۲۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۱

وحدت امت اسلامی در سایه ابرهای تاریک صهیونیسم

وحدت امت اسلامی در سایه ابرهای تاریک صهیونیسم
یوسف سیف زاد
کد خبر: ۱۱۱۸۰
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ (سوره فتح، ۲۹)

در حالی در آستانه میلاد خجسته رسول ختمی مرتبت هستیم که جهان اسلام و امت پیامبر آخرالزمان در این زمان بیش از پیش به وحدت نیازمند است. وحدتی که حول محور توحید و پرستش خداوند متعال، آموزه‌های مهرورزانه تعالیم مترقی اسلام را عالم گستر نماید و چنان جریانی از محبت و مؤدت ایجاد نماید که همگان بر آن غبطه بخورند. وحدتی که این آیه را سرلوحه امر خویش قرار داده و برای برادران مسلمان خود- از هر طایفه و نژادی که باشند- «مهربانی و رأفت» به همراه داشته باشند و از سوی دیگر برای دشمن- در هر لباس و موقعیتی که باشد- «شدت و صلابت» به خرج دهند. صلابتی که رخنه به درون پیکره جهان اسلام را پذیرا نباشد.

اما این امت همواره در معرض خطر و مخاطره دشمان بوده است و با این که تندباد حوادث و ابتلائات در طول تاریخ، درس‌های بزرگی برای آنان به یادگار گذاشته است؛ اما عبرت گیری از این مسأله نادر بوده و عبرت گیران، گذشته و سابقه تاریخی خود را فراموش کرده اند.

با نگاهی به تاریخ اسلام می‌توان به راحتی شکست‌های مسلمانان را از این راحت طلبی، ساده انگاری یا معامله با دشمن دید. اگر عده‌ای از مجاهدان در جنگ «احد» سنگر خود را خالی نمی‌کردند و کمین گاه را به هوس غنائم چرب و شیرین دنیا ترک نمی‌کردند؛ هرگز جنگ مغلوبه نمی‌شد و اگر در جنگ «احزاب» عده‌ای از خودفروختگان با دشمن روی هم نمی‌ریختند؛ توطئه آنان شهر را در محاصره نمی‌برد و جنگ به دشواری و صعوبت نمی‌افتاد. اگر به شایعات و اخبار کذب منافقان و ساده اندیشان توجه نمی‌کردند؛ هرگز مسیر حرکت پیشرفت اسلام به انحراف نمی‌افتاد و اگر به سفارش پیشوایان دین در آموختن علم و افزایش تقوا عمل می‌کردند؛ اکنون تمدن اسلامی اسوه همه عالم می‌گردید.

به هرحال آن چه مسلم است این است که توطئه و روش‌های فریب دشمن – در اصل و اساس- تغییری نکرده است و تنها روش‌ها و تکنیک‌های آن مدرن شده است. اما این هشیاری و تدبیر آگاهان و نخبگان است که می‌تواند جهت گیری جهان اسلام را به سوی تمدن انسان ساز اسلام راستین پیش ببرد. اسلامی که به جای فرقه گرایی، در آن از زندگی مسالمت آمیز همه انسان‌ها سخن به میان آید و به جای تفرقه افکنی و جدایی طلبی؛ گفتگو‌های سازنده برای قرابت و هم نشینی با مسلمانان در دستور کار باشد. اسلامی که در آن از ناسیونالیسم کور و تعصب‌های جاهلیت مآبانه خبری نیست و مؤمنان به جای قرار گرفتن زیر پرچم قومیت و نژاد؛ به اعتلای لوای پارسایان و مؤمنان تکیه زنند و اسلامی که هدف خویش را پیش گیری از نفوذ و سلطه دشمن بر دین و دنیای شان قرار داده است و با اتحاد و هم دلی بر تقویت ایمان خود کوشیده و هم قدم برای برکندن ریشه فساد و تزویر می‌اندیشند. مسلمانانی که با اندیشه‌های آگاهانه خویش؛ هر صدایی که بر شکاف میان مسلمانان تأکید کرد را از حنجره شیطانی دشمن دانسته و در نطفه خفه کنند. مسلمانانی که بازار و اقتصاد خویش را از جریان مالی و پولی دشمنان تصفیه کرده و برای ضربه زدن به دشمن، تنها کالای مسلمانان را ابتیاع نموده و جهان کفر را به سوی ورشکستگی و اضمحلال خواهند برد.

اکنون که جهان اسلام با توطئه دشمن به شکل آشکار و پنهان مواجه است و با غفلت و نادانی برخی از عناصر ناآگاه و معاند؛ موج‌های ناآرامی در چند کشور از سوی آنان کلید خورده است؛ باید با شناخت وضعیت خود و تقویت قوای مادی و معنوی؛ از آسیب‌ها و بحران‌ها بکاهد و خویشتنِ خویش را یافته و راه برون رفت از مسیر کج روی‌ها و انحرافات را بداند. امروز باید از این حوادث و جریانات درس‌های بزرگی گرفته شود. برخی از این درس‌های بزرگ را با یکدیگر مرور کنیم:

۱- جبهه کفر با موج سواری بر روی خواسته‌های بر حق و مطالبات مردم هر کشور اسلامی، سعی بر انحراف یا تغییر مسیر شعار‌های مردمی داشته و آنان را به «براندازی» هم، چون نمونه سوریه؛ یا ناسیونالیسم هم، چون نمونه «عراق» تشویق می‌نماید. در حالی که دشمن اصلی در جای دیگری مشغول ارتزاق از سرمایه‌های زمینی و منابع آنان است؛ این غفلت بسیار شگفت انگیز می‌نماید.

۲- غفلت مردم هر سرزمین اسلامی موجب می‌شود که مجاهدان راه حق و فرهیختگان آن یا به حاشیه رفته و یا مورد هجوم دشمن قرار گیرند. در آشوب‌های عراق به وضوح مشاهده گردید که نیرو‌های مردمی «حشد الشعبی» که سینه سپر کرده و برای مردم جانفشانی می‌کنند، به شکل مزورانه‌ای به «غیرخودی» تبدیل شده و حتی ترور شوند و یا تبلیغ دامنه داری در لبنان بر علیه «حزب الله» شکل گرفت که هوشیاری مردم آن را باطل نمود. یا مردم ایران که برادرانه و خالصانه در دفاع از حرم‌های مطهر و سرزمین شان برای دفاع لبیک گفته اند؛ از سوی عده‌ای قلیل مورد بی مهری قرار می‌گیرند!

۳- در سرزمین‌های اسلامی هر غفلتی موجب ایجاد حلقه‌های متعصب و سودجو می‌شود؛ به طوری که از ناآرامی‌های جهان اسلام جبهه کفر بهره برده و «جریانات سلفی- تکفیری» را شکل دادند که منجر به کشتار وسیع مردم بیگناه منطقه، عقب افتادگی شدید این کشورها، آسیب دیدن زیرساخت‌های اقتصادی و بالاخره غارت منابع آنان شد.

۴- بر اثر عدم آگاهی و اشراف به تاریخ و چشم بستن بر واقعیت‌های عینی و مشهود؛ از خلأ‌های رهبری و یا جریان سازی‌های انحرافی، همان دیکتاتور‌ها و اشخاص و گروه‌هایی که دستان شان تا مفرغ به خون مردم آغشته است، دوباره سر برآورده و ادعای میراث نداشته کرده و خود را منجی مردم قلمداد می‌کنند. همانند آشوب‌های این روز‌های کشور‌های عربی که با وقاحت آمریکا ادعای برقراری «دموکراسی» و آرامش می‌کند. در حالی همه این ناملایات از سوی این شیطان بزرگ است و یا گروه «بعثی» و طرفداران صدام که جای چکمه‌های شان هنوز بر گرده مردم به جای مانده است؛ علم مبارزه برای مطابات مردم را بلند می‌کنند.

۵- در ابر‌های متراکم فتنه؛ گاهی در سرزمین‌های اسلامی فرقه‌ها و گروه‌هایی شکل می‌گیرد که تشخیص حق و باطل برای آن ممکن نیست. گروه‌هایی که با سردمداری افرادی ظاهرالصلاح یا شعار‌هایی غلط انداز مطرح شده و برای طرفداران و حامیانش رنگ و لعابی کاذب ایجاد می‌کند و خسارت جبران ناپذیری برای مسلمانان دارد. نمونه آشکار آن را می‌توان در ایجاد و تبلیغ «شیعه انگلیسی» در کشور‌های منطقه مشاهده کرد که برخلاف فتوای مراجع آگاه، طبل جدایی و اهانت و توهین به مقدسات سایر مذاهب را بلند می‌کنند و از وحدت بویی نبرده اند و اصل و فرع را درهم آمیخته اند.

۶- از همه مهم‌تر یک راه شناسایی انحرافات بزرگ در جهان اسلام این است که اهداف اصلی و جبهه دشمن را فراموش کرده و به نزاع‌های حاشیه‌ای روی آورند. به همین دلیل هرگاه هر پرچمی به به جای مبارزه با «اسرائیل» و «آمریکا» بر شعار‌های «قومی»؛ «حزبی»، «قبیله ای» یا «طایفه ای» تأکید داشت و خاکریز‌های دفاع را به درون نظام اسلامی برگرداند؛ قطعاً از حنجره ناپاک دشمنان صادر شده است.

۷- دشمن اسلام جز به محو اسلام راضی نخواهد شد و این هیچ گاه قابل سازش و مصالحه نیست و هر جریانی که بخواهد تیر پیکانِ دفاع را – به هر دلیلی و با هر بهانه ای- به سوی درون جبهه اسلام و امت اسلامی بگرداند در زمین دشمن بازی کرده و منافق محسوب می‌شود و برخورد با این جریانات نیاز به هوشمندی عالمان و فرهیختگان دارد که با تبیین مواضع دشمن؛ همه نقشه‌های آنان را نقش بر آب سازند؛ بنابراین نکته اساسی برای امت اسلامی توجه به این مطلب است که نباید گذاشت توطئه‌ها و ترفند‌های پیچیده دشمنان اسلام؛ جهت گیری پیشرفت اسلام را به سوی ضعف و سستی برده و زحمات ۱۴۰۰ ساله پیامبر رحمت و پیروان راست.

بیشتر بخوانید: 
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا