شهادت مالک اشتر زمان در بغداد

دیروز صبح، اولین خبری که روی تلکس همه خبرگزاری‌های دنیا قرار گرفت و به اصطلاح خبرنگاران، «ترند» شد، هرچند کوتاه بود ولی همچون خبر ارتحال امام راحل در سال ۶۸ که خبرگزاری‌های دنیا منتشر کردند که «روح بلند امام به ملکوت اعلی پیوست»، خبر شهادت سردار بلند آوازه جهان اسلام حاج قاسم سلیمانی نیز بار دیگر همچون خبر ارتحال حضرت امام (ره) «ترند» شد.

او که همیشه سخنان سراسر غرورآفرینش، همچون موجی عظیم همه شبکه‌های خبری داخلی و خارجی را فرا می‌گرفت، این بار خبر شهادتش خبر‌ساز شد. تاریخ یک بار دیگر پس از ۱۴۰۰ و اندی سال به عقب بازگشت و انگار این مالک اشتر علی (ع) است که در راه عزیمت به مصر با فرمان امام خویش علی (ع)، برای نجات ملتی که آن روز مصر و امروز ملت مظلوم عراق برای رهایی از یوغ سربازان کثیف امریکایی است، وارد سرزمینی شده است.

تاریخ همان تاریخ و حرکت همان حرکت و آدم همان آدم ۱۴۰۰ سال پیش. صحنه نیز بازسازی همان منطقه نزدیک مصر (قلزُم) است. با این تفاوت که معاویه و عمال او در آن روز، پیر مردی را برای شهادت بزرگ‌ترین سردار اسلام به خدمت گرفته بودند و امروز سربازان معاویه زمان (ترامپ)، بزدلانه در اطراف فرودگاه بغداد و در آستانه ورود مالک اشتر سید علی خامنه‌ای عزیز (مدظله‌العالی)، نه در یک میدان رزم در شمال عراق و یا سرزمین سوریه، بلکه با پهپاد و هلیکوپتر این سردار شجاع و قهرمان مبارزه با تروریسم را به شهادت رساندند.

حاج قاسم ما همیشه خود را در جنگ صفین می‌دید و حمایل شمشیر خود را محکم بسته و آماده دستور بود تا با طرفه‌العینی بر جبهه کفر یورش برده و فتنه‌ای را از زمین برکنَد. آن روز که سردار رشید و شجاع ما در مراسم تجلیل از شهدای عملیات رمضان خطاب به یاوه‌گویی‌های ترامپ، نهیب‌هایی از جنس نهیب مالک اشتر در جنگ صفین و نهروان خطاب به دشمن می‌زد، دانستیم جبهه کفر تاب تحمل حاج قاسم ما را نخواهد داشت.

در نامه دهم امیر المومنین علی (ع) خطاب به معاویه آمده است: «ای معاویه! مرا به جنگ فرا خوانده‌ای، پس مردم را واگذار و خود به تنهایی به جانب من بیا و هر دو سپاه را از پیکار معاف دار تا دانسته شود که قلب کدام‌یک از ما را زنگار گناه سیاه کرده و بر دیده کدام‌یک از ما پرده افتاده؟ منم ابوالحسن کشنده جد و دایی و برادرت که آنان را در جنگ بدر در هم کوفتم. اینک همان شمشیر با من است و با همان قلب دشمنم را ملاقات می‌کنم، نه دینم را تغییر داده‌ام و نه پیامبری تازه برگزیده‌ام. به همان راه حقی گام می‌نهم که شما آن را به اختیار خود رها کردید».

ادبیات سردار سلیمانی خطاب به ترامپ که به‌ویژه در روز‌های اخیر که ایران اسلامی را مورد تهدیدات پوشالی خود قرار می‌داد، بسیار شباهت به اقدام مالک‌اشتر در جنگ صفین و نهیب او در پشت چادر معاویه و دعوت به خروج از چادر و حاضر شدن در میدان جنگ داشت. وقتی سردار سلیمانی خطاب به ترامپ می‌گوید: «آقای ترامپ! مرد این میدان ما هستیم. شما می‌دانید این جنگ یعنی نابودی همه امکانات شما و این جنگ را شما شروع می‌کنید، اما پایان جنگ با ماست. خودم حریف تو هستم، سپاه قدس حریف شماست.» امریکایی‌ها همان روز دانستند که این یک رجزخوانی ساده نیست، بلکه اقدامی از جنس رفتار مالک اشتر پشت خیمه معاویه خواهد بود. ترامپ نیز مصادیق آن را در التماس فرمانده و سربازان خود در قایقی که به دست نیروی دریایی سپاه دستگیر شده و دست‌های خود را همگی به نشانه تسلیم بالا برده بودند و به پهنای صورت اشک می‌ریختند دیده بود، بنابراین همه تحقیر‌ها و شکست‌های چند ساله خود را در چهره شخصیتی همچون حاج قاسم عزیز ما می‌دید که آن‌ها را از سوریه بیرون کرده و می‌رفت تا عراق را از جولانگاه سربازان امریکایی نجات دهد.

برای رئیس جمهوری که سربازانش تا بن دندان مسلح هستند ولی روزانه درخواست حجم زیادی «ایزی لایف» دارند تا بر ترس و آبروریزی سربازان خود سرپوش بگذارند سنگین بود. این بود که بدون محاسبه و جنون آمیز به مقر‌های حشد الشعبی در مرز سوریه حمله می‌کند. ترامپ حتماً از خبر‌های فرماندهان نظامی‌اش در عراق و التماس از مسئولان عراقی که با فرماندهان حشدالشعبی صحبت کنند تا علیه نیرو‌های امریکایی، مراکز نظامی و دیپلماتیک امریکا در عراق اقدامی صورت نگیرد، با خبر بود. اما مغز کوچک زنگ زده او نمی‌تواند شرایط منطقه را درک کند و دیگر هیچ راه بازگشتی برای مقامات ددمنش امریکا نیست. بنابراین، به نظر می‌رسد ترامپی که اکنون دیگر قدرت فهم تحولات را از دست داده است، با اقدام جنون آمیز خود و شهادت بهترین و شجاع‌ترین فرمانده جبهه مقاومت و در واقع «سیدالشهدای جبهه مقاومت» تصور می‌کند با ایجاد هراس، مانع خشم جبهه مقاومت زخم خورده از شهادت نیرو‌های حشد الشعبی می‌شود غافل از آنکه با این حرکت دیوانه‌واری که ترامپ برای شهادت حاج قاسم انجام داد، تازه بازی جدید را شروع کرده و او باید تاوان این رفتار جنون‌آمیز خود را بپردازد و این وعده انتقام، به‌زودی زود تحقق خواهد یافت. از این پس، دیگر آن ژنرال صهیونیستی که با فریاد در جلسه «کنیست» صهیونیست‌ها، به مقامات خود هشدار می‌دادند که «من امروز بوی سیگار ایرانی‌ها را استشمام و نور آن را در مرز‌های خودمان می‌بینم»، باید بدانند از این پس، با شهادت سردار سلیمانی و فرماندهان حشد الشعبی، باید صدای الله‌اکبر و نوای دعای بچه‌های مقاومت را در بیخ گوش خود بشنوند.