روزی. روزگاری در زمانهای قدیم مثلا زمان پهلوی . جوانی آمد به باشگاه اسنوکر باشگاه بیلیارد ودستش را گذاشت تو در باشگاه وگفت حقم را می خواهم .گفتند می زنیمت وباید بری تو خونت بخوابی گفت باشه ولی اگر دو دفعه دعوا بشه باشگاه بسته میشه. لذا حقش را می دادند وباشگاه به کار خودش ادامه می داد. حالا شد برنامه این شیر دریایی .اگر روی ماهیگیر بیفتد باید کاغذش را از روی زمین جمع کنن