به بهانه شهادت زیباترین روح پرستنده
*
همه ما نام امام سجاد علیهالسلام را با دعا، عبادت و صحیفه سجادیه (زبور آل محمد) میشناسیم و لقب مبارک زین العابدین نیز ظاهرا بابت همین اشتهار حضرت در تاریخ به ساحت علی ابن الحسین (ع) اختصاص یافته است.
به جز بحث جلوههای اجتماعی، معارفی و حتی سیاسی نیایشهای آن حضرت، بررسی محتوایی دعاهای سیدالساجدین نشان دهندهی یک منظومه معرفتی کاملا منسجم و هدفمند برای شکلگیری قرآن صاعد است.
نیایشهایی که علاوه بر جنبه اصلیاش یعنی ارتباط باخدا، حاوی آموزش و پرورش ذهن بشر برای فهم حقایق جهان، وظایف و تکالیف انسانی و همچنین سیر در صفات و آثار توحیدی حق میباشد.
نیایشهای امام چهارم، گفتگوی عاشقانهای با خداست که در کنار تضرع خالصانه و غیر تاجرانه، یک مناجات ارزشمند برای فهم هستی و سیر در آفاق و انفس و فراگرفتن مکارم اخلاق است.
علیرغم آنکه مناجات با پروردگار امری عاشقانه و ذوقی و برابر ظرفیت شخصی هر فرد و در آزادی کامل صورت میپذیرد، توجه دادن دانشوران به صحیفه شاید بدین خاطر باشد که انسان بتواند با تکرار دعا از عالیترین دیدگاهها در مسیر توحید به جای فرو خواندن خدا در سطح نیازهای پست و زودگذر، باعث فرا خواندن خود به سمت تعالی گردد.
اهمیت چنین نگرشی به مقوله دعا زمانی مشخص میشود که بدانیم، بحران معنویت و غیبت معنا در زندگی مادی و پوزیتیویستی غرب باعث شده، جهان مادی برای فرار از تهی شدن انسان دعایی اختراع کند که مقتضای اومانیسم و ماتریالیسم است.
امروزه، حتی در شبکههای پارسی زبان و برای مسلمانان پیامهای زیادی به عنوان نیایش شبانه و شکرگذاری بامدادی و... تولید و منتشر میشود که شیرازهی اصلی آن همین تم خاص نیایش است.
نیایشی که عبارتست از آزاد کردن انرژی توسط تمنای آرزو و مخاطب آن یا نفس خود نیایشگر است (خودپرستی) یا عبارت موهن کائنات.
به عبارتی انسان خود و کاینات را در جایگاه خدا مینشاند و نه به منظور رسیدن به کمال، بلکه برای تخلیه انرژیهای منفی و جذب انرژیهای مثبت محیط (مشابه آنچه در ادامه طی نظریه قانون جذب و فنگشویی تئوریزه شده است) با روشی کارکردگرایانه و ابزاری به یک سو مناجات میکند.
این نوع دعا کردن که عملا با فلسفه #بتپرستی سابق تفاوتی ندارد، در قالب معنویت منهای خدا و یا معنویت منهای دین، یک نحله انحرافی برای جبران ستیز مادیگرایی با فطرت خدا پرست انسانی است؛ بنابراین برای جلوگیری از آلودگی به مناجاتهایی که نهایتا به شرک افراد منجر میشود؛ راهی جز مراجعه فراگیر به صحیفه و معارف آن نداریم.