۰۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۳

واکنش جالب امام خمینی به شعار «ما همه سرباز توییم خمینی»

واکنش جالب امام خمینی به شعار «ما همه سرباز توییم خمینی»
امام خمینی (ره) بعد از شنیدن شعار «ما همه سرباز توییم، خمینی» واکنش جالبی از خود نشان دادند. در این واکنش تاریخی، امام خمینی (ره) فرمودند: ما همه سرباز خدا هستیم، ان شاء الله. نه تو سرباز منی نه من سرباز تو... ما همه سرباز خدا هستیم.
کد خبر: ۲۰۴۷۱
تعداد نظرات: ۴ نظر
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۲۱:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۴
روحت شاد روحت شاد ای امام بزرگوار یاد پدر بزرگم افتادم ما را میبرد نماز جمعه در آمرزنده اسماعیل میانه به می گفت بهترین زمان شده خان ها چه ظلمی در حق ما می کردند
همه خدا با دست امام خمینی رضوان الله علیه بت شکن شکست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۴
امام جان همیشه دوستت دارم
علی باقری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۸
اخلاص امام خمینی

روزی عده ای از رزمندگان به خدمت امام خمینی رسیدند

در حالی که شعار می دادند

ما همه سر باز توایم خمینی

گوش به فرمان تو ایم خمینی

امام در جواب آنها دست خود را به نشانه ی عدم تکرار این شعار

بالا بردند و تذکر دادند که نه تو سرباز من هستی و نه من سرباز تو هستم

بلکه همگی سرباز خدا هستیم .

بنده این قسمت از سخنرانی امام را به شعر برگردانده ام و تقدیم دوستاران آن حضرت می نمایم .

اخلاص امام

شد مشرف جـمعی از رزمندگـان
بـر حـضــور رهـبر مستضعفـان
جملـگـی دل داده بـر او یك كـلام
دلـبـرا بـر محضـر پـاکـت ســلام
مـا هـمه سـرباز تـو روح اللـهیـم
هـر چـه فرمایی هـمه گردن نهیم
پـا پــیــاده از ره دور آمــــدیــــم
مست عشقت سر پراز شورآمدیم
گـر هزاران جان و دل را داشتیم
در رهـت آن جـان دل بگـذاشتیم
تیـغ وحـشت بـركشیدی بـر ستـم
دشمن از مركب فكندی دم به دم
لـطف تــو در حـق مـا باشد زیاد
کی بریم آن لطف هایت را زیـاد
لـرزه افـكندی بـه كــاخ ظـالمـان
زنــده مــانی زنــده شد ایرانمـان
نور بـودی تیغ بــر ظلــمت زدی
نــور مطلـق نـــور پـاک ایــزدی
ای تـو عشق و دلبر و جـانان مـا
ای تـو دیـن و مذهب و ایمان مـا
عـشق تـو مـا را غلام و بنده کرد
نـام مـا را بعد از آن رزمنده کرد
جـان مـا در آتش عشقت گـداخت
در لهیب عشق تو حق را شناخت
چونكه بشنید این سخنهـا را مـدام
دست خـواهـش بـرد بالا آن امـام
تـو نـه سـرباز منی ای مرد دیـن
من نه سرباز تو ام ؛ اخلاص بین
مـا هـمه سـرباز حق حزب اللهیم
ما فـقط بـر حـکم او گــردن نهیم
جـز تـوکل بـر وجــود او مــکـن
غـیر او هر قـدرتی گـردد نگـون
روز وشب در سجده باشد سنگ و خـاك
سـجده بـر او كـن شوی از شـرك پاك
دیـده ی مـا جـز رخ نیـكش نـدیـد
عشـق مـا از مـهـر او آمــد پـدیـد
روی مـاه دلـبر خــود دیــده ایــم
او جمـال مــطلق و مــا دیـده ایـم
عشق دلبر جان و دل از ما ربود
چون نظر کردیم غیر از او نبود
بـهر خـود آتش زعشق افروختیم
جان و دل را در فروغش سـوختیم
عشق از ما رومگردان ای عزیز
وانــدرون سینــه ام آتـش بــریــز
شعر : علی باقری
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۷/۳۰
باقری وقتی شاعر نیستی شعر نگو برادر
گزارش خطا