۲۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۱

راه‌حل موثر برای مدیریت فضای مجازی چیست؟

راه‌حل موثر برای مدیریت فضای مجازی چیست؟
در سال‌های اخیر یکی از مسائلی که ذهن تصمیم‌گیران و جامعه را درگیر کرده، پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارجی ازجمله اینستاگرام است. درنبود سیاست مناسب، همه تصور می‌کنند برای مدیریت‌ این پلتفرم‌ها راهی نیست، جز دسترسی برای همه یا هیچ‌کس.
کد خبر: ۳۴۶۴۵
در سال‌های گذشته یکی از مسائلی که ذهن تصمیم‌گیران و جامعه را درگیر خود کرده، موضوع پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارجی، ازجمله اینستاگرام است.
فقدان روش‌های سیاستی مناسب، در برابر این پلتفرم‌های مجازی باعث شده، تا همه تصور کنند برای در امان ماندن از آسیب‌های این پلتفرم‌ها راهی وجود ندارد، جز اینکه یا در دسترس همه باشد یا هیچ‌کس.
برای مثال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به‌عنوان متولی اصلی اجرای این قانون، ضعیف‌ترین عملکرد را در این موضوع و در مدیریت شبکه‌های اجتماعی خارجی داشته، اما به جای عمل کردن به وظیفه‌ای که قانون برعهده‌اش گذاشته، تلاش دوقطبی‌سازی حول فیلترینگ را مطرح کند.
با توجه به تنها ابزاری که مسئولین در دست خود می‌بینند یعنی فیلترینگ. تا جایی به یک پلتفرم اجازه فعالیت می‌دهند، که در دو کفه ترازوی فیلترینگ، سنگینی آسیب‌ها کمتر از فواید باشد، و درصورتی‌که آسیب‌ها سنگینی بیشتری کند راهی در پیش خود نمی‌بینند مگر استفاده از ابزار فیلترینگ.

حال این سؤال پیش می‌آید، ابزاری که ماهیتش بین صفر و یک (یا خاموش و روشن) بودن است و حالت بهینه‌ای ندارد، چقدر مؤثر است؟

بخشی از جامعه و مسئولین سعی می‌کنند فقط مزایای اینستاگرام را جلوه داده و آن را از مرز خاموش شدن دور نگه دارند و در سمت مقابل بخشی از جامعه و مسئولین سعی می‌کنند، به صدمه‌های آن جلوه بیشتری داده و آن را به مرز خاموش شدن نزدیک‌تر کنند
از طرفی به‌اشتباه در کشور، دوگانه‌ای که در سیاست‌گذاری فضای مجازی جایی ندارد یعنی جمله معروف " مسئله این است، بودن یا نبودن" خودنمایی می‌کند. به این معنی که بخشی از جامعه و مسئولین که منفعت‌ها و مزایای‌های اینستاگرام را می‌بینند، سعی می‌کنند فقط مزایای این پلتفرم را جلوه داده و آن را از مرز خاموش شدن دور نگه دارند و در سمت مقابل بخشی از جامعه و مسئولین که آسیب‌ها و مضرات این پلتفرم را می‌بینند سعی می‌کنند، به صدمه‌های آن جلوه بیشتری داده و آن را به مرز خاموش شدن نزدیک‌تر کنند.
در همین راستا با توجه به اتفاقات و چالش‌هایی که به‌صورت روزمره در این فضا پیش می‌آید، اگر در کفه آسیب‌ها باشد، بحث مسدودسازی و حواشی پیرامونی آن مطرح می‌شود، و اگر در کفه فواید قرار بگیرد، بحث مسدودسازی به حاشیه رفته و در جایگاه ستایش از آن، عده‌ای برمی‌خیزند.

*راهکار جدیدتر و موثری به جای فیلترینگ صفر و صدی وجود ندارد؟

هر دو طرف ماجرا واقعیت را می‌بینند، اما از زاویه خودشان؛ برای مثال اینکه یک کودک در اینستاگرام عضو شده باشد، به‌خودی‌خود نه آسیب دارد و نه فایده، زمانی فایده‌اش مطرح می‌شود که بستری شود برای آموزش آنلاین و دیدن محتوا‌های متناسب با سنش و در مقابل زمانی آسیب‌هایش مطرح می‌شود که همان کودک کم‌سن‌وسال با محتوا‌هایی رو‌به‌رو شود که متناسب با سنش نیست یا با افرادی مواجه شود که هیچ خط و‌مرزی برای خود متصور نیستند و در یک کلام به دنبال سوءاستفاده از کودکان و دارای اختلال‌های اخلاقی و روانی هستند.
ابزاری که نمی‌تواند در برابر منفعت‌ها و زیان‌ها، هوشمندانه عمل کند اساساً کارکردی ندارد جز اینکه‌تر و خشک را باهم بسوزاند
تا به اینجا متوجه می‌شویم، ابزاری که نمی‌تواند در برابر منفعت‌ها و زیان‌ها تمایزی قائل شود و به‌صورت هوشمندانه عمل کند تا منفعت‌ها به قوت خود باقی بمانند و زیان‌ها به کمترین حد خود برساند، اساساً کارکردی ندارد جز اینکه‌تر و خشک را باهم بسوزاند، بماند که پیشرفت فناوری و سودجویی سود‌جویان آن را قابل دور زدن کرده است.

آیا این مدل برخورد (مدل ترازوی دو کفه‌ای فیلترینگ) با شبکه‌های اجتماعی صحیح است؟ راه‌حل‌های جایگزین چیست؟ آیا نمی‌توان روشی در برابر این پلتفرم‌ها پیش گرفت، درحالی‌که بیشترین استفاده را می‌بریم درعین‌حال کمترین آسیب را متوجه خود کنیم؟

در پاسخ سؤال‌های بالا باید گفت در دنیای امروزی دیگر استفاده از ابزار‌های قدیمی مثل ترازوی دوکفه‌ای فیلترینگ کارکرد و اثر خود را از دست داده است، و از طرفی هزینه‌های اجتماعی، سو استفاده سیاسی جناح‌ها، بازی با افکار عمومی و ... را متوجه کشور‌ها کرده است.

*کشور‌های دیگر برای کاهش اثرات فیلترینگ چه کرده‌اند؟

در سیاست‌گذاری‌های جدید باید مانند خیلی از کشور‌های فعال و خلاق از ابزار‌هایی مانند مالیات، الزامات حریم خصوصی، تعرفه‌ها، احراز هویت، سامانه‌های گزارش مردمی، تاثیرگذاران شبکه‌های‌اجتماعی (اینفلوئنسر‌ها)، سواد رسانه‌ای و ... استفاده شود که کاربران امکان استفاده از پلتفرم‌های خارجی را داشته‌باشند و از طرفی کمترین ضرر و زیان متوجه کشور و کاربرانش شود.
بسیاری از کشور‌های خلاق از ابزار‌هایی مانند مالیات، حریم خصوصی، تعرفه‌ها، احراز هویت، سامانه‌های گزارش مردمی، اینفلوئنسر‌ها و سواد رسانه‌ای برای کنترل و مدیریت فضای مجازی شهروندان خود استفاده می‌کنند.
البته این رویه بیشتر توسط کشور‌هایی استفاده می‌شود که خود سرویس‌های داخلی موفق ندارند، کشور‌های پیشرو و موفق با ایجاد سرویس بومی و اتخاذ سیاست‌های غیرمستقیم در جهت حمایت از آنها، بدون هیچ دردسری بهترین سرویس را به کاربران خود می‌دهند و حتی قدم را فراتر گذاشته و اجازه می‌دهند تا کاربران سایر کشور‌ها نیز از پلتفرم بومیشان، که قدم در عرصه جهانی شدن گذاشته، نیز استفاده کنند.

*موثرترین راهکار پیشنهادی برای وضع موجود

از این رو موثرترین راهکار کاهش آسیب‌های مختلف سکو‌های خارجی در بسیاری از کشور‌های دنیا، حمایت از سرویس‌های بومی است.
این در حالی است که سرویس‌های بومی کشور در زمینی ناتراز و به سود سرویس‌های خارجی در حال رقابل با آن‌ها برای جذب مخاطب هستند؛ لذا می‌توان به جای استفاده از ابزار فیلترینگ با توسعه سرویس‌های بومی به‌سمت زیست مجازی با سرعت، کیفیت و سلامت بیشتر حرکت کرد.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا