محمدرضا شاه ، نوکر سینه چاک آمریکا در جنگ ظفار بنام جلوگیری از گسترش کمونیسم و نفوذ شوروی در ایران اقدام به اعزام ارتش شاهنشاهی برای حمایت از سلطان قابوس در عمان کرد ، همان گونه که برای کسب رضایت اربابان آمریکایی، در جنایت های ایشان در ویتنام مشارکت کرد. اینها تنها بخش هایی از اعمال قدرت ایران در سایر کشورهای جهان، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است.
محمدرضا پهلوی در ۱۹۷۳ میلادی (پائیز ۱۳۵۲) واحدهای واکنش سریع ارتش شاهنشاهی ایران را با سلاحهای مدرن و ۲۰ فروند بالگرد به ظفار اعزام کرد. اهداف عملیات نظامی ارتش شاهنشاهی ایران در ظفار شامل تأمین ثبات منطقه و مقابله با جریانها، تجربه جنگ واقعی برای نیروهای نظامی ایران و ضربه به رادیکالترین حکومت منطقه از دید آنها، یعنی یمن جنوبی میشد.
عربستان ۲٫۵ میلیارد دلار و ابوظبی ۲۰۰ میلیون دلار برای انجام پروژههای اقتصادی و نظامی به این کشور کمک کردند. عربستان، انگلستان، اردن، امارات، پاکستان و مصر برای آموزش نیروهای مسلح عمان اقدام کردند و اردن و امارت نیز واحدهای نظامی خود را برای انجام وظیفه در شمال عمان فرستادند تا ارتش عمان بتواند با فراغ بال در ظفار بجنگد.
اینکه چگونه هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی ایران به ویتنام رفتند و در جنایت ویتنام با آمریکا شریک شدند، تنهای وجه سخن ما در اینجا نیست! قصد ما، توجه دادن مخاطبین به عدم امکان بی تفاوتی کشور ها در تعاملات جهانی است که بی شک همیشه با هزینه هایی همراه است. سوال این است اکنون که مشخص گردیده این هزینه ها در همه حکومت ها و همه کشورها صرف می شود، چرا منتقدین انقلاب اسلامی چشم بر روی جنایات محمدرضا پهلوی در ویتنام می بندند؟
ناگفته پیداست که منظور ما اصلا مطابقت دادن نبرد مشروع در سوریه و جنایت در ویتنام نیست، که اولی برای دفاع از مردم در برابر تروریست ها و دومی به منظور کشتار مردم عادی که سلطه آمریکا را نمی پذیرفتند، صورت گرفت.
اگر واقعا فراموشی تاریخی یا نا آگاهی را دلیل موجه منتقدین حضور ایران در سوریه بدانیم، با دیدن مستند به وقت جام که از شبکه 3 پخش شد (و مصاحبه با افسران نیروی هوایی شاه) دیگر نباید بهانه ای برای این دسته از افراد در خصوص سکوت پیرامون صرف ثروت مردم ایران در راه کشتار مردم ویتنام باقی بماند
اکنون وقت آن است که ضدانقلاب بگوید چرا تمایلی به تکرار شعار «نه عمان، نه ویتنام، جام فدای ایران» ندارد!