نقش برگردم.
** خودتان کمدی را دوست دارید؟
- بله به دلیلهای خیلی زیادی دوستش دارم. سعی میکنم نقشم را خوب انتخاب کنم و ژانر برایم اولویت ندارد.
** یک کمدی خوب دارای چه ویژگیهایی است؟
- باید به تماشاگری که الان با یک کلیپ در گوشی موبایلش میتواند عجیبترین فیلمها را در جهان ببیند، صادق باشد و نباید تماشاگر حس کند به او توهین میشود و باید بخشی از فردیت او را تحت تاثیر قرار دهد که امروز در اجتماع آن بخش از فردیتش دچار ناکارآمدی شده است و به همان بخش تلنگر بزند که دارد آسیب میبیند و این باعث میشود که آن بخش را ترمیم کند و اجتماعش را بسازد و در نتیجه حالش را خوب میکند.
** تا به حال کسی به استاد دانشگاه بودن مسعود و ورود به معضلات هیئت علمی دانشگاه، واکنشی نداشته است و همین شما را به عنوان بازیگر این نقش دچار محدودیت نکرده است؟
- هنوز نه واکنشی در این باره نداشتیم. اما اساسا سعی میکردیم به مواردی که حس میکنیم محدودیت است ورود نکنیم و کنترلش میکردیم.
** بعد از این کار مشغول کار دیگری نشدید؟
- سریالی را پیشنهاد داشتم که قبول نکردم و این روزها بیشتر استراحت میکنم.
سریال «باخانمان» به کارگردانی برزو نیک نژاد و تهیه کنندگی زینب تقوایی هر شب از شبکه سه سیما پخش میشود. در این سریال آتیلا پسیانی، افسانه بایگان، سعید امیرسلیمانی، حسام محمودی، مارال فرجاد، شهره لرستانی، حسن پورشیرازی، الهام اخوان و ... به ایفای نقش پرداختند.