۱۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۰:۴۲

چرا فیلم «درخت گردو» در یک هفته میلیاردی فروخت؟

به طبع انتظار نداشتیم یک ملودرام تلخ بیشتر و حتی همسان یک فیلم کمدی بفروشد. حتی انتظار نداشتیم پنجمین فیلم مهدویان در این شرایط اکران شود چه برسد به اینکه پر فروش هم بشود، اما این فروش احتمالا دلایل محکمی دارد.
کد خبر: ۴۴۳۴۰
تعداد نظرات: ۲ نظر

چرا فیلم درخت گردو

چرا «درخت گردو» در روزگار تلخی و مرگ آن هم در یک هفته ۲ میلیارد و پانصد میلیون فروش داشته؟ به طبع انتظار نداشتیم یک ملودرام تلخ بیشتر و حتی همسان یک فیلم کمدی بفروشد. حتی انتظار نداشتیم پنجمین فیلم مهدویان در این شرایط اکران شود چه برسد به اینکه پر فروش هم بشود، اما این فروش احتمالا دلایل محکمی دارد. اول اینکه بازسازی یکی از مهم‌ترین و البته هولناک‌ترین جنایت صدام در بمباران شیمیایی سردشت تابه حال به سینما نیامده بود. شاید قبل‌تر از آن مستند «سپیده دمی که بوی لیمو می‌داد» توانست فوق العاده عمل کند و دیده شود، اما تابه حال از سوی یک گروه حرفه‌ای نوشته و ساخته نشده بود. با اینکه ایده فوق العاده و دست نخورده‌ای برای سینما به نظر می‌رسید.
چرا فیلم «درخت گردو» در یک هفته میلیاردی فروخت؟
«درخت گردو» از جهت برانگیختن احساس تماشاگر و همذات پنداری بالای آن بسیار موفق عمل کرده است، اما مهدویان بیشتر از اینکه روی خانواده و شخصیت قادر تمرکز کند بیشتر او را در حال گریه و زاری نشان می‌دهد و ترجیح داده مدام بدبختی‌های او را نشان دهد. فیلم از آخر شروع می‌شود و راویِ داستان، «هما» آموزگار روستای محل فاجعه است. ما از آخرین لحظات زندگی «اوس قادر» وارد ماجرایش می‌شویم و در حالی که مردی بالای سر او قرآن می‌خواند و بستگانش در حال مویه کردن هستند، داستان از چشم «هما» فلاش بک می‌خورد به سال ۶۶، جایی که «اوس قادر» در چند کیلومتریِ خانه اش در حال بنایی است و همسر باردارش و ۳ فرزند دیگر در حال زندگی روزمره هستند.
مهران مدیری در فیلم درخت گردو
از آن طرف، نشان دادن تاول و زخم و عفونت به هر شکلی روی مخاطب تأثیر می‌گذارد، اما اینکه از آن‌ها تنها برای جلب احساسات تماشاگر استفاده شود صورت خوشی ندارد و البته به یک گزارش سطحی و گذرا تبدیل می‌شود نه این کار هنرمندانه. حتی ما نمی‌فهمیم چرا مهران مدیری برای نقش دکتر انتخاب شده است جز اینکه به فروش فیلم فکر کند. با این حال فیلم پنجم مهدویان موضوعی را روایت می‌کند که اغلب ما چیز زیادی درباره اش نمی‌دانستیم و نمی‌دانیم. نمی‌دانستیم قربانیان بعد از اینکه راه تنفسشان بسته شد چرا ۵ ساعت را با اتوبوس تا تبریز طی کردند یا حتی کسی نباید بو می‌برد این‌ها شیمیایی شده اند، چراکه پرستار‌ها و مسئولان بیمارستان اگر متوجه می‌شدند تختی در اختیار آن‌ها نمی‌گذاشتند.
قادر مولان پور بعد از فرود آمدن بمب روی خانه و زندگی اش سکوتش بیشتر می‌شود و سعی می‌کند با همه غم‌هایی که روی دوشش آوار می‌شود باز هم جلو برود و امیدوار باشد و زندگی کردن را انتخاب کند. هرچند همچنان آن پایان عجیب وغریب و نریشن مینا ساداتی و نشان دادن سرنوشت دختران ایرانی توی ذوق تماشاگر می‌زند، اما مهدویان سوژه خوبی را انتخاب کرده و حتی حالا هم به نظر می‌رسد در موقعیت خوبی اکران می‌شود. در روز‌هایی که هنوز جنگ در اطراف ما جریان دارد.
 
منبع: شهرآرانیوز
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
محمد حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۹
سلام فارغ از محتوای نقد نکته مهم وسعت دانش نویسنده در دایره کلمات است دوست عزیز ما در همان سطور اول دو اشتباه بد دارد که نشان میدهد زیاد اهل مطالعه نیستند کلمه ( بالطبع ) را ( به طبع ) نوشته اند و ( همزاد پنداری ) را متاسفانه ( همذات پنداری ) !!
لطفا متن مجددا مورد بازبینی و ویرایش قرار گیرد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۹
میبینم که شما هم بدتان نمی آید که داستان فیلم رو تعریف کنید تا مخاطب آن کمتر شود!
گزارش خطا