۲۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۲
انتخابات آزمون همگانی(2)

انتخاب من یا انتخاب دیگران

دکتر یوسف سیف زاده
کد خبر: ۴۰۳۰۵
 
رای گیری
 
همیشه نزدیک انتخابات که فضا داغ می‌شود، این پدیده خودش را نشان می‌دهد. یک سری از افراد از محبوبیت، شهرت یا موقعیت خود برای کاندیدا‌های مورد نظر خودشان وارد میدان می‌شوند و نقش ایفاء می‌کنند. این نقش می‌تواند از یک حمایت ساده شروع شده و تا همراهی گسترده و پیچیده‌ای ادامه پیدا کند. اغلب این حمایت‌های کاذب و اغراق آمیز این گروه، با مقاصد از پیش برنامه ریزی شده سیاسی، اقتصادی یا انتفاعی صورت می‌گیرد؛ و البته باید اعتراف کرد که این معامله‌ای دوطرفه است. یکی مردم را بر می‌انگیزاند و با انواع ترفند‌های خاص خویش به میدان می‌آورد و دیگری بعداً از خجالتش در می‌آید و مزدش را در انتصابات و تسهیلات اختصاصی می‌دهد!
شما حتماً در هر دوره‌ای شاهد این بوده اید که عده‌ای ورزشکار، هنرمند، سلبریتی یا افراد دارای شهرت و منصب، سینه چاک شخص یا اشخاصی می‌شوند و او را از فرش تا عرش اعلا بالا می‌برند. گویی فرشته نجات آنان، تنها همین فرد مورد نظر است و بس! البته برعکس این ماجرا هم هست. عده‌ای از همین افراد، با کاندیدای رقیب خود، چنان برخورد می‌کنند که هیچ آبرویی برای او نمی‌گذارند. جالب است بدانیم که این چرخش‌ها و دگردیسی ها، در هر دوره‌ای تفاوت می‌کند. بستگی به نوع مزیتی که یک کاندیدا دارد، تغییر می‌کند و حمایت یا عدم حمایت این افراد جهت گیری می‌شود. گاهی همان که همه خوبی‌ها را داشته، مجسمه رذالت و تباهی می‌شود و گاهی کسی که تندیس دغلکاری بوده، پاکدست و مطهر می‌شود. بستگی به موقعیت دارد.
این عده با جریان سازی‌های خود و به اتکای طرفداران یا دوستداران شان، و یا فضا وتریبونی که در اختیار دارند؛ به بسیاری از هیجانات و گرایش‌های مردم جهت می‌دهند و با تشویق یا عدم تشویق شان، بر روی رأی مردم- چه مثبت و چه منفی- اثر مؤثری می‌گذارند. شما در ادوار گذشته بسیاری از این اشخاص را زیر پرچم سبز و بنفش و سرخ و سفید دیده اید.
نکته عجیب این است که پس از انتخابات، این عده مانند برفی که به سرعت آب شود، در پشت سر همان افرادی که حامی شان بوده اند، گم شده و مسئولیت طرفداری یا تخریب کاندیدا‌ها را بر عهده نمی‌گیرند و از این عجیب‌تر این که در ادوار بعدی هم، این افراد سابقه گذشته خویش را عمداً فراموش می‌کنند و همان رویه را بار‌ها و بار‌ها تکرار می‌کنند و از سوی دیگر مردم نیز دوباره به عنوان نظر مرجع، به نظرات و گرایشات شان رجوع می‌کنند! و باز هم شگفت انگیزتر این که کسی را که در دوره گذشته می‌پرستیدند، در این دوره با تغییر جبهه، با همه قوا بر علیه وی سخن پراکنی می‌کنند و از او براءت می‌جویند!
اما سؤال مهم این است که آیا حمایت عده‌ای خاص با مقاصد خاص، می‌تواند ملاک تصمیم گیری مردم باشد و آیا زمان آن نرسیده است که هر شهروندی با اتکاء به عقلانیت و تصمیم خود، به کاندیدای مورد نظرش برسد و رأی دلخواه خود- نه دلخواه دیگران- را به صندوق بیندازد؟ رأیی که بعد از آن بتواند از آن دفاع کرده و بگوید این انتخاب- چه درست و چه نادرست- انتخاب خودم و تنها خودم بوده است؟ و آیا همیشه می‌توان بر اعتماد این گروه، به میدان کارزار انتخابات وارد شد و بادبان اندیشه را به سوی باد موافق یا مخالف آنان- که امتحان خود را پس داده اند- سپرد؟ و آیا نباید از آنان ملاک‌های طرفداری شان یا ضدیت شان راپرسید؟ و این که نباید مسؤولیت تصمیم‌های گذشته شان را نباید بر عهده بگیرند؟
پس بهترین کار این است که روی تحقیق و تصمیم آگاهانه خود تکیه داشته باشیم.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها