عجب مدیریتی!! اتریشی ها و هلندی ها بدون اینکه هیچگونه شعری بگن سد و سیل بند ساختن اونوقت ما نشستیم اشعار قدیمی ها رو کاوش می کنیم ببینیم کی در مورد آب حرف زده
سیل امد و برد خانه ای را
از کودک و پیر وبچه ای را
این سیل عجب ویرانگری بود
نابود کرد شهر هنر و هرمسافری را
در شهرفرهنگ وهنر پرور شیراز
سیل برد ایرانی هر هنر پروری را
شیرازدرسوگ مرگ مهمان نشسته بود
الحق میزبان خوبی بود برای سیل زده ای را
صد رحمت و درود بر وارث .علی دل واری غیور
در خانه باز گذاشتند بر مهمان اسیب دیده ای را
یارب تو بگردان بلا دور از مردم این شهر
زیرا که دارد مردم مهماندوست و هنر پروری را
ببین روزگار با ما چه کارها می کند
نقش خود را خوب بازی میکند
گاه اباد میکند گه ویران میکند
گاه می سازد برای همه خانه ای
گاه سیل می برد کاشانه ای
این عجب بیین که چه غوغا میکند
این بازیگر نقش خود را خوب ایفا میکند
پیمانکاران کارفرمایان و رانت خوارن پروژه های دولتی که همه شان دستشان در یک کاسه و جیب مردم است برای پایین امدن هزینه و دریافت سود بیشتر بیشتر راهها و جاده هایی که نیاز به پل دارند را بدون پل می سازند یا پلهایی با دهنه خیلی کوچک تا سود بیشتری بدست بیاورند
با سلام خدمت بینندگان عزیز
این بیت در داستان بیژن و منیژه از فردوسی بزرگ در شاهنامه سروده شده
پس لطفاً دوستانی که شاهنامه را نخوانده اند در مورد ساختگی بودن و جعلی بودن شعر نظر ندهند.
با تشکر