میلاد میرزایی یکی از بازیگرانی است که چهره جدید این روزهای تلویزیون به شمار میرود و او این شبها به واسطه حضور و پخش همزمان دو سریال «بیگانهای با من است» و «شرم» حضور موفقی در تلویزیون داشته است.
با میرزایی درباره ورودش به بازیگری، تفاوتهای دو نقش حسام و امیرعلی و دغدغههایی که برای آینده کاری خود دارد گفتگو کردیم.
** ابتدا از شروع فعالیت هایتان میفرمائید
-از همان سنین کودکی به بازیگری علاقه داشتم و از ۱۴ سالگی وارد دنیای بازیگری شدم؛ و با تئاتر کارم را شروع کردم. همزمان کار صدا و دوبله و خوانندگی را هم شروع کردم.
** یعنی ابتدا بازیگری را انتخاب کردید و بعد به شاخههای دیگری هم ورود داشتید.
-شاخههای دیگر هنری را به خاطر بازیگری آموزش دیدم و معتقد بودم یک بازیگر باید در همه زمینهها آموزش دیده باشد، بیان خوبی داشته باشد، موسیقی بداند، نقاشی بداند، فیلم سازی بداند و سینما را بشناسد. همه اینها فنهایی است که یک بازیگر باید آنها را یاد بگیرد.
** همچنان کار دوبله و گویندگی هم انجام میدهید؟
-نه، چون دوست ندارم به عنوان یک گوینده معرفی شوم در این حیطه کار نمیکنم و تمرکزم روی بازیگری است و خیلی وقت است که کار صدا انجام نمیدهم.
** اگر بخواهید گویندگی را ادامه دهید فکر میکنید لطمهای به بازیگری تان میخورد؟
-فقط کافی است اسم دوبلوری روی فرد باشد دیگر کارگردانها برای انتخاب بازیگر به سمت او نمیروند. برای همین همه تمرکزم را روی تمرین بازیگری گذاشتم و شب و روز مشغول هستم و نه رادیو میروم و نه دوبله میکنم، به این خاطر که دوست ندارم به عنوان یک گوینده شناخته شوم. از ابتدا هدفم بازیگری بود و به خاطر بازیگری فن گویندگی را یاد گرفتم.
** شما در کودکی لکنت زبان داشتید و به همان خاطر به سمت بازیگری آمدید؟-نه به خاطر لکنت زبان به سمت بازیگری نیامدم، اما این موضوع هم نیروی محرکه خوبی برای تمایلم به سمت بازی بود. شنیده بودم میگفتند در تئاتر تمرینهایی انجام میدهند که برای بیان خوب است و من هم روزی ۱۷ ساعت تمرین میکردم و خیلی زود هم لکنتم خوب شد. همین تمرینها باعث شد که به رادیو بروم و تست بدهم و نفر اول شوم و گویندگی رادیو را شروع کنم. شاید بیشتر از یک دهه هم گوینده رادیو بودم که این روزها به خاطر بازیگری در این شاخه فعالیت نمیکنم.
** اولین سریالی که شما با آن به خوبی دیده شدید، «بانوی عمارت» بود.-بله قبل از این
سریال چندین سریال دیگر هم بازی کرده بودم، اما خیلی دیده نشد و نقشی که در بانوی عمارت داشتم مورد توجه قرار گرفت. در آنجا خواستگار فخرالزمان بودم.
** شما این روزها در دو سریال به صورت همزمان حضور دارید که حالا زمان تصویربرداری هر کدام از اینها به اندازه چند ماه از یکدیگر فاصله داشته است، اما همزمان با هم در حال پخش است.
-خیلیها میگویند این شانس من است، اما من به چشم شانس به آن نگاه نمیکنم و دوست داشتم که این دو سریال همزمان با هم پخش نشود به خاطر اینکه کارم در سریال بیگانهای با من است سال گذشته به پایان رسید و شرم درست قبل از پخش ضبطش تمام شد. این موضوع را نه به فال نیک میگیرم نه به فال بد و خیلیها میگویند شانس و خیلیها هم میگویند خوب نبود که با هم پخش شد. البته از این نظر که بازی هایم در این دو سریال با همدیگر فرق دارد و دو شخصیت متفاوت را بازی میکنم و چنین مسئلهای این را از مردم میپرسد که آیا این بازیگر توانسته کار خود را به خوبی انجام دهد یا نه؟
بیشتر بخوانید:
** در سریال «بیگانهای با من است» نقش امیرعلی را به عهده دارید. نقشی که علیرغم محوری بودنش حضور کوتاهی در قصه دارد.-خیلی وقت بود دلم میخواست با آقای امینی کار کنم و او بسیار گزیده کار است. وقتی پیشنهاد همکاری دادند و فیلم نامه را خواندم خیلی دوست داشتم و شروع به کار کردیم. روزهای ابتدایی تصویربرداری هم با سکانسهای امیرعلی آغاز شد. حس خوبی بود وقتی از ابتدای پروژه در کار باشی تا اینکه از اواسط و حتی پایان کار اضافه شوید. همکاری با بازیگران خوب و به نامی که در این سریال حضور دارند از جمله مرحوم پرویز پورحسینی از خاطرات خوب کاریم شد.
** با مرحوم پورحسینی سکانس مشترک داشتید؟-بله، اما هنوز پخش نشده است.
** از آنجایی که امیرعلی تنها در قسمت ابتدایی بازی داشته است و بعد طی تصادفی به کما میرود، میزان نقشی که در این سریال دارید برای پذیرش آن مهم نبود؟ و چقدر این قصه برای شما جذابیت داشت؟-این سریال قصه جذابی داشت. من در نقشهایی که بازی میکنم بیشتر به دنبال کیفیت هستم و برایم مهم نیست نقش اصلی باشد یا نقشی باشد که دو سکانس حضور داشته باشم. مهم این است که نقش کیفیت داشته باشد و روی کلیت داستان اثرگذار بوده و در روند قصه شخصیت داشته باشد. به همین خاطر نقش امیرعلی را قبول کرده و بازی اش کردم.
خیلی از نقشهای اصلی که در این مدت پیشنهاد شده را نپذیرفتم به این دلیل که با آن نقشها ارتباطی برقرار نکردم. در این سریال هم اصلا برایم مهم نبود نقش امیرعلی در یک قسمت حضور دارد یا در کل سریال هست.
** این سریال در نکوهش دروغگویی است و میخواهد بگوید دروغی که میگویید بالاخره یک روزی بر ملا میشود. فکر میکنید مخاطب چقدر میتواند با اینطور قصهها ارتباط برقرار کند؟-خیلی زیاد. به خاطر اینکه همیشه داستان یک خط اصلی را طی نمیکند و یک فیلم نامه چند شاخه میتواند داشته باشد. همیشه ممکن است منتظر اتفاق اصلی باشید و بگویید اگر این اتفاق اصلی بیفتد سریال تمام میشود، نه. همینطور که قصه این سریال جلوتر میرود، شاخه هایش بزرگتر و بیشتر میشود و حالا در ادامه قصه جذابتر هم خواهد شد.
** بخشی از سریال بیگانهای با من است و شرم، درباره فرهنگسازی دروغ نگفتن است. فکر میکنید این سریالها چقدر در این بخش موفق عمل کرده اند؟-این اتفاق در این دو سریال به خوبی افتاده است. ما همیشه به همدیگر میگوییم دروغ نگو کار بدی است! اما هیچ وقت توضیحی به ما ندادند که چرا دروغ گفتن کار بدی است؟ اگر دروغ بگویی دروغ اول باعث میشود دروغهای بعدی را بگویی و همینطور در تمام زندگیت تاثیر خودش را بگذارد و همان دروغ بزرگتر شود. همین موضوع در این دو سریال به مخاطب نشان داده میشود.
** درباره حضورتان در سریال شرم هم بفرمائید. در آنجا نقش حسام را بازی میکنید که برخلاف امیرعلی از میان داستان به قصه اضافه شد.-نقش حسام برایم نقش جذابی بود و دیدم میتوانم پیامهایی انسانی را با حضور در این نقش به مخاطبم بدهم. سوای اینکه حسام خیلی از من دور بود و برای رسیدن به این نقش ۱۴ کیلو وزن کم کردم و بعید میدانم کسی برای بازی در یک سریال تا این اندازه به خودش سختی بدهد.
** چرا باید وزن کم میکردید؟
-برای اینکه حسام گذشته و حال دارد و میخواستیم تفاوتی در فیزیک ظاهری او ایجاد کرده باشیم. شرایط سختی داشتم و رژیم و ورزشهای سنگین انجام میدادم و خوشبختانه جواب داد.
** نقش حسام به نسبت امیرعلی پرچالشتر بود؟
-بله طبیعتا پرچالشتر است و بیشتر درگیرم کرد و گفتم که برای این نقش خیلی تمرین کردم. امیدوارم مردم نیز این را متوجه شوند که من اصلا سعی نکردم نقش را بازی کنم و بیشتر سعی کردم شخصیت را به خودم نزدیک کنم و به زاویه دید، فیزیک و یک آدم دیگر سفر کنم. به همین خاطر خیلی تلاش کردم که همه رفتار و گفتار او طبیعی باشد.
** تا به اینجای پخش این دو سریال بازخوردها چطور بوده است؟
-خداراشکر تا الان بازخورد بدی نداشتم و مردم از این سریالها راضی بودند و دوستشان داشتند.
** به نقطه ضعف و قوت سریال اشاره نکردند؟
-شاید اطرافیان و افرادی که شناخت خوبی از من داشتند خیلی به من اعتماد نکردند و آقای کاوری به من اعتماد کرد و این حجم از نقش را به من سپرد. چون این را میدانم بازیگرهای خوبی هم برای نقش حسام کاندیدا بودند و آقای کاوری آن را پیشنهاد داد. نقش حسام یکی از نقشهای کلیدی سریال شرم است و آقای کاوری به من اعتماد کرد. این نقش و همه نقشهایی که بازی میکنم را برای خودم یک فرصت و امکان بازیگری میدانم تا بتوانم همه تلاشم را برای اجرای آن به کار ببندم.
** بزرگترین چالشی که با نقش حسام داشتید چه بود؟
-اگر توجه کرده باشید حسام در هشت سال قبل فرد منطقی نبوده است و زمانیکه بعد از هشت سال برمی گردد سعی میکند منطقی باشد. در صورتیکه در گذشته و همان هشت سال پیش به یکباره از کوره در میرود. در صورتیکه خودم خیلی آرام و منطقی هستم و با حسام تفاوتهای بسیاری دارم. خیلی هم تمرین کردم تا حرکت هایش، رفتارهایش و بیان دیالوگ گویی او برای حسام باشد. برای ریز جزئیات این نقش کار کردم. اینکه حسام همیشه با یک نوع شرمی به دیگران و اطرافیانش نگاه میکند.
** و این مرحله، به طور قطع شرایط سختی را برای شما ایجاد کرد.
-بله و همین پروسه بازیگری را برای من سختتر و البته لذت بخشتر میکند.
** در این سریال یک مثلث عاشقانه هم وجود دارد و حسام به همراه لعیا و نقش بهزاد درگیر یک مثلث عاشقانه میشوند که کمتر در تلویزیون دیده شده است.
-بله این موارد کمتر در تلویزیون دیده میشود. اما این را هم نباید نادیده بگیریم که صرفا مثلث عاشقانه در یک سریال نمیتواند جذاب باشد بلکه باید در یک راستا و یک طرح و داستانی عنوان شود و اینکه مثلث عاشقانه چطور شکل میگیرد و خاتمه پیدا میکند، نیز خیلی مهم است. حالا ممکن است این موضوع در یک اثری دیده شود بدون اینکه فیلم نامه قوی داشته باشد و کارگردانی درست و بازیها قوی باشد. بارها دیده شده که یک مثلث عاشقانه در یک سریال وجود داشته که اصلا مخاطب متوجه نشده است به همین خاطر همه عناصر داستان خیلی باید درست چیده شده باشد که مثلث عاشقانه نیز به چشم بیاید.
** شما در سریال شرم نقش پسر آقای پورعرب را بازی میکردید، اما سکانس مشترک با هم نداشتید.
-نه متاسفانه سکانس مشترک نداشتیم. اما خب روزهایی که آقای پورعرب فیلمبرداری داشتند برای تمرین و تست گریم به پشت صحنه میرفتم و رابطه خوبی بین ما شکل گرفته بود. در کل گروه تولید این سریال آنقدر صمیمی و درست بود به این خاطر که از سمت آقای کاوری به خوبی مدیریت میشد. آنقدر آقای کاوری خوب و با انرژی است و برای بازیگرش ارزش قائل است که من انگیزه و انرژی ام را برای حضور در این کار چند برابر کردم و اگر کارگردانی به این شکل باشد همیشه کارهایش با موفقیت روبرو خواهد شد. من هم تمام تلاشم را به کار بستم تا در این کار به خوبی ظاهر شوم، اما در نهایت مردم هستند که صاحب کارند و آنها باید نظر بدهند.
** بعد از بازی در این دو سریال پیشنهادهایتان به چه صورت بوده است؟
-خدا را کر پیشنهادهای بسیاری داشتم، اما باید درست و گزیده کار کنم. به همین خاطر عجله نکردم.
** غیر از بازیگری کار دیگری هم انجام میدهید؟
-مشغول تهیه کنندگی هستم و یک فیلم کوتاه به نام نقاشی روی سایهها تهیه کردم و به چند جشنواره راه پیدا کرده است. همچنین مشغول تهیه فیلم بعدی ام هستم و انشاله برای سال ۱۴۰۰ فیلم خودم را میسازم.
** قصد کارگردانی فیلمی را دارید یا تهیه کنندگی؟
-تصمیم گرفتم بخشی از درآمدم را صرف تولید کار خوب کنم هرچند که آدم خیلی پولداری نیستم، اما اگر بدانم با بخشی از درآمدم میتوانم از یک کاری حمایت کنم، حتما این کار را انجام میدهم. یکی از دوستانم میخواست فیلمی بسازد و بعد از اینکه متن را خواندم دیدم کار خوبی است و تهیه کنندگی اش را به عهده گرفتم. در کار بعدی ام نگارش فیلم نامه به عهده خودم است و کاری است که چند سال برای آن وقت گذاشتم.
** بیشتر تمرکزتان روی کارگردانی است یا بازیگری؟
-تمرکزم روی بازیگری است، اما به عنوان بازیگر دوست دارم تا کارهای دیگر هم انجام دهم. موسیقی کار میکنم برای بازیگری، فن بیان کار میکنم برای بازیگری، نقاشی و عکاس هم انجام میدهم و معتقدم یک بازیگر باید همه این شاخهها را بلد باشد.
سریال «بیگانهای با من است» به کارگردانی احمد امینی و سریال «شرم» به کارگردانی احمد کاوری این شبها به ترتیب از شبکه دو و سه در حال پخش است.
زنده یاد پرویز پورحسینی، پوراندخت مهیمن، شبنم قلی خانی، نگار عابدی، ایوب آقاخانی در سریال بیگانهای با من است به ایفای نقش پرداختند. همچنین سیاوش طهمورث، فاطمه گودرزی، الهام طهموری، اردلان شجاع کاوه، فریبا متخصص، آشا محرابی نیز از بازیگران سریال شرم هستند.