دنیای زیر آب همیشه با داستانها و افسانههای متعدد همراه بوده و هست. داستانهایی که گاه میتواند تبدیل به واقعیت شود و گاهی هم در قالب اسطورهها باقی بماند. شاید همین افسانه و افسون دریا بود که حسین توفیقیان را بر آن داشت تا به عنوان یکی از نخستین باستانشناسان پا در اعماق دریا بگذارد و در صدد کاوش در زیر آب برآید.
حدود دو دهه پیش بود، پس از آنکه فوق لیسانس خود را در عرصه باستانشناسی دریافت کرد؛ با علاقه شخصی به حوزه باستانشناسی دریایی؛ وارد گروهی ۳ نفره شد که برای فعالیت در عرصه باستانشناشی زیر آب شکل گرفته بود. جدید بودن این حوزه در عرصه باستانشناسی و ناشناخته بودن آن، او را جذب کرد.
هرچند از ابتدای امر حتی غواصی هم نمیدانست اما اواخر دهه ۷۰ بود که با اعزام به کیش، دوره غواصی را پشت سر گذاشت و تا همین سال گذشته که ۹۰ روز برای گذراندن دوره پیشرفته غواصی به چین رفت، سعی کرد تا با استفاده از تجربیات خود درصدد کشف و شهود در اعماق بیکران خلیج فارس برآید.
در اوایل امر گروه فقط تعداد محدودی از ابزار و امکانات ساده برای کاوش زیر آب در اختیار داشت و سعی کرد تا تجارب خوبی دراین خصوص کسب کند اما مشکل اصلی این بود که تمام اعضای گروه باستانشناس بودند و هنوز باستانشناشی زیر آب را نیاموخته بودند. آنها حدود ۲ سال است که برای گذراندن دورههای پیشرفته غواصی به خارج از کشور رفتهاند و توانستهاند آموزههای خوبی دراین خصوص کسب کنند. حدود سه سال اخیر با ورود یونسکو به عرصه باستانشناسی زیر آب ایران و برگزاری کارگاههای آموزشی در بندر کنگ، آموزههای آنها بیشتر شد و اکنون که به عنوان دانشجوی دکتری باستانشناسی تحصیل میکند، کشفیات متعددی از خمرههای اژدری شکل، خمرههای کوچک و بزرگ ذخیره آب گرفته تا جنگ افزارهایی همچون کلاه خود، زره و آرنجبند و... را در کارنامه خود ثبت کردهاست.
توفیقیان که در سال ۱۳۹۰ دکترای خودرا در رشته باستانشناسی از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرد، درحال حاضر استادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و مدیر گروه باستانشناسی زیر آب پژوهشکده باستانشناسی است. او معتقد است: باید روابط بینالمللی را در عرصه باستانشناسی زیر آب گسترش دهیم و از تجارب کشورهای پیشرفته در این حوزه بهره جوییم چناکه به زودی شاهد برگزاری دومین کارگاه آموزشی خواهیم بود که یونسکو در ایران برگزار خواهد کرد.
آیا کاوش جدیدی زیر دریا پیش رو دارید؟
با وجود آنکه موضوع برای کار و کاوش زیر آب بسیار زیاد است اما درحال حاضر کاوش نداریم چراکه آغاز هر کاری نیازمند بودجه و اعتبار کافی است اما از آنجا که درحال حاضر بودجه نداریم، کاوشها نیز متوقف شده است. از این رو درحال حاضر مشغول انجام کارهای تحقیقاتی و پژوهشی هستم که بیشتر شخصی است. درواقع در طول سالهای پیش کاوشهایی انجام دادم که درحال حاضر مشغول استخراج اطلاعات آن و تالیف مقاله هستم. عمده این تحقیقات در حوزه خلیج فارس است. چند کتاب درخصوص باستانشناسی زیر آب ایران و مبانی باستانشناسی زیر آب در دست تالیف دارم که به زودی منتشر خواهد شد. کار میدانی انجام نمیدهم و بیشتر مشغول انجام کارهای پژوهشی با موضوع خلیج فارس هستم. البته فصل کار در جنوب کشور نیز در نیمه دوم سال رقم میخورد و امیدواریم برای فصل کاوش جدید، بودجه به کاوش زیر آب اختصاص داده شود.
پروژههای کاوش زیر آب نیازمند اختصاص چه میزان بودجه هستند؟
انجام کار میدانی به عوامل متعددی بستگی دارد چراکه تنوع آن بسیار زیاد است اما به طور معمول یک کار متوسط حدود ۵۰ میلیون تومان بودجه نیاز دارد. به طور کلی هزینهها در باستانشناسی زیر آب زیاد است و مبلغ آن بیشتر از باستانشناسی در خشکی است چراکه نه تنها فضای کار متفاوت است بلکه ابزار و وسایل مورد استفاده در هر یک متفاوت است.
از چالشهایی که باستانشناسی زیر آب با آن روبه روست، بگویید.
در باستانشناسی خشکی، یک باستانشناس متخصص میتواند به همراه یک نفر و ابزاری مانند دوربین، GPS و ابزار نوشتن، درصدد کشف و کاوش در منطقه برآید این درحالی است که باستاستانشناسی زیر آب اینگونه نیست و علاوه برآنکه نیازمند دانشی خاص بیش از باستانشناسی است چراکه در فضایی متفاوت کار میکند، نیازمند تیمی حداقل متشکل از ۷ تا ۱۰ نفر برای بررسی است. چراکه ۴ تا ۶ نفر در زیر آب و دو یا سه نفر در قایق روی آب باید تیم را همراهی کنند. درعین حال تجهیزات مورد نیاز در باستانشناسی زیر آب بسیار گران و حساس است. حتا گاهی قیمت برخی از تجهیزات پیشرفته باستانشناسی زیر آب بین ۲۰۰ میلیون تا ۱ میلیارد تومان است.
باستانشناسی زیر آب، بسیار دشوار، هزینه بر و زمانبر است. در حوزه باستانشناسی در جایی مثل ایران که بهشت باستانشناسی است، هرکجا قدم بگذاریم میتوانیم محوطههای جدید کشف کنیم این درحالی است که باستانشناسی زیر آب اینگونه نیست. ممکن است مدتها کار و هزینه کنیم اما خروجی نداشته باشیم؛ چراکه پهنه زیر آب با خشکی بسیار تفاوت دارد.
طی سالهایی که در عرصه باستانشناسی زیر آب فعالیت داشتید؛ چند بار کاوش انجام دادید اما به نتیجه نرسیدید؟
در برنامههایی که براساس سوالات و فرضیات علمی انجام میشود، این اتفاقات زیاد پیش میآید اما در کار ما از آنجایی که باستانشناسی زیر آب هنوز در ایران جوان است، از این رو مبتنی بر گزارشهایی که ماهیگیران محلی به ما میدهند درصدد کاوش برمیآییم. به طور مثال، گاها پیش میآید که ماهیگیران در محدودهای که ماهیگیری میکنند، سفال یا شی خاصی در تور آنها گیر میکند و آن را به میراث فرهنگی یا ما گزارش میدهند. ما نیز براساس گزارش آنها و نقطهای که به ما نشان دادهاند کاوش را انجام دادهایم از این رو بیشتر کاوشهای زیر آب، به نتیجه رسیده است.
هرچند بیشتر کاوشهای ما براساس گزارشهای صیادان انجام میشود اما نمونهای نیز در هرمزگان داشتیم که بر همین اساس کاوش در آن آغاز شد اما هر چه گشتیم کمتر پیدا کردیم.
آیا تحقیقات خاصی درخصوص بنادر تاریخی سواحل خلیج فارس مانند بنادر مهرویان، سی نیز، گناوه، ریشهر و هزارمردان، جلالی، نمیرم یا بطانه و نای بند انجام شدهاست؟
بنادر تاریخی ما در سواحل ما کاملا قابل رویت هستند و بخش بزرگی از آنها در خشکی هستند اما درباره اینکه آیا بخشی از این بنادر زیر آب باشد یا آنکه کشتیها و تجهیزات دریایی آیا در محدوده این بنادر غرق شده باشند، هنوز کار جدی نکردهایم. این یکی از اهداف ماست و بعد از این به آن خواهیم پرداخت.
طی سالهای گذشته بیشتر به کاوش مکانهایی رفتیم که از وجود اشیای تاریخی در آن نقطه مطمئن بودیم و هنوز زمان به ما این اجازه را نداده که به سوالات و فرضیات علمی پاسخ دهیم اما در آینده به بررسی سواحل پیرامون بنادر باستانی حاشیه خلیج فارس خواهیم پرداخت.
آیا تفاوتی بین کاوش در دریای خزر و خلیج فارس وجود دارد؟
تفاوت اصلی و بنیادین این دریاها در این است که در دریای خلیج فارس با تاریخی بسیار طولانی از حضور دریانوردان ایرانی و تجارت دریایی روبه رو هستیم چنانکه از هزاره ۴ و ۵ قبل از میلاد شواهد حضور جدی انسان در خلیج فارس را داریم اما این تاریخ در دریای خزر به این اندازه طولانی نیست. درواقع میتوان گفت تاریخ دریانوردی و تجارت دریایی در دریای خزر به اواسط دوران صفویه بازمیگردد. هرچند اشارات تاریخی اندکی به قبل از آن نیز بازمیگردد اما در کل میتوان گفت از نظر تاریخی، تجارت دریایی در دریای خزر بسیار محدودتر از خلیج فارس است.
اگر بخواهم از تفاوت دریاها بگویم؛ از آنجا که دریای خزر یک دریاچه است، آب آن جابهجایی ندارد و بسیار مات، تیره و راکد است و نور کمتر در آن نفوذ میکند. این امر به لحاظ مطالعات باستانشناسی نیز ما را با مشکل روبه رو میسازد. اما درخصوص خلیج فارس، با آبهایی بسیار شفاف روبه رو هستیم که پر از آثار تاریخی است. با این وجود کار جدی در حوزه باستانشناسی زیر آب دریای خزر انجام ندادیم اما چند کشتی تاریخی به گل نشسته در خط ساحلی را مطالعه کردیم. یک کشتی نیز در امیرآباد لاهیجان داریم که بازدیدهای اولیه را انجام دادهایم اما هنوز کار جدی دراین خصوص انجام ندادهایم چراکه این کشتی که از دوره قاجار باقی مانده در عمق ۱۰ متری قرار دارد و فاصله دید در این عمق برای غواص به ۱ متر میرسد که کار را دشوار میکند. از دیگر سو به لحاظ تاریخی، کاوش در این کشتی در اولویتها نیست چراکه خلیج فارس دارای چند هزار سال تاریخ است.
پیشتر به شناسایی خمره تدفین در گورستان شغاب بوشهر اشاره کردهاید، از چگونگی کشف این خمرهها و داستانهایی که در پس آنها قرار دارد، بگویید.
این سفالها و کوزهها برخلاف سایر کوزهها، فرم خاصی دارند. چراکه انتهای آنها نوک تیز است و اگر آن را در جایی بگذاریم چون ایستایی ندارد، روی زمین باقی نمیماند و میافتد. این کوزهها برای تجارت دریایی مایعات با ارزش طراحی شدهاست. فرم خاص این کوزهها سبب میشود تا آنها در انبار کشتی روی هم به نوعی قرار گیرند که تلاطم دریا آسیبی به آن وارد نکند و تعادل کشتی را برهم نزند. قدمت این سفالها به دوره پارت و ساسانیان بازمیگردد چراکه تولید آن در اواخر دوره ساسانی، منسوخ شد. البته حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال بعد از اسلام نیز از برخی از این کوزهها برای حمل غلات و... استفاده میشد.
در دوره ساسانی، به دلیل آنکه در این کوزهها مایعات با ارزش را نگهداری میکردند و به نوعی این ظروف برایشان قداست داشت، از این کوزهها برای تدفین هم استفاده میشد. به این صورت که جسد را جلوی پرندگان میگذاشتند تا گوشت آن را بخورند، سپس استخوانهای آن را جمع میکردند و در داخل کوزه قرار میدادند. از آنجا که سر انسان از دهانه کوزه بزرگتر بود، بخش بالایی سفال را از شانه ظرف میشکاندند و پس از چیدن استخوانها درون ظرف، دوباره در ظرف را سر جای خود بازمیگرداندند. این نوع تدفین در کنار سایر تدفینها در گورستان شغاب بوشهر به وضوح قابل روئت است.
در جنوب با افسانهها و داستانهای مختلف روبه رو هستیم که از سوی مردم بومی و محلی نقل میشود. آیا تاکنون موردی داشتید که به استناد یکی از این داستانها برای کاوش در منطقه اقدام کنید و به نتیجه برسید؟
به طور مشخص اینکه یک افسانه یا داستان مبنای کار علمی شود و به نتیجه برسد، میتوانم بگویم خیر، چراکه راه علم از راه افسانهها جداست. البته باید به این نکته اشاره داشته باشم که در پژوهشها از مطالعات حوزه مردمشناسی و گفتههای مردم بومی منطقه استفاده میکنیم و بسیاری از اطلاعاتی که میتواند مورد استفاده ما قرار گیرد، در گفتارهای مردم نهفته است؛ اما اینکه تا چه اندازه این داستانها، افسانهها و تخیلها میتواند برای باستانشناسان راهگشا باشد، نیازمند پژوهش و بررسی است.
همیشه از اطلاعات افراد محلی استفاده میکنیم. مردمشناسی یکی از پایههای مطالعات باستانشناسی است. البته که داستانهای عامیانه شنیدنی است اما نمیتواند مبنای کار علمی باشد.
تاکنون موردی داشتهاید که براساس افسانههای محلی درصدد کاوش بر آیید؟
برخی معتقد هستند بخشی از بندر سیراف در آب است و محلیها نقطهای را در وسط آب نشان میدهند و معتقد هستند روزگاری در آن نقطه درخت وجود داشته که البته داستانهای زیادی پیرامون آن درخت وجود دارد. اما وقتی برای کاوش وجود این درخت به آن نقطه رفتیم شاهد آن بودیم که عمق آب در آن نقطه ۳۰ متر است. براساس واقعیت علمی اگر بخواهیم خلیج فارس را ۳۰ متر به عقب ببریم تا به آن نقطه که گفته میشود روزگاری درختی در آن وجود داشت، ببریم، خلیج فارس خالی خواهد شد. چراکه عمق بیشتر مناطق خلیج فارس به طور میانگین در حدود ۳۰ تا ۴۰ متر است، بنابراین به صورت علمی وجود چنین درختی در عمق ۳۰ متری کنونی امکانپذیر نیست. حتا ما به آن نقطه رفتیم و غواصی کردیم و اما دیدیم به طور قطع چنین موردی نیست.
از قبور دستکند بندر ریگ(گناوه)چه خبرهایی دارید؟
در سواحل خلیج فارس شاهد حفرههایی هستیم که به صورت هندسی کنده شدهاند و عمق کمی دارند. مشخص است نوعی از تدفینهای ساسانی است. گاهی اوقات در این قبور مرده را قرار میدادند و درپوش بزرگ سنگی روی آن میگذاشتند که تبدیل به قبری دائمی برای متوفا میشد. زمانی که این قبرها آن درپوش سنگی را نداشتند به آن معنا بود که قرار است احتمالا استخوانهای متوفا به جای دیگری مثلا استودانها یا گوردخمهها منتقل شود. این گورها خاص سواحل خلیج فارس است چنانکه در خوزستان، چابهار و ... نیز شاهد چنین قبوری هستیم.
آیا در کاوشهایی که در گورستانها و مکانهای تدفین انجام میدادید، با نمونههایی از داستانسرایی عامیانه مردم منطقه روبه رو میشدید؟
بیشتر این گورستانها در حال حاضر دور از زندگی عموم جامعه هستند. اما گورستانی به نام تیس در چابهار قرار دارد که داستانهای متعددی درخصوص این گورستان وجود دارد حتا به آن گورستان اجنه نیز میگویند. شبها نزدیک آن نمیروند و معتقد هستند اجنه شبها به سراغ مردگان میآیند. نکته جالب درخصوص این گورستان این بود که هرچند از یک سو، عامه مردم داستانهای ترسناک درخصوص گورستان اجنه تعریف میکردند اما از دیگر سو برخی از اهالی روستا با گود کردن برخی قبور همان گورستان، متوفاهای خود را در آنجا دفن کردند. حتا برخی از بزرگان روستا، قبرهایی برای خود آماده کرده بودند که بعد از فوت در آنجا به خاک سپرده شوند.
درعین حال جوامع روستایی عاشق داستانسرایی درباره اجنه و ارواح هستند. قبرستانهای باستانی که متعلق به دوره قبل از اسلام هستند نیز خوراک خوبی برای این داستانسرایی فراهم میکنند. شاید این داستانها برای آن باشد که عموم جامعه به آن مکان رفت و آمد نداشته باشند.
حدود یک سال پیش محمدحسن طالبیان (معاون میراث فرهنگی سازمان میراق فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری)، از ایجاد سه پایگاه برای توسعه حوزه میراث دریا و زیرآب دریای عمان تا خلیج فارس خبر داد و گفته بود: سه پایگاه در استانهای سیستان و بلوچستان( احتمالا در چابهار)، بوشهر (احتمالا در کنگ) و هرمزگان( احتمالا در سیراف) فعالیت خواهند داشت؛ آیا تاکنون اقدامی برای فعالیت این پایگاهها انجام شده است؟
اطلاعی دراین خصوص ندارم. ممکن است درحال انجام کارهای ستادی و اجرایی باشند.
با توجه به آنکه ایران دارای منابع خاص برای باستانشناسی زیر آب است و خلیج فارس با قدمت تاریخی را داریم، شرایط کنونی کاوش زیر آب چگونه است؟ آینده باستانشناسی دریایی در ایران را چگونه پیشبینی میکنید؟
ایران در باستانشناسی دریایی حدود ۲ دهه است که ورود پیدا کرده است. از ابتدای ۱۳۹۶ نیز گروه باستانشناسی زیر آب به صورت رسمی و قانونی در پژوهشگاه میراث فرهنگی تصویب شد و تا آن زمان فقط یک اسم بود. درحال حاضر تلاشمان برآن است تا تجهیزات پیشرفتهتری خریداری کنیم.
درحال حاضر ۳ نفر هستیم ولی به زودی تبدیل به گروهی ۶ نفره میشویم و درصدد آن هستیم تا همکاریهای بینالمللی را با یونسکو، آلمان، چین و اتریش بیشتر کنیم. امیدواریم آیندهای خوب را بتوانیم برای باستانشناسی زیر آب ترسیم کنیم که البته تحقق آن منوط به آن است که مدیریت کلان میراث فرهنگی، اعتبارات لازم را اختصاص دهد. باستانشناسی زیر آب نیازمند حمایت است. ایران، کشور خاصی است و خلیج فارس پل ارتباطی دنیای شرق و غرب بود،نیاز است تا به باستانشناسی زیر آب بیشتر اهمیت دهیم و مردم را نسبت به اهمیت باستانشناسی زیر آب آگاه کنیم. چراکه در حاشیه خلیج فارس به دلیل آنکه آگاهی مردم نسبت به این مهم کم است، شاهد آن هستیم که بسیاری از آثار غارت میشوند. حتا بسیاری از این آثار به کشورهای حاشیه خلیج فارس فروخته میشود و موزههای قطر و دبی را پر بار میکند. این درحالی است که این آثار تاریخ ایران هستند.
چینیها تا چه اندازه در عرصه باستانشناسی زیر آب پیشرفته هستند؟
در آذر ماه شاهد حضور هیات چینی در خلیج فارس خواهیم بود که با مشارکت هیات ایرانی به کاوش خواهند رفت. با وجود آنکه چین نیز حدود ۳ دهه است که به عرصه باستانشناسی زیر آب وارد شدهاست اما طی این مدت توانسته به یکی از کشورهای پیشرفته تبدیل شود. چندین موزه بزرگ و قابل توجه از اشیای کشف شده در باستانشناسی زیر آب دارند و کشتیهای بزرگ تحقیقاتی در این خصوص ساختهاند که قابل توصیف نیست.
آیا ایران موزهای از یافتههای زیر آب دارد که بتواند از اشیایی که از باستانشناسی زیر آب پیدا میشود نگهداری کند؟
خیر. هنوز تعداد اشیای کشف شده به اندازهای نیست که بتوانیم یک موزه برپا کنیم. البته کلاهخودی که پیدا کرده بودیم در موزه ایران باستان به نمایش گذاشته شده. برخی از این آثار برای تحقیقات در اختیار گروه ما هستند و برخی دیگر در انبار اداره میراث فرهنگی بوشهر نگهداری میشود.
یکی از داستانهایی که در حوزه خلیج فارس خیلی مطرح میشود، حضور پری دریای است. آیا طی کاوشهای خود با بقایایی از پری دریایی روبه رو شدهاید؟
پری دریایی و فسیلها در حوزه کاری ما نیست و به مباحث طبیعی دراین خصوص کاری نداریم.
خاصترین اشیایی که طی این دو دهه از کاوش زیر آب توانستید کشف کنید چه بود؟
کلاهخود، زره و آرنجبند و در کنار آن خمرههای اژدری که بسیار مهم بودند، از خاصترین اشیایی هستند که طی این سالها در دریای خلیج فارس کشف کردیم. در نقاط دیگر پراکندگی سفال که همان تکرار خمرههای اژدری و سایر سافلهاست را شاهد بودیم. در باستانشناسی، سفال مهمترین یافته محسوب میشود چراکه بیشترین اطلاعات را در اختیار ما میگذارد.
گفتگو: معصومه دیودار/ایلنا