۰۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۶

موز که نمی‌دهید، لااقل «بوم» را اجرا کنید!

موز که نمی‌دهید، لااقل «بوم» را اجرا کنید!
زمان ما هر روز به هر دانش‌آموز یه موز مجانی میدادن.
کد خبر: ۳۱۳۵۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
- زمان ما هر روز به هر دانش‌آموز یه موز مجانی میدادن.

+ بله آقا. چرا شیر رو نمیگی؟ هر روز یه دونه شیر میدادن به هر بچه که بخوره جون بگیره.

- یادش بخیر پیشاهنگی. چه چیزایی یادمون میدادن. هنوزم که هنوزه خیلیاش به درد آدم میخوره؛ و این‌ها جزء دیالوگ‌های ثابت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها از دوران تحصیلشان برای نوه‌ها و نتیجه‌هاست.

کاری به اصل این خاطرات نداریم. اینکه آیا شیر و موز و پیشاهنگی و ... واقعا در همه مدارس و در همه دوران‌ها بوده یا نه مهم نیست، اما به هر حال، وجه اشتراک این خاطره‌ها یک چیز است: «پرورش در کنار آموزش». پیرتر‌ها در واقع می‌خواهند بگویند قبلا مدرسه‌ها و نظام آموزشی بیشتر از امروز به جسم و روح دانش‌آموزان اهمیت می‌داده‌اند.

حالا نه خبری از موز مجانی است، نه شیر رایگان به طور مرتب و در همه جا توزیع می‌شود. آموزش مهارت‌ها هم در مدارس دولتی محدود شده به ساعات بسیار کمی از درس پرورشی که معمولا هم بچه‌ها و خانواده‌ها آن را جدی نمی‌گیرند. در مدارس غیر دولتی، برخی مهارت‌ها آموزش داده می‌شود، اما پول خوبی هم بابتش می‌گیرند؛ مهارت‌هایی که معلوم نیست تا چه زمانی و به چه میزان، نیاز‌های دانش‌آموزان را تأمین کند.

در این میان یک طرح بسیار مدرن وجود دارد که معلوم نیست چرا از آن غفلت می‌شود. اسمش برنامه ویژه مدرسه یا به اختصار، «بوم» است. برنامه بوم، تفسیری از راهکار ۵-۵ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بند ۲-۱۳ سند برنامه درسی ملی است. بر این اساس آموزش و پرورش باید بخشی از زمان آموزش دانش‌آموزان را در اختیار مدارس قرار دهد و مدارس در زمینه آشنایی با حرفه‌های مختلف و مهارت‌ها براساس شیوه‌نامه‌ای که سال ۱۳۹۷ نوشته شده است، برنامه‌هایی را تدارک ببینند. گفته می‌شود این طرح در آینده نزدیک به دیگر مقاطع تحصیلی نیز ابلاغ خواهد شد به گونه‌ای که تا ابتدای مهر ۱۴۰۰-۱۴۰۱ تمام مدارس و مقاطع تحصیلی، مجاری برنامه بوم باشند.

به گزارش ایسنا، ۶۰ ساعت از یک سال تحصیلی برای اجرایی‌شدن این طرح در نظر گرفته شده و مدرسه می‌تواند برای آن، یک جلسه یک‌ساعته در هفته در نظر بگیرد. این جلسات می‌تواند در ساعات رسمی مدرسه و یا ساعت‌های فوق برنامه برگزار شود. در واقع مدارس اختیار کامل دارند تا متناسب با نیاز دانش‌آموزان و ویژگی‌های بومی منطقه خود، برنامه‌ها و آموزش‌هایی را در شورای مدرسه تدارک ببینند و اجرا کنند.

گرچه با توجه به شرایطی که شیوع ویروس کرونا به وجود آورده و مجازی‌بودن کلاس‌ها در حال حاضر مدارس آزادند که امسال به هر شیوه‌ای که صلاح می‌دانند، برنامه‌ریزی کنند، اما گفته می‌شود بزودی کلیت این برنامه مشخص می‌شود. در شبکه شاد هم کانالی ایجاد شده تا مدارس تجربه‌های خود را منعکس کنند و از این طریق، فضایی برای تبادل تجربیات فراهم شود.

به گفته عظیم محبی مشاور رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی و دبیر برنامه ویژه مدرسه «پس از سال‌ها برنامه‌ریزی، ۶۰ ساعت از زمان آموزش به مدارس سپرده شده تا کمی به سمت کاهش تمرکز پیش برویم. برنامه بوم، آغاز یک حرکت بزرگ است که فعلا در فاز نخست آن هستیم. مدتی زمان لازم است تا مدارس در جریان کامل امور قرار بگیرند، اما در نهایت آزادند که از تمام ظرفیت‌هایی که دارند، استفاده کنند. در این طرح قرار نیست ما برای مدارس تصمیم‌گیری کنیم.»

البته در حال حاضر ساعت‌هایی که در طرح بوم در نظر گرفته شده، در مدارس غیردولتی برگزار و شهریه این کلاس‌ها از اولیا دریافت می‌شود، اما چندان در جهت اهداف واقعی این طرح نیست و چیز‌های دیگری در این قالب تدریس می‌شود.

مثلا مریم - مادر یکی از دانش‌آموزان کلاس چهارم دبستان - که ترجیح داده امسال به دلیل کرونا، اسم دخترش را در یک مدرسه غیردولتی بنویسد، به ایسنا می‌گوید: «بعد از شیوع ویروس کرونا و مجازی‌شدن مدارس، ساعت کلاسی مدارس دولتی توی برنامه شاد، دو ساعت بود که سرعت و کیفیت خوبی نداشت. راه ارتباطی بین دانش‌آموز و معلم فقط ویس بود به همین دلیل ترجیح دادم دخترم رو مدرسه غیردولتی بنویسم با اینکه شهریه مدرسه هم بالاست و تا الان حدود ۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار تومن دادم. اما راضی‌ام، چون آموزشش با مدارس دولتی خیلی فرق داره. حتی معلمای مدارس غیردولتی انگار بچه‌ها رو بهتر و بیشتر درک می‌کنن و بهشون احترام میذارن. اما مدارس دولتی انقدر شلوغن که معلما نمیتونن واسه بچه‌ها وقت بذارن. وقتی دخترم مدرسه دولتی درس می‌خوند، فقط یه کلاس اضافه به اسم «مهارت خواندن» داشت که این درس هم از روی کتاب می‌دادن، اما حالا کلاسای زیادی از جمله «مهارت سواد خواندن»، «شطرنج»، «برنامه‌نویسی انیمیشن برای کارتون‌سازی»، «مهارت‌های زندگی» و ... داره. مثلا توی کلاس مهارتای زندگی یه روانشناس به بچه‌ها یاد میده که چطوری خشمشون رو کنترل کنن یا احساس آرامش بیشتری داشته باشن؛ حتی موضوع کلاس این جلسه‌شون این بود که اگه دوستشون درباره موضوعی صحبت می‌کنه که حوصله ندارن، چطور موضوع بحث رو عوض کنن. با اینکه این کلاسا زمان مدرسه رو طولانی‌تر می‌کنه و بعضی از پدر و مادرا هم به خاطر همین راضی به برگزاریش نبودن، اما واسه بچه‌ها خیلی آموزندس. در نهایت مدرسه از والدین رای‌گیری کرد و خیلیا با برگزاریش موافق بودن. به نظر من آموزش درسایی مثل مهارت‌های زندگی واجبه. مثلا درسایی که ما تو مدرسه یاد گرفتیم تو زندگیمون چقدر کاربرد داشته؟»

آموزش این مهارت‌ها قطعا خوب است، اما واقعا ربطی به طرح بوم ندارد. طرح بوم، منطقه‌محور است و به اقلیم و فرهنگ و آسیب‌ها و ظرفیت‌های هر منطقه‌ای که دانش‌آموز در آنجا زندگی می‌کند، ارتباط دارد. برای درک بهتر موضوع، شاید حرف‌های «مسعود» کمک کند. او پدر یک دانش‌آموز دبستانی در یکی از استان‌هایی است که در آن، آمار توزیع و مصرف مواد مخدر بالاست. مسعود می‌گوید: «من کاری به دولتی و غیردولتی بودن مدرسه ندارم. دلم میخواد بچه‌م در کنار درساش، متناسب با میزان درکی که داره، واقعا توی مدرسه با خطرات اعتیاد و مواد مخدر آشنا بشه، چون جایی که ما داریم زندگی می‌کنیم، این دغدغه برای همه پدر و مادرا وجود داره که نکنه بچه‌مون توی این دام بیفته. خب ما که خودمون سواد درست و حسابی نداریم و کسی هم نبوده که بهمون یاد بده. به خاطر همین انتظار داریم اینجور چیزا که توی منطقه ما زیاده، به بچه‌های این منطقه آموزش داده بشه تا فردا بدبخت نشن.»

یا «سمیه» که یک دختر کلاس‌هفتمی دارد و در استان گلستان زندگی می‌کند، انتظار دارد که «مدرسه به بچه‌ای که توی این استان زندگی میکنه یاد بده چه رفتاری با جنگل داشته باشه. الان هر از گاهی توی اخبار میشنویم که جنگلای گلستان آتیش گرفتن. خب وقتی همچین چیزی توی این منطقه زیاده، باید به همه درباره‌ش آموزش بدن. بهترین سن آموزش هم همین سن مدرسه‌ست. وقتی بچه از حالا بدونه باید چه جوری با جنگل و محیط زیستش رفتار کنه، آمار تخریب محیط زیست لااقل از سمت آدمای خود این مناطق کمتر میشه.»

پدر «آرمین» هم که در بابلسر کلاس سوم را می‌خواند، حرف خوبی می‌زند: «بچه شمال باید شنا و ماهیگیری یاد بگیره. چه اشکالی داره که مثلا به جای بعضی از درسای الکی که فقط وقت بچه رو میگیره، هفته‌ای یه ساعت ببرن به این بچه ماهیگیری یا شنا باد بدن؟ ضمن اینکه تفریحه و حال بچه‌ها بهتر میشه، میتونن لابلاش مثلا انواع ماهیای شمال یا فصل تخم‌ریزی یا اینکه چه زمانی نباید ماهیگیری کرد یا مثلا نجات‌دادن آدما از آب و خیلی چیزای دیگه رو بهشون یاد بدن. شما حساب کن اگه همین شنا و نجات‌غریقی رو به خود بچه‌های شمال از همین سن پایین یاد بدن، چقدر میتونه به کاهش آمار مرگ و میر توی مناطق ساحلی کمک کنه. وقتی بچه‌ها یاد بگیرن، انگار شما مفت و مجانی یه سری نیروی آماده واسه نجات دادن آدما استخدام کردی. بده واقعا؟»

«سپیده» هم که دانش‌آموز کلاس نهم در رشت است، می‌گوید: «راستش جای یه چیزایی توی مدرسه‌ها خالیه انگار. مثلا همین گیلان، کلی غذای محلی خوشمزه داره. چرا من به عنوان یه نوجوون که توی این منطقه به دنیا اومدم و همین جا بزرگ شدم، نباید درست‌کردن لااقل ۵ تا از این غذا‌ها رو بلد باشم؟ درسته که خونواده‌ها میتونن خودشون این چیزا رو یاد بدن، ولی وقتی بابای من پول داده منو مدرسه ثبت نام کرده، خب همه چی رو باید توی همین مدرسه بهم یاد بدن. اگه قرار بود خونواده‌ها آموزش بدن، همین درسای مدرسه هم کاری نداره که، خود پدر و مادرا آموزش میدن. الان پدر من پزشکه. خب چرا باید مثلا زیست و شیمی رو برم مدرسه؟ بابام بهتر از معلممون یاد میده. بحث سر اینه که ما باید همه چیز رو توی مدرسه یاد بگیریم. خونه واسه زندگی کردنه، مدرسه واسه درس خوندن و یاد گرفتن.»

حجت محمودی - محقق و پژوهشگر حوزه روان‌شناسی یادگیری - که یک سالی می‌شود به صورت میدانی درگیر طرح «بوم» است، توضیحاتی درباره آن می‌دهد و معتقد است: «یکی از مترقی‌ترین طرح‌های نظام آموزشی کشور همین طرح بوم است، اما به نظر می‌رسد کج‌فهمی‌های بسیاری در این‌باره وجود دارد. امروزه در بررسی مولفه‌های توسعه جوامع علاوه بر شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی، مولفه‌های فرهنگی نیز لحاظ می‌شود و جوامع در یک تکاپوی رقابتی در صددند که جلوه‌های فرهنگی خود را حفظ و به عنوان میراث فرهنگی ناملموس به جهانیان عرضه کنند. یکی از کارآمدترین ارگان‌هایی که می‌تواند در راستای پاسداشت میراث فرهنگی کشور نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد آموزش و پرورش است. با این حال وسعت جغرافیایی، شرایط اقلیمی متفاوت، تنوع فرهنگی، قومی و زبانی کشور ایران از یک طرف و متمرکزبودن سیستم آموزشی از طرف دیگر دستیابی به این هدف را دشوار می‌کند که خوشبختانه کارشناسان آموزش و پرورش با درک درست از این شرایط، طرحی به نام «بوم» به تصویب رساندند که به نظر برخی صاحب‌نظران یکی از مترقی‌ترین و ضروری‌ترین طرح‌های نظام آموزشی است که نیاز به اهتمام بیشتر دارد. تنوع فرهنگی کشور به نوعی ضرورت تمرکززدایی و توجه به آموزش چند فرهنگی (multi-cultural education) را می‌طلبد. در این راستا مسئولان نظام آموزشی کشور با بررسی این نیاز تدابیری در کاهش تمرکزگرایی آموزشی اتخاذ کرده‌اند که طی آن مدارس و معلمان می‌توانند بر اساس طرح بوم یا درس‌های آزاد (فرهنگ بومی) ضمن توجه به نیاز‌های آموزش بومی، فرهنگ‌های بومی را نیز از خطر فراموشی نجات دهند و از این میراث معنوی ایران‌زمین پاسداری کنند.»

او ادامه می‌دهد: «برنامه وﯾﮋه ﻣﺪرﺳﻪ (بوم) که برنامه‌ای ۶۰ ساعته برای هر سال تحصیلی است، در راستای تمرکززدایی و ﺗﻔﻮﻳﺾ اﺧﺘﻴﺎر ﺑﻪ ﻣﺪارس و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎی منطقه‌ای و ﻣﺤﻠﯽ ﻧﺎﺷﯽ از تفاوت‌های ﻣﺤﻴﻂ زﻧﺪﮔﯽ پیشنهاد شده است. وزارت آموزش و پرورش نیز در یادداشت خود، خاستگاه‌های قانونی برنامه ویژه مدارس (بوم) را راهکار‌های ۵-۵، ۲-۶، ۶-۱۱، ۱۶-۱ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مصوبه ۲-۱۳ برنامه درسی ملی می‌داند که بر اساس آن تنوع‌بخشی به محیط‌های یادگیری و متناسب‌سازی برنامه‌های درسی با نیاز‌ها و شرایط اقلیمی و جغرافیایی استان‌ها، در اختیار مدارس و معلمان قرار داده می‌شود. از سوی دیگر، به گفته کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت، علت نام‌گذاری طرح بوم توجه به بومی‌سازی آموزش بر حسب نیاز‌های محیطی، فرهنگی و اجتماعی عنوان شده است. بر این اساس طرح بوم فرصتی برای توجه به نیاز‌های آموزشی بومی است که می‌تواند در قالب نیاز‌های اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و محیطی طبقه‌بندی شود. برای مثال در منطقه میاندوآب در استان آذربایجان غربی، همه‌ساله دانش‌آموزانی در رود‌های خروشان منطقه غرق می‌شوند که آموزش مهارت‌های شنا، آموزش نحوه برخورد با غریق و یا شناسایی مکان‌های پرخطر می‌تواند در قالب طرح بوم آموزش داده شود یا مثلا در مناطق کویری و جنگلی می‌توان در مورد مخاطرات طبیعی منطبق با آن مناطق بحث کرد. همچنین می‌توان در مورد آداب و رسوم، فرهنگ عامه (فولکولور) یا مسائل و فرصت‌های اقتصادی منطقه به آموزش پرداخت. علیرغم اهمیت طرح بوم، اما دیده شده ادارات یا کارشناسان برخی مناطق تعبیر نادرستی از آن دارند که مغایر با اهداف ارزشمند این طرح است. برای نمونه، آموزش مهارت‌های استفاده از موبایل، آداب تغذیه یا مهارت‌های زندگی در برخی ادارات به عنوان طرح بوم تلقی شده که این موارد می‌توانند در قالب دروس علوم تجربی، فعالیت‌های پرورشی یا مطالعات اجتماعی نیز تدریس شوند و نباید با این عناوین و محتوا فرصت آموزشی بوم که به عنوان یکی از مدرن‌ترین طرح‌های نظام آموزشی کشور در پاسداری از فرهنگ و نیاز‌های بومی است از دست برود.»

این محقق پیشنهاد می‌دهد: «خاطرات محلی از دوران انقلاب شکوهمند اسلامی، خاطرات رزمنده‌ها و جانبازان جنگ تحمیلی، نوحه‌ها و مرثیه‌های محلی، بازی‌های محلی، داستان‌ها و افسانه‌های محلی (مثلا نگارش داستان شفاهی مادربزرگان و پدربزرگان)، موسیقی‌های محلی (تاریخچه، ابزار، نواها)، فولکولور (مثلا بایاتی‌ها و نوا‌های عاشیقی در آذربایجان یا لالایی‌ها و ...)، مشاهیر منطقه‌ای، آثار باستانی منطقه‌ای و خاص، آداب و رسوم منطقه‌ای (رسوم ازدواج، خواستگاری، سوگواری، یلدا، نوروز و ...)، لباس سنتی (اصطلاحات، تاریخچه و ...)، ضرب‌المثل‌ها، حکایات، کنایه‌ها، غذا‌های محلی، مشکلات محیط زیستی منطقه، راهکار‌های جلوگیری از مشکلات محیط زیستی منطقه، مخاطرات طبیعی منطقه (زلزله، سیل و ...)، حیوانات یا گونه‌های گیاهی منطقه (شناسایی، حفاظت و ...)، اسامی قدیمی و محلی چشمه‌ها، قنات‌ها و قلل، اسامی بومی و محلی مناطق گردشگری در بخش جغرافیا و اقلیم، همچنین فرصت‌های اقتصادی منطقه، کمبود‌های اقتصادی منطقه، صنایع دستی منطقه، گردشگری و بوم‌گردی، آسیب‌های اجتماعی هر منطقه (مثلا خطر مواد مخدر و ...) و توانمندی‌های کشاورزی و دامپروری در بخش‌های اقتصادی و اجتماعی الگو‌هایی هستند که می‌توانند در لیست طرح بوم و دروس آزاد قرار بگیرند. البته هر مدرسه می‌تواند بر حسب نیازسنجی‌های آموزشی منطقه خود، مفاد آموزشی را اضافه کند.»
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۰
پدر جان سرانه مدارس به اندازه خرید چند ماژیک(قیمت قدیم)نیست بوم وبام وتحولم کجا بود؟
گزارش خطا
تازه ها