در نخستین روزهای اردیبهشت سال ۱۳۳۶در محله ی شهید سعیدی در اطراف میدان خراسان چشم به جهان گشود.چهارمین فرزند خانواده بود و پدرش علاقه ی وافری به او داشت. پدری که با شغل ساده ی خود توانسته بود به بهترین شکل فرزندانی چون ابراهیم هادی را پرورش دهد.ابراهیم نوجوان بود که طعم یتیمی را چشید و همانند مردهایی بزرگ رفتار می کرد. دبستانش را در مدرسه ی طالقانی گذراند و ادامه ی تحصیلاتش را در مدارس ابوریحان و کریم خان سپری کرد.در سال ۱۳۵۵بود که توانست دیپلم ادبی اش را دریافت کند.در سال های پایانی دبیرستان بود که شروع به مطالعات غیردرسی کرد و مسیر زیبا و درست خود را یافت.
ابراهیم صدای زیبایی داشت و مداح بود و این صدای زیبایش را با خود به منطقه برد و همیشه برای حضرت فاطمه زهرا(س) می خواند. در نقلی آمده است که وی به دلیلی گفت دیگر مداحی نمی کند اما صبح روز بعد شروع به مداحی کرد و علت آن هم این بود که ابراهیم خواب حضرت فاطمه زهرا(س) را دیده بود و ایشان فرموده بودند:"نگو نمی خوانم.ما تو را دوست داریم.هرکس گفت بخوان تو هم بخوان.
" مردانگی ابراهیم هادی را می توان در ارتفاعات سربه فلک کشیده بازی درازو گیلانغرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد.تلاش و حماسه ی ابراهیم در این مناطق هنوز در ذهن یاران قدیمی جنگ و آنها که او را می شناسند ماندگار شده است.
سلام بر ابراهیم
ابراهیم هادی در بهار آمد و در زمستان رفت.رفتنی که هیچ گاه بازگشتی نداشت.آرزوی شهادت و گمنامی او برای همیشه محقق شد زیرا که یاران حق خداوندگار مهربان همیشه گمنام می مانند تا نامشان همیشه نامیرا بماند. در بهمن ماه سال ۱۳۶۱برای همیشه رفت و نه چشمی او را دید و نه دستی پیکر پاک او را لمس کرد.نگاه خداوند مهربان توجه خاصی به ابراهیم کرد و برای همیشه دستش را گرفت تا بماند برای ما ابراهیم هماره هادی.
چند روز پیش در مراسم یادواره شهید ابراهیم هادی که در تالار وحدت برگزار شد، صوتی از این شهید به خواهرش اهدا شد. این صوت که به صورت اتفاقی نزد یکی از ورزشکاران پیشکسوت به نام برادر رضا صفوی بود، پس از ۳۵ سال توسط سردار نظیفی در این مراسم رونمایی شد. گفتنی است، این صدای شهید ابراهیم هادی یک شب قبل از عملیات و پنج روز قبل از شهادت، ضبط شده که با دوستانش عهد شفاعت میبندند.
در ادامه صوت این شهید والا مقام را میشنوید: