۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۲

بوی آتش و دود از جیب مافیای کنکور

آیا وقتی بنزین گران می شود، ‌‌پول آن را دولت صرف گرم كردن بچه هاي سيستان و بلوچستان مي كند؟ يا پيمانكاران بزرگ وابسته به دولت، منتفع مي شوند؟
کد خبر: ۱۳۰۰

تبعيض فقط تبعيض اقتصادي نيست؛ بدتر از تبعيض اقتصادي تبعيض در فرصت هاي زندگيست، تبعيض در امكان برنده شدن است، تبعيض در فرصت ديده شدن است و تبعيض در بهتر زيستن است؛ امكان برنده شدن را متمركز كرده ايم در تهران، دو مدرسه تهراني مي توانند تمام برندگان المپياد رياضي را از خود كنند در حاليكه دیگر بچه هاي کشور امكاني حتي براي ديده شدن ندارند؛ راهي نيست جز برداشتن همه تبعيضات؛ هيچ جنسي از تبعيض نبايد پذيرفته شود، براي زيست بهتر انها كه دوستشان داريم .

دکتر سید مجید حسینی نویسنده و استاد دانشگاه تهران با حضور در زاهدان بیان داشت: سازمان نخبه پروری در کشور ، منحرف شده است؛ یک تبعیض عمیق، یک تبعیض جغرافیایی بی سابقه، نهاد نخبه پرور کشور را از کارکرد خود خارج کرده است؛ حالا کسی امکان ورود به مراکز نخبه پرور رسمی و غیر رسمی کشور را دارد که پول داشته باشد، در شهرهای بزرگ و در مناطق متوسط به بالا زندگی کند و امید به ارتقا داشته  باشد؛ بچه های سیستان ‌ و بلوچستان؛ انهایی که در یک مردسه هشتصد نفره حتی اب ندارند؛ آن چند هزار نفری که آن اطراف حتی مدرسه ندارند؛ ان مردمان، هیچ شانسی برای ورود به نهاد نخبه پروری کشور و حدود بیست و دو جور مدرسه متنوع طبقاتی ندارند؛ باید صدای بچه های شیر اباد زاهدان را بلند کرد؛ باید خجالت بکشیم، که خودمان را در مدارس پرامکانات و دانشگاههای مرکز نخبه بدانیم؛ در حالیکه صدای این بچه های باهوش خفه است؛ بیایید بر علیه این اپاتاید اموزشی بشوریم؛ بیست و دوجور مدرسه را تبدیل کنیم به یک جور مدرسه؛ یک مدرسه برای همه؛ برای دشتیاری تا زعفرانیه؛ بیایید ما سلولی از این تبعیض عمیق نباشیم.

عالیجنابان مافیای کنکور !

وی گفت: از درون تك تك برگ هاي كتاب هاي تست شما، بوي آتش و دود مي آيد؛ تك تك بيلبردهايي كه در شهرها مي زنيد، عكس كودكان سوخته مدرسه سيستان و بلوچستان درونش هست؛ هر ريال پولي كه نا جوانمردانه از فروش ترس در آموزش در مي آوريد؛ پول گرم كردن فرشته هايي بود كه سوختند؛ شما هشت هزار ميليارد تومان پول در مي آوريد هر سال، پول گرم كردن اين يك و نيم ميليون كودك، يك دهم اين هم نيست!

آن دانش آموزانی که در آتش سیاست های تبعیض آمیز، در آتش توجه به منافع شخصی، در آتش خصوصی سازی آموزش سوختند. به احترام آنها بیایید مقابل تبعیض بایستیم.

آقاي وزير آموزش و پرورش !

حسینی تصریح کرد: رييس ناحيه آموزش و پرورش استعفا داد كه مسئوليت حادثه را بر عهده گيرد؛ ولي شما مي دانيد كه مسئول اين حادثه كساني هستند كه آموزش را تبديل به پول و كالا و تست و كنكور و مدرسه هاي مجلل كردند؛ آقاي وزير شما واقعاً نمي دانيد كه با شما طي دوسال كه هيچ، بلكه با اين بودجه طي هشت سال هم نمي توانيد بچه هاي سيستان و بلوچستان را گرم كنيد؛ سيستم آموزش پر از پول است، ولي خودتان مي دانيد كه اين پول دست چه كساني مي چرخد، و شما به آساني گفتيد كه از پس آنها بر نمي آييد! بياييد شما هم بايستيد، بياييد جلوي سوختن هفتصد و بيست هزار دانش آموز سيستاني و بلوچستاني را با غيرت بگيريد! آقاي وزير! چشمهايتان را بشوييد! مقصر رييس ناحيه شما نيست؛ مقصر معلوم است.

وی ادامه داد: آیا وقتی بنزین گران می شود، ‌‌پول آن را دولت صرف گرم كردن بچه هاي سيستان و بلوچستان مي كند؟ يا فقط پيمانكاران بزرگ وابسته به دولت، كه طبقه بالاتر جامعه هستند، منتفع مي شوند ؟ دولت كي امكان تولید فساد دارد؟ زماني كه پول داشته باشد و بتواند آن را تحت عنوان زير ساخت، رانت كند. اقایان دولتها! اگر مي خواهيد بنزين را گران كنيد؛ اگر مي خواهيد زندگي را براي طبقه محروم سخت تر و گرانتر كنيد؛ حداقل آنقدر انسانيت داشته باشيد، كه پولش را صرف نسوختن بچه هاي گل سيستان و بلوچستان كنيد، نه اينكه وزير آموزش و پرورش بگويد پولي نيست؛ كه هزينه سيستان و بلوچستان كنيم. كاش اگر بنزين گران شد؛ گاج و قلمچي و سرمايه داري وابسته به ضعف دولت، چاق تر، پر تبليغات تر و پر قدرت تر نشوند.

گسترش طرح خرید خدمت

حسینی افزود: خبر گسترش طرح خرید خدمت؛ یعنی گسترش خصوصی سازی مدارس؛ تکان دهنده بود؛ استدلال این طرح اینست که پول نداریم برای اداره دولتی مدارس؛ بخش خصوصی پس باید به اداره مدرسه وارد شود و از تربیت بچه های ما سود ببرد! اینجا فقط یک سوال ساده هست: ما اگر بودجه کشورمان را نمی خواهیم خرج آموزش و درمان کنیم؛ می خواهیم کجا خرج کنیم؟ دولت های مدرن در جهان؛ غیر از تامین امنیت که از عصر باستان وظیفه دولت ها بوده؛ آموزش و درمان را بر عهده گرفتند؛ و ما می خواهیم حداقل وظایف را که هر دولتی انجام می دهد از شانه هایمان برداریم؛ تا خرج زیر ساخت ها کنیم! معنی اش ساده است : مثل اینکه پدری برای خانواده اش غذای نهار و شام تهیه نمی کند؛ اما کت چرم یا کفش نایک و آدیداس می خرد؛ منطقیست ؟

وی اظهار داشت: اگر این کالایی کردن آموزش؛ اگر این پیمانکاری کردن مدرسه، اگر این وام فقرا به ثروتمندان، بیشتر از این گسترش یابد؛ یعنی معلم خرید خدمت پانصد وهشتاد هزار تومانی چند برابر می شود؛ یعنی کیفیت آموزش بچه های محروم پایین تر می آید، یعنی مدرسه های بیشتری سرد می مانند، یعنی: سرمایه داری رانتی آموزشی حالا به غیر از سلطنت در کنکور و موسسات مافیایی اش؛ از طرف اداره مدرسه به مردمان حمله می کند؛ امریکا کشور سرمایه داری حجم مدارس پولی اش امروز از ما کمتر است! به نظرتان کشوری که در قانون اساسی اش نوشته آموزش برای آحاد ملت رایگان است؛ باید این راه تبعیض آمیز را همچنان ادامه دهد؟

دانشگاه یا دستگاه فروش مدرک

حسینی اشاره کرد: فلان دانشگاه هم بزرگترين دستگاه فروش مدرك در ايران؛ نمادي از خصوصي سازي آموزشيست؛ نمادي از تبعيض كه به نام توسعه به ما فروخته اند. قرار بود فلان دانشگاه با رشد علمي شهرهاي ما را توسعه دهد، اما پول گرفت و حداقل هاي خدمات را به مردمان نداد؛ آموزش فروشي، يك پروژه بزرگ است، كه در يك سويش كشته شدن دانشجويان دانشگاه نشسته و در سوي ديگرش سوختن بچه هاي مدرسه اسوه حسنه سيستان و بلوچستان و بالاي اين پروژه خصوصي كردن مدارس محروم و معلم خريد خدمتي با حقوق پانصد و هشتاد هزار تومان است و پايين اين پروژه ششصد و چهل هزار نفر پشت كنكور پزشكي كه مافياي كنكور به آنها اميد مي فروشد؛ آموزش فروشي، يك دانشگاه آزاد ساخته، كه از هر خدمتي به مردمان اين كشور آزاد است، نه علم توليد مي كند، نه نيروي انساني ماهر مي سازد، نه شغل توليد مي كند و نه هم آميزي اجتماعي را افزايش مي دهد؛ تنها كار آن اينست كه سالانه هفت هزار ميليارد تومان از مردم پول بگيرد و كاري كند كه بچه اي كه در جيرفت زندگي مي كند با بچه اي كه در تهران علوم پزشكي مي خواند، هرگز هم سرنوشت نباشد.

منبع: خبرگزاری علم و فناوری

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا