نشان دادن راه نابودي به كودكان با منفور حلال!

نشان دادن راه نابودي به كودكان با منفور حلال!
بهنام صدقی
کد خبر: ۷۲۵۴

به گزارش تابناک جوان : هر روز چند هزار نفر وارد حیطه خصوصی خانواده ما می شوند؟ هر پیامی از هر رسانه ای از منظر مخاطب عبور کند ولو اینکه فقط برای چند ثانیه باشد اثر خود را بسته به سطح توجه مخاطب، بر جای خواهد گذاشت. به عنوان مثال زوجینی که دارای اختلال در ارتباط بین فردی هستند با اخذ مشورت از افراد بدون صلاحیت و افراد ناشناس و بدون شناخت کافی ضمن اینکه زمینه های آسیب را فراهم آورده، به مشکلات خانواده نیز افزوده خواهد شد و از همه مهمتر از بین رفتن کارکرد اعضاء خانواده و حجیم شدن آسیب تا مرز فروپاشی بنیان خانواده و طلاق است. در واقع اگر آمار طلاق امروز کشور 2/4 است درصد بسیار زیادی از خانواده ها در معرض فروپاشی قرار دارند و پیوندهای اساسی و ارتباطی آنها و وظایف فردی و خانوادگی آنها و کارکردهای آنها مختل شده و عملا نمی توان براساس معیارهای سلامت خانواده، نام آن ها را خانواده گذاشت. پس این خطری بحرانی است و مستلزم توجهي جدی.

سن کودکان در زمان طلاق والدين از مهم ترين عواملی است كه می تواند ميزان سازگاری شان با طلاق پدر و مادر خود را معين كند. کودکان سنین پایین تر دارای مهارت های شناختی و کلامی کمتری هستند و نمي توانند راحت با والدین رابطه ایجاد کرده و با محبت کردن خود را تخلیه کنند. از طرفی وابستگی بیشتری دارند. تا حدودی هم آسیب بیشتری از این امر می بینند. با نرگس محمدي، روانشناس درباره دلایل و عوامل پیشگیری از طلاق همکلام شده ‌ایم. گفته‌ های وی را در ادامه می ‌خوانید.

*******

گاهی اوقات طلاق ما پدر و مادرها نشان دهنده خودخواهی و زورگویی است. اين يعني فکر نکردن به آسیب هایی که با طلاق ما نه تنها گریبان گیر خودمان است، بلکه گريبان فرزندان مان را هم خواهد گرفت. ما والدين با استقبال از منفور حلال، زمینه را براي صدمه زدن به فرزندان مان فراهم و راه نابودي را نشان شان مي دهيم.

جنسیت کودک از عوامل ديگر است. دخترها می توانند در مقایسه با پسرها بیشتر با طلاق کنار آمده و سازگاری بیشتری با اين موضوع داشته باشند. بي شك کیفیت رابطه والد با فرزندان می تواند سازگاری آنها را با طلاق بهتر كرده و در اين زمينه تاثیرگذار باشد. فرزندانی که از رشد شناختی و محبت بالایی برخوردار هستند، می توانند با اين مهم بهتر کنار بیایند و سازگاری بیشتری داشته باشند.

طلاق والدین یکی از عمده ترین رویدادهای استرس زایی است که خيل عظيمي از کودکان و نوجوانان با آن مواجهه می شوند و اثرات کوتاه و بلند مدت اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و هیجانی بر بزرگسالان و کودکان بر جا می گذارد. چنین تغییراتی باعث می شود کودکان احساس خشم، گناه، ناراحتی، ترس، استرس و مشکل های انطباقی را تجربه کنند. کسانی که عزت نفس پایین و خود پنداره منفی دارند. خود پنداری و تاب آوری، متغیرهاي شخصیتی هستند که در ادبیات روان شناسی جدید به نوع خاصی می توانند مورد ارزیابی قرار بگیرند.

خود پنداره، الگویی سازمان یافته و پایدار از ادراکات را بیان می کند و با تجربه به فرد و تغییر دیگران از آن تجربه شکل گرفته و متحول می شود. عبارت خود پنداره به عواملي همچون خشنودی از زندگی و خود ارزشمندی مرتبط بوده و نگرش ها و رفتارهای خود فرد را توصیف و ارزیابی می کند.

از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر خود پنداره در رفتار کودک، محیط خانواده است و اگر کودک مستقیما شاهد تعارض والدین خود باشد، به مرور نشانه هایي از شرم و خود بینی و خود نا ارزنده سازی را بروز می دهد. نتايج مطالعات نشان می دهد که طلاق و رویدادهای پس از آن، تحول خود پنداره ضعیف در کودکان است اما خود طلاق به تنهایی عامل اصلی خود پنداره پایین نمی تواند باشد، بلکه کودکان طلاق باید شرایط بعد از آن مانند وضعیت اقتصادی بدتر و عدم حمایت های اجتماعی و... را درك كرده و با آن كنار بيايند. طبیعتا همه این عوامل به نوعي تحول خود پنداره است.

مبحث دیگر تاب آوری است. تاب آوری نقشی مهم در کاهش فشارهای روانی حاصل از چالش هاي استرس زا در زندگی داشته و جایگاهي ویژه در ادبیات پژوهشی حوزه روانشناسی دارد. تاب آوری به عنوان مهارت ها، استعدادها و توانایی ها تعریف می شود و اشخاص را برای تطابق با سختی ها، مشکلات و چالش های زندگي توانمند می سازد.

بیشتر کودکان طلاق دوره های پر استرسی را قبل از طلاق والدین تجربه کرده اند. پس اثرات منفی طلاق بر رفتارهای کودکان بسیار گسترده است. قطعا عوامل مختلفی مانند جنسيت کودک می تواند بر میزان سازگاری کودکان طلاق تاثیرگذار باشد. این عوامل هنگام وقوع طلاق ثابت اند. عوامل دیگری نیز نظیر کارکردهای شناختی و مقابله ای کودک وجود دارند که قابل اصلاح هستند.

تاثیرات اجتماعی طلاق بر فرزندان و نرخ آسیب های اجتماعی در فرزندان طلاق، مقوله دیگری است که در مطالعات انجام گرفته در ایران با بی توجهی از کنار آن عبور شده است. بیش از این باید بر وضعیت سلامت روانی فرزندان طلاق متمرکز شده و براي آنان چاره ای اندیشید. چرا كه طلاق می تواند به طور مستقیم و غیر مستقیم و با توجه به متن زندگی فرد، زمینه ساز گرایش او به سوی آسیب های اجتماعی (اعتیاد، فرار از منزل و...) شود. باید هر چه سريع تر کارهای دقیق سیستماتیکی در حوزه چگونگی اثرات طلاق بر سلامت فرزندان صورت بگیرد. یافتن راهکارهای دقیق و مناسب برای پیشگیری از اين آسيب قطعا می تواند به حل مسئله کمک کند.

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها