انسان در جامعه زندگی میکند و لاجرم رفتارهایی از او سر میزند. بخشی از این رفتارها در ارتباط با تعاملات اجتماعی است یا به نحوی تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار میگیرد، به طوری که رفتار یک فرد در تنهایی متفاوت است با آنچه در جمع از او سر میزند. خود این رفتارها به دو دسته تقسیم میشوند؛ جامعهپسند و جامعهستیز.
تکلیف جامعهپسندها که معلوم است و همه آن را قبول دارند. مثل مهربانی، نوع دوستی و مهمان نوازی ایرانیها که پذیرفته شده است. جامعهپسندها را همه دوست دارند، هم خدا راضی میشود هم بنده خدا مثل رعایت قانون. اینکه هر شهروند رأس ساعت ۹ زبالهها را از خانه بیرون بیاورد و در همه جا این قانون نهادینه شود، مورد پسند همگان است، اما وای از رفتارهای جامعهستیز که عدهای را میرنجاند و گاهی ارتباطی را به هم میزند. هر کدام از ما صبح که از خانه به قصد مدرسه، محل کار و دانشگاه خارج میشویم زیر ذرهبین اجتماع هستیم و تمام رفتار و حرکاتمان رصد و رفتار اجتماعی محسوب میشود. همه ما وقت زیادی را مخصوصاً در کلانشهرها بیرون از خانه و کنار شهروندان سپری میکنیم. حال تصور کنید رفتارهای هنجارشکن ببینیم و مجبور به تحمل باشیم. در اینصورت بیتردید روحیه اجتماعی تضعیف خواهد شد. متأسفانه برخی از ما هنوز در بدیهیترین رفتارهای اجتماعی خود ماندهایم. در ادامه برخی از مصادیق رفتارهای ناهنجار را که برای خودمان عادی به نظر میرسد مرور میکنیم.
با بوهای بد حال دیگران را نگیرید
از ناوگان عمومی حمل و نقل آغاز میکنم. خواه اتوبوس باشد خواه مترو یا تاکسی. اگر یکی کنارتان باشد که مجبور باشید تا پایان مسیر بوی بد دهانش را تحمل کنید چه حالی میشوید؟ اگر در مسیر برگشت باشید و کسی لباسش بوی بد عرق بدهد چگونه تحمل میکنید؟ اگر یکی شیشه عطر را به حساب معطر شدن روی لباسش خالی کرده باشد، با سردرد این عطر تند چه میکنید؟
برای اینکه خودتان در این دسته از افراد قرار نگیرید کافی است همیشه یک خوشبوکننده یا آدامس در کیفتان بگذارید. اسپری هم از ملزومات هر شهروند است.
بعضیها در اتوبوس مشغول تخمه خوردن میشوند تا مسیر برایشان کوتاهتر شود، اما نمیدانند صدای تق تق تخمهها و بوی آن چه اعصابی از دیگران خُرد میکند. بماند که بعضیها پا را از اتوبوس فراتر گذاشته و هرکجای خیابان که باشند دست به جیب میشوند و تخمه میخورند. بعضی هم انگار خانه خاله هستند و کفشهایشان را در میآورند تا پاهای متورمشان هوایی بخورد. تصور کنید در چنین مکانی یک توریست خارجی باشد. با مشاهده این رفتارهای زشت چه فکری درباره عادات ایرانیها خواهد کرد؟
کمی با غیرت رفتار کنید
اگر سوار تاکسی میشوید و صندلی جلو نشستهاید، خانمی تنها میان دو مرد قرار گرفت ادب حکم میکند جایتان را با او عوض کنید تا معذب نشود. اگر مجبور هستید کنار یک خانم بنشینید خودتان را به او نچسبانید و حریم شخصی را رعایت کنید. این کمترین رفتاری است که از یک مرد با غیرت ایرانی انتظار میرود. اگر سوار تاکسی میشوید برای سپری شدن زمانتان شروع به غر زدن نکنید. ناله کردن و غر زدن درباره همه مسائل مالی و سیاسی دردی از شما و راننده دوا نمیکند. فقط خود و دیگران را میرنجانید. در مکانهای عمومی خود را نخارانید و دست در بینیتان نکنید. تماشای این رفتار یکی از چندشآورترین تجربه شهروندان است که مجبور به تحمل هستند و البته مردان بیملاحظهای که هر کجا دلشان خواست آب دهان یا بینی خود را به بیرون پرتاب میکنند هم جای خود دارد.
موعد آنفلوآنزا و بیمبالاتیهای ما
این روزها موعد هر ساله شیوع آنفلوآنزا در کشور است. به رغم همه هشدارها و زیرنویسهای تلویزیونی در خصوص رعایت بهداشت فردی متأسفانه هنوز بسیاری از ما اهمیت موضوع را درک نکردهایم. عدهای هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند. مشغول گفتگو با تو هستند که ناگهان عطسه آبداری میکنند و با ترشحات آلوده از خجالت شما در میآیند. جالب است که منتظر عافیت گفتنت هم میمانند.
هفته قبل در یک آرایشگاه زنانه بانویی بدحال آمد. در حال گذراندن نقطه اوج آنفلوآنزا بود. با آن عطسه و سرفههای مکرر اصرار داشت موهایش را برای بله برون اقوام رنگ کند. آرایشگر بیچاره بعد از کمی تعارف و چانهزنی در عمل انجام شده قرار گرفت و مجبور به انجام این کار شد. همان شب به قربانی بعدی آنفلوآنزا تبدیل شد و تا دو هفته در بستر بیماری بود. حالا اینکه خانم بیمسئولیت در مراسم بله برون و در اوج دیدهبوسیها چند نفر را روانه بیمارستان کرده است خدا میداند. خیلی مراسمها وسوسهانگیز است و انسان نسبت به شرکت در آن احساس دین میکند. مثل تولد، ختم، عروسی و...، اما نه وقتی که جان دیگران در خطر باشد. در چنین مواردی باید خجالت را کنار گذاشت و بیرودربایستی از رفتن حذر کرد. مطمئن باشید میزبان قدردان لطفتان خواهد بود و اگر بداند بیمار هستید همه چیز حل و از شما سلب مسئولیت میشود.
اگر بیمار هستید آن هم به شدت واگیردار چرا توقع ملاقاتی از اطرافیان دارید؟ چرا رنج تنهایی را به خاطر مصونیت عزیزانی که دوستشان دارید تحمل نمیکنید؟ آنها اگر خواستند ملاقات بیایند شما باید مانع شوید. اگر هم خیلی در بستر دلتنگ شدهاید با تلفن و اینترنت احوالپرسی کنید. اگر کودک بیمار دارید او را به مدرسه نفرستید. شاید ظاهر او بیمار نباشد و ناظم و معلم نفهمند، اما شما خوب میدانید که او بیمار است و اگر کودکان دیگر را بیمار کند حق الناس گردنتان است. به کودکان رفتارهای اجتماعی حین بیماری را آموزش دهید. اگر خود یا کودکتان مبتلا به شپش هستید اگر چه به راحتی قابل رؤیت نیستند وظیفه دارید از انتقال آن به دیگران خودداری کنید. پس مهمانی ندهید و تا جایی که مقدور است مهمانی نروید. اگر آرایشگاه میروید لوازم شخصی خود را همراه ببرید و از روسری و پیشبند افراد پیش از خودتان هرگز استفاده نکنید.
در بیمارستان گوشیها خاموش!
اگر به ملاقات یک بیمار در بیمارستان میروید مراعات بیمار را کنید و او را با گرفتن عکسهای سلفی برای یادگاری یا اشتراک در صفحه شخصی معذب نکنید. این یک رفتار اجتماعی ناپسند است که متأسفانه در حال رواج است. اگر در اتاق ملاقات هستید گوشی خود را در حالت سکوت قرار دهید و خود را درگیر تماسهای شخصی و کاری نکنید. بیتفاوتی شما در این زمینه این حس را القا میکند که دیدارتان از بیمار فقط از روی وظیفه بوده است و این رفتار شما او را میرنجاند.
همهکاره و هیچکاره نباشید
احتمالاً از دیدن میزبانتان با لباس خانگی مقابل در خوشحال نخواهید شد. بعضیها عادت دارند در هر حالی فکر آرامش تن خود باشند و لباس راحت بپوشند. این از فرهنگ میزبانی و معاشرت به دور است. در مهمانی حواستان به مهمان یا میزبان باشد. اگر سرتان مدام در گوشی باشد او رنجیده خاطر میشود. اگر قرار است مهمانی بروید پیش از حرکت با او تماس بگیرید و حتماً او را در جریان بگذارید. شاید شما به نیت سورپرایز کردن یا به زحمت نیفتادن میزبان اطلاع نمیدهید، اما این رفتار ناشیانه شما او را غافلگیر و در بعضی موارد به دلیل بعضی کمبودها خجالتزده میکند. پس تمرین کنید قبل از رفتن به هر جایی حداقل یک پیامک ساده کوتاه بدهید. هرگز میان حرف دیگران نپرید و حرفش را قطع نکنید. تا از شما درباره موضوعی مشورت و نظر نخواستهاند خودتان حرفی نزنید. ممکن است خیرخواهی شما یکجور فضولی و دخالت محسوب شود که چنین تفکری هرگز در شأن شما نیست. هرگز خود را همهکاره ندانید. مردم آدمهای همهکاره را هیچکاره میدانند. کسی خوشش نمیآید همکلام کسی شود که اصرار دارد بگوید از هر علم و کاری سر رشته دارد و خودش را از دیگران داناتر و باهوشتر میداند. این آدمها بیشتر تبدیل به یک سرگرمی میشوند و دیگران او را برای خنده دست میاندازند.
مهمان مؤدب و میزبان خوبی باشید
اگر مهمانی میروید خوشپوش و مرتب باشید. لازم نیست دنبالهروی مد باشید یا هر بار که جایی میروید لباس جدید بپوشید. همین که مرتب، تمیز و شیک بروید کافی است. لباس اتو شده و کفش واکس زده تنها بخشی از شخصیت شما را نشان خواهد داد. اگر در یک مهمانی یا در جمعی هستید شایسته نیست در گوشی و با پچپچ صحبت کنید. این رفتار بیادبانه است. باد کردن آدامس هم از مصادیق همین رفتارهای بیادبانه است که متأسفانه عده زیادی مبتلا به این رفتار ناپسند هستند و حتی عدهای اصرار دارند نوع آدامس و رنگش را هم نشان بدهند. اگر مهمان دارید او را با تعریف از خریدهای جدید خود کلافه نکنید. پز دادن و به رخ کشیدن تجملات خانه یکی از عادتهای ناپسند برخی از ما ایرانیهاست. به دلیل همین رقابتهاست که تجملگرایی افزون شده و همه درصددند تا در شیک بودن خانه از دیگری پیشی بگیرند.
در مهمانی مراقب باشید احساس ریاستطلبی به شما دست ندهد. اگر بخواهید همه مهمانی را خودتان مدیریت کنید و حرف حرف خودتان باشد یقین بدانید حوصله دیگران را سر میبرید. پس به دیگران هم اجازه انجام کار یا صحبت بدهید. آدم عاقل کم سخن میگوید و بیشتر میشنود.
روی دیوارها یادگاری ننویسید
نوشتن یادگاری روی آثار تاریخی یک رفتار غیر ایرانی ناپسند است. فکر نکنید یادگاری نوشتن شما را در تاریخ ماندگار میکند اتفاقاً برعکس نسل بعد حتماً شما را به خاطر این کارتان سرزنش خواهد کرد. شما میراث آنها را با خودخواهی تمام خدشهدار کردهاید.
در خیابان کودکتان را تنبیه نکنید
پیادهرو از اسمش پیداست محل عبور پیاده است. چرا با موتور آنهم با سرعت بالا، آسایش و امنیت عابران را بههم میزنید؟ چرا در خیابان یادتان میافتد در مقابل دید عابران با همسرتان جر و بحث یا فرزند خود را تربیت کنید؟ آیا جای بهتری برای تنبیه و فریاد زدن وجود ندارد که تمام دقدلی خود را در خیابان سر بچه خالی میکنید و او را کشانکشان میبرید؟ ارتباط شما با کودکتان کاملاً شخصی است و لازم نیست دیگران را درگیر آن کنید.
دور زدن دیگران زرنگی نیست
در حال راه رفتن زباله نریزید. این از فرهنگ ایرانی به دور است و اگر یک خارجی شاهد این صحنه باشد حتماً متعجب خواهد شد. اگر قرار است در صف بمانید حتماً نوبت را رعایت کنید. فکر نکنید دور زدن دیگران اسمش زرنگی است بلکه نشانه ضعف شخصیت شماست. در مکانهای عمومی بلند با موبایل صحبت نکنید. لازم نیست دیگران را در جریان اتفاقات و ماجراهای زندگی شخصیتان قرار دهید. اگر مخاطب شما آنتن ندارد لزومی ندارد شما این سوی خط میان خیابان فریاد بزنید تا صدا را بشنود. تحمل کرده و تماس را با چند دقیقه تأخیر دوباره تکرار کنید.
مراقب سلامت محیط و طبیعت باشید
اگر یک صحنه دلخراش دیدید به آن نخندید و عکس نگیرید. متأسفانه اینکه تا جایی شلوغ میشود و اتفاقی رخ میدهد عدهای موبایل به دست صحنه را مستند میکنند دارد تبدیل به یک ضد فرهنگ میشود و ما همه جا شاهد این رفتار هستیم. اگر کسی زمین خورد میخندیم. اگر مردی روی موتور کلاهش را باد برد میخندیم و خیلی موارد دیگر که مجال گفتنش نیست. انگار ناراحتی دیگران موجب تفریح ما میشود!
به عنوان یک ایرانی با فرهنگ مراقب طبیعت باشید. هنگام حضور در ساحل، جنگل یا کنار رودخانهها زباله نریزید و بعد از عشق و حال در طبیعت پاک، حال زمین را با زبالههای ریز و درشت نگیرید و او را خشمگین و از خود ناامید نکنید. در جاهای شلوغ نایستید و مانع رفتوآمد دیگران نشوید. همه مثل ما فرصت کافی برای سر و کله زدن با دستفروشها در پیادهرو را ندارند.
منبع: روزنامه جوان / کد خبر:
۹۸۱۲۶۸