حمله وحشیانه سارق برای سرقت دستبند بانوی اهوازی + فیلم
حمله وحشیانه سارقان به بانوی اهوازی و سرقت دستبند در بازارچه فاز ۳ منطقه کوروش را در فیلم زیر ببینید.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
| 
۲۱:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۱
من موندم چرا اینها دستگیر میشن؟
حمید کلباسی
| ۲۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۱
امنیت به این میگن
ناشناس
| ۰۸:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
این چه وضع امنیتی که داریم
آرش
| ۰۸:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
وقتی مدیریت در سیستم کلان اقتصادی و اجتماعی مشروعیت خودش را از دست میده و اختلاس گران نامشروع ثروت کشور رو به یغما میبرند باید منتظر اینگونه حوادث در روز روشن باشیم کم کم شبیه برزیل میشیم که شدیم از نظر سرقت
ناشناس
| ۱۳:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
بی شرف همین تیبایی که سواری 300 میلیون پولشه به دستبند پیرزن هم رحم نداری اونم با این شدت از توحش؟ این دزدها دیگه تمام مرزهای بیشرفی و حرام لقمگی رو جا به جا کردن مقصرش هم سیستم قضاییه که برای دزدی اینارو 3 ماه میفرسته هتل و دوباره ول میکنه توی خیابون
Arash
| ۱۶:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
با سلام قضات عالی رتبه دادگستری چقدر اشک ریختم از دیدن این صحنه و یاد فرمایش مولایمان علی (ع) افتادم که گفت از یک زن یهودی از حکومت اسلامی اینطوری طلایش را ربودندو اشک ریزان گفت اگر حاکم اسلامی بخاطر خجالت از این رویداد بمیرد بهتر است لطفا این شرور را دستگیر و فورا به جرم هم محاربه و هم فساد در زمین فوری در 10 دقیقه صحرایی او را محاکمه و مامورین به سرعت تیربارن فرمایند.
ناشناس
| ۱۳:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
واقعا اوج بی شرمیه.با هیکل وبا اون ز ور بازو برو کار کن خاک عالم برسرت فکر کن مادر خودته
ناشناس
| ۱۳:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
واقعا اوج بی شرمیه.با هیکل وبا اون ز ور بازو برو کار کن خاک عالم برسرت فکر کن مادر خودته
ناشناس
| ۱۳:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
واقعا اوج بی شرمیه.با هیکل وبا اون ز ور بازو برو کار کن خاک عالم برسرت فکر کن مادر خودته
ناشناس
| ۱۳:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
واقعا اوج بی شرمیه.با هیکل وبا اون ز ور بازو برو کار کن خاک عالم برسرت فکر کن مادر خودته
ناشناس
| 
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۱۳
متاسفم
اطمینان دارم حتی اگر دستگیر بشه، یک ماه هم تو زندان نخواهد بود.
دوبار خونه ی مارو دزد زد و همه چیمون رو برد
هر دوبار هم با پیگیری خودمون دزد دستگیر شد و هر دو به دزدی اعتراف کردن و حتی دزد دومی جلو مامور ها با خنده بمون میگفت تلویزیونتون رو پونصد هزار تومن فروختم ( تلویزیونی که بالای بیست میلیون قیمتش هست) یا میگفت دستگاه جوش و دریل رو یادگاری دادم به رفیقم و...
ولی با همه ی تلاشی که کردیم و مدام کلانتری و دادگاه رفتن و شکایت و... نه تنها هیچی دستمون رو نگرفت و هیچکدوم از وسایلمون بمون بر نگشت. بلکه جناب آقایان سارق محترم حتی چند هفته هم تو زندان نبودن و قاضی آزادشون کرد
پدرم بنده خدا به قاضی گفت جناب قاضی، این دومین بار هست زندگیمون رو بردن. حتی بی انصاف لباس هامون و بالش و پتو و ظروف غذا رو هم برده. تو وضعیت بازنشستگی، و با حقوق بازنشستگی دیگه من چطوری میتونم یه قلم از این وسایل مثل تلویزیون و ماهواره و مبلمان و فرش و ماشین لباسشویی و یخچال و مایکروویو و فرگاز و... رو بخرم؟
اولاً که گیر داد به ماهواره که مگه ماهواره داشتید؟ و داشت برامون یه شری درست میشد
بعدشم قاضی گفت خب حالا میگی چیکار کنم؟
میخوای جوان مردم رو بدم اعدام کنن؟
پدرم گفت من اگر بمون خون بدهکار بود هم راضی نمیشدم بخواد اعدام بشه
من کی گفتم اعدامش کن؟
قاضی با لحن نه چندان جالبی گفت پس چیکار کنم؟
پدرم گفت خب شما الان حکم دادی آزاد بشه، من به هیچی از وسایلم نمیرسم، من چیکار کنم؟
قاضی هم گفت برو خونه ات
دقیقاً سر جریان این دوتا سرقت که ازمون شد، و نحوه ی برخورد دادگاه با سارق و نحوه ی برخوردش با ما که شاکی بودیم، و همچنین احکامی که صادر شد
سر همین بود که من جواب یکی از سوال هایی که همیشه ذهنمو مشغول کرده بود رو گرفتم
چون همیشه برام سوال بود که چطور امکان داره کسی رو که یک بار برا سرقت گرفتن و رفته حبس،
دوباره جرأت میکنه دست به سرقت بزنه؟ و چطوری از عواقب کارش نمیترسه؟ حالا بماند که بعضی ها هفت هشت تا سابقه ی سرقت داشتن و باز برا بار هشتم که آزاد میشن، بازم همون شب اول میرن تو کار برنامه ریزی برای انجام سرقت جدید و پیدا کردن سوژه ی مناسب.
دقیقاً فهمیدم دلیلش همین موضوع هست که کاملاً خیالشون راحت هست از اینکه اگر دستگیر بشن، کمتر از یک ماه آزاد میشن،
مگر اینکه بدشانسی بیاره، و بره خونه ی یکی رو بزنه که آدم گردن کلفتی باشه
وگرنه بدون شک کمتر از یک ماه آزاد میشه، بدون اینکه ریالی خسارت بده یا قرار باشه یه قلم از وسایلی که دزدیده رو پس بده.
و از طرف دیگه هم خیالش راحت هست که حتی اگر در حین سرقت، گیر بیفته، چاقو میکشه برا صاحبخونه و به راحتی در میره
و اگر صاحبخانه هم برا گرفتنش یا حتی برا دفاع از خودش و خانوادش، که یه وقت چاقو نخورن، کوچکترین دستی به حضرت آقای دزد بزنه،
حضرت آقا ازش شکایت میکنه، و بعد باید بره دادگاه و جواب بده که چرا به جوان مردم که جزو مفاخر ملی هست، گفته بالای چشمت ابروست.
و حتی اگر دزد در حال فرار کردن، مثلاً از دیوار بیفته پایین و یه بلایی سرش بیاد، باید بره زندان که چرا دنبال این قهرمان ملی کرده، و باعث شده دزد محترم عجله کنه و هول بشه و از دیوار بیفته پایین و آسیبی به دزد طفل معصوم برسه
خداوند انشاءالله قبول کنه
ولی به همه ی مقدسات قسم اون دنیایی هم هست
باید برای تک تک کارهامون و برای تک تک قضاوت هامون و برخورد هامون پاسخگو باشیم
نمیدونم چرا اینجوری میکنید
چرا از اینکه حق رو به حق دار برسونید، لذت نمیبرید؟
چرا از اینکه نذارید حق یه مظلوم پایمال بشه، لذت نمیبرید؟
چرا سعی میکنید مردم رو از همه چیز نا امید کنید و چرا سعی میکنید کاری کنید که مردم به همه چی بد بین بشن
کنید که مردم به همه چی
اطمینان دارم حتی اگر دستگیر بشه، یک ماه هم تو زندان نخواهد بود.
دوبار خونه ی مارو دزد زد و همه چیمون رو برد
هر دوبار هم با پیگیری خودمون دزد دستگیر شد و هر دو به دزدی اعتراف کردن و حتی دزد دومی جلو مامور ها با خنده بمون میگفت تلویزیونتون رو پونصد هزار تومن فروختم ( تلویزیونی که بالای بیست میلیون قیمتش هست) یا میگفت دستگاه جوش و دریل رو یادگاری دادم به رفیقم و...
ولی با همه ی تلاشی که کردیم و مدام کلانتری و دادگاه رفتن و شکایت و... نه تنها هیچی دستمون رو نگرفت و هیچکدوم از وسایلمون بمون بر نگشت. بلکه جناب آقایان سارق محترم حتی چند هفته هم تو زندان نبودن و قاضی آزادشون کرد
پدرم بنده خدا به قاضی گفت جناب قاضی، این دومین بار هست زندگیمون رو بردن. حتی بی انصاف لباس هامون و بالش و پتو و ظروف غذا رو هم برده. تو وضعیت بازنشستگی، و با حقوق بازنشستگی دیگه من چطوری میتونم یه قلم از این وسایل مثل تلویزیون و ماهواره و مبلمان و فرش و ماشین لباسشویی و یخچال و مایکروویو و فرگاز و... رو بخرم؟
اولاً که گیر داد به ماهواره که مگه ماهواره داشتید؟ و داشت برامون یه شری درست میشد
بعدشم قاضی گفت خب حالا میگی چیکار کنم؟
میخوای جوان مردم رو بدم اعدام کنن؟
پدرم گفت من اگر بمون خون بدهکار بود هم راضی نمیشدم بخواد اعدام بشه
من کی گفتم اعدامش کن؟
قاضی با لحن نه چندان جالبی گفت پس چیکار کنم؟
پدرم گفت خب شما الان حکم دادی آزاد بشه، من به هیچی از وسایلم نمیرسم، من چیکار کنم؟
قاضی هم گفت برو خونه ات
دقیقاً سر جریان این دوتا سرقت که ازمون شد، و نحوه ی برخورد دادگاه با سارق و نحوه ی برخوردش با ما که شاکی بودیم، و همچنین احکامی که صادر شد
سر همین بود که من جواب یکی از سوال هایی که همیشه ذهنمو مشغول کرده بود رو گرفتم
چون همیشه برام سوال بود که چطور امکان داره کسی رو که یک بار برا سرقت گرفتن و رفته حبس،
دوباره جرأت میکنه دست به سرقت بزنه؟ و چطوری از عواقب کارش نمیترسه؟ حالا بماند که بعضی ها هفت هشت تا سابقه ی سرقت داشتن و باز برا بار هشتم که آزاد میشن، بازم همون شب اول میرن تو کار برنامه ریزی برای انجام سرقت جدید و پیدا کردن سوژه ی مناسب.
دقیقاً فهمیدم دلیلش همین موضوع هست که کاملاً خیالشون راحت هست از اینکه اگر دستگیر بشن، کمتر از یک ماه آزاد میشن،
مگر اینکه بدشانسی بیاره، و بره خونه ی یکی رو بزنه که آدم گردن کلفتی باشه
وگرنه بدون شک کمتر از یک ماه آزاد میشه، بدون اینکه ریالی خسارت بده یا قرار باشه یه قلم از وسایلی که دزدیده رو پس بده.
و از طرف دیگه هم خیالش راحت هست که حتی اگر در حین سرقت، گیر بیفته، چاقو میکشه برا صاحبخونه و به راحتی در میره
و اگر صاحبخانه هم برا گرفتنش یا حتی برا دفاع از خودش و خانوادش، که یه وقت چاقو نخورن، کوچکترین دستی به حضرت آقای دزد بزنه،
حضرت آقا ازش شکایت میکنه، و بعد باید بره دادگاه و جواب بده که چرا به جوان مردم که جزو مفاخر ملی هست، گفته بالای چشمت ابروست.
و حتی اگر دزد در حال فرار کردن، مثلاً از دیوار بیفته پایین و یه بلایی سرش بیاد، باید بره زندان که چرا دنبال این قهرمان ملی کرده، و باعث شده دزد محترم عجله کنه و هول بشه و از دیوار بیفته پایین و آسیبی به دزد طفل معصوم برسه
خداوند انشاءالله قبول کنه
ولی به همه ی مقدسات قسم اون دنیایی هم هست
باید برای تک تک کارهامون و برای تک تک قضاوت هامون و برخورد هامون پاسخگو باشیم
نمیدونم چرا اینجوری میکنید
چرا از اینکه حق رو به حق دار برسونید، لذت نمیبرید؟
چرا از اینکه نذارید حق یه مظلوم پایمال بشه، لذت نمیبرید؟
چرا سعی میکنید مردم رو از همه چیز نا امید کنید و چرا سعی میکنید کاری کنید که مردم به همه چی بد بین بشن
کنید که مردم به همه چی
تازه ها