۱۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۸

تأملی بر درک درست از اسلامی سازی علوم و نظام سازی مبتنی بر آن

تأملی بر درک درست از اسلامی سازی علوم و نظام سازی مبتنی بر آن
دکتر حسام الدین علامه
کد خبر: ۳۷۰۱۱
مدتی است که به بهانه اسلامی سازی علوم و نظام سازی مبتنی بر نگرش اسلامی برای نیل به تمدن نوین اسلامی، شاهد بعضی از بیانات، اقدامات، و سازماندهی های سخیف، سطحی، غیر علمی و واپسگرایانه در کشور هستیم؛ که متأسفانه گاهی توسط ارگان ها، نهاد ها و افراد صاحب مسند و قدرت هم، مورد حمایت رسمی قرار می‌گیرد.
 
تدریس و ترویج طب موسوم به اسلامی توسط آیت الله تبریزیان در مدرس رسمی مدرسه فیضیه در سالهای ۹۰ تا ۹۲ و پیآمد تدریجی آن که تا ادعای اشتغال کنونی حدود ۱۵ هزار طلبه علوم دینی به این امر رسیده است و سرانجام، طرح تشکیل سازمان مستقل طب اسلامی با امکان عضویت و فعالیت روحانیون واجد مدرک سطح دوم دروس حوزوی و نیز  افراد به اصطلاح حکما و خبرگان تجربی طب سنتی، از این دست اقدامات عجیب و سطحی، محسوب می‌شود.

حقیقت آن است که بنده نیز، در همه علوم رشدیافته در بستر تمدن مدرن اومانیستی، لیبرالیستی و پوزیتویستی، به یک شیفت پارادایمی(تغییر چارچوبی و گفتمانی)، براساس استفاده از پیشفرض های رویکرد کل نگر، توحیدی و قرآن بنیان و بهره‌گیری از آموزه های وحیانی و تبیینی اسلام، اعتقاد دارم؛ (البته به زعم بنده، این شیفت پارادایمی، در ساحت های مختلف علوم، باید بصورت مرتبه ای باشد، یعنی بترتیب تأثیرگذاری دین بر ساحت های سه‌گانه علوم و میزان شیفت و تغییر لازم از کم به زیاد، کمترین تغییر در علوم دقیقه و فنی، سپس علوم تجربی، و بیشترین تغییر، مربوط به حوزه علوم انسانی متصور است.[که البته شاید در برخی از رشته ها و موضوعات علوم انسانی، نیاز به تحول پارادایمی وجود دارد و تأثیری فراتر از یک شیفت پارادایمی لازم باشد.]).

 اسلامی سازی علوم
این شیفت پارادایمی، مثلاً می تواند براساس نوعی تفکر انتقادی به علوم مدرن حاصل آید و می تواند شامل برخی از صورت‌بندی‌های زیر باشد:
الف) تغییر در اولویت بندی ها و ترجیحات
ب) تغییر در جهت دهی ها، ارزش ها، سیاست ها و اصول حاکم
ج) تغییر در دامنه استفاده و کاربرد ها
د) تغییر در پیش‌فرض ها و مبانی
 ه) توسعه دامنه علم با داده های مغفول مانده؛ مثلاً استفاده از نمودها و پیآمد های قابل ارزیابی امور متافیزیکی(و نه لزوماً خود امور متافیزیکی)
و)تغییر در اخلاق حرفه‌ای و تخصصی در حیطه آن علم
ز) .....

اما این شیفت پارادایمی مبتنی بر تاباندن چراغ وحی بر دانش بشری، در صورتی موفقیت آمیز است که:
 ۱_ توأم با شناخت کامل از مباحث شناختی، روشی و پارادایمی و نیز فلسفه علم و فلسفه دین و روابط این دو باشد.
۲_ توأم با شناخت، احترام و استفاده از غالب دستاوردهای علمی و دانشی بشر که تضاد واضحی با رویکرد کل نگر و اسلامی ندارند، باشد.
۳_ در استفاده از داده ها و گزاره های دینی از نهایت روشمندی و تنقیح روزآمد منابع دینی استفاده شود و به کلی گویی، این همانی تقلیل گرایانه و برداشت با رویکرد های اخباری گرایانه و متعصبانه، پرداخته یا اکتفاء نشود و حتا در فهم دین نیز از صورتبندی، روشمندی و شیوه ها و اصول پژوهشی روزآمد استفاده شود.
 
۴_ در یک گفتگوی مشارکتی موضوعی، بین عالمان دینی و دانشگاهی، و بر اساس روشمندی های اجماعی، مدارا و نسبی اندیشی عالمانه، امر نظریه پردازی بین رشته‌ای/بین رویکردی صورت پذیرد؛ بدیهی است این نظریات علمی خلاقانه و پویا ضمن اینکه حجیت عقلی و شرعی برای استناد، ارجاع و استفاده دارند، اما فاقد قداست و اطلاق در تطبیق با حقیقت لوح محفوظ و کلام معصوم ع می باشند و امکان نقد ، اصلاح و ابطال پذیری را داشته و لازم است خود نظریه و یا نمود ها و پیامد هایش مورد آزمون و آزمایش صحت و کارآمدی قرار بگیرند.
۵_.....

 بسیاری از متدینین و عالمان علوم ریاضی و تجربی و بخصوص دانشمندان و اساتید حوزه سلامت و پزشکی که آگاه به پیشرفت های دانش بشری در این عرصه هستند، در قبال مداخلات غیرروشمند، اخباری گرایانه، کلی و سطحی حوزه دین در عرصه تخصصی خود حساسند؛ ولی همین حساسیت را به یافته های علمی و تخصصی عرصه های علوم انسانی (مانند علوم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... ) ندارند؛ هرچند در اینگونه علوم انسانی، امکان و ظرفیت، و لزوم و نیاز به استفاده از پیشفرض های کل نگر و آموزه های اسلامی بیشتر است ولی اینجا نیز، شناخت، احترام و استفاده انتخابی از عموم دستاوردهای دانشی بشر، ممکن، درست و قابل تحقق است؛ وگرنه واپسگرائی و تحجر و سطحی اندیشی حاکم خواهد شد؛ و حرکت های اصلاحی یا تحولی نیز باید با آگاهی و اشراف کامل و با زبان و متد علمی و بصورت میان رشته‌ای، انجام گردد.

به عبارت دیگر در ساحت علوم انسانی نیز، تمدن مدرن، دستاوردهای علمی قابل استفاده فراوانی حتا با تحفظ به نگرش معتقد به اسلامی سازی علوم انسانی دارد و نباید بزرگان کشور و علمای راستین حوزوی اجازه دهند که عده‌ای با وهن دین و انقلاب و لوث کردن مفهوم درست استفاده از رویکرد کل نگر و آموزه های اسلامی در اصلاح و توسعه علم، برنامه‌های ارتجاعی و علم ستیزانه خود را پیش ببرند.
.....
 
اگر رویکرد حوزه دین نسبت به عرصه علم، احترام آمیز و توأم با ملاطفت و مدارای روشمندانه و رویکرد فراگیر و مشارکت بین رشته‌ای نباشد، وحدت حوزه و دانشگاه محقق نخواهد شد و اقتدار دینی، عرصه را بر دستاوردهای علمی، تنگ خواهد کرد که این مسیر، سرانجامی جز رسیدن به شرایط ناگوار رنسانس اسلامی نخواهد داشت.

دکتر حسام الدین علامه؛ قائم مقام دبیر و دبیر هسته فکری کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی در نظام سلامت

بیشتر بخوانید:
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا